پس از سونامی سهمناک سال ۲۰۱۱ در
فوکوشیمای ژاپن که از آن میان به نشت پرتوهای «رادیو اکتیو» از «نیروگاه اتمی
فوکوشیما» انجامید، هنوز ۲۰۰ سر گاو آلوده، پیرامون آن نیروگاه پرسه می زند که نه از
شیرشان می توان سود برد و نه از گوشت شان. هم اکنون از این گاوها در کاری پژوهشی و
آزمایشهایی دانشورانه درباره ی اندازه گیری پرتوهای «رادیو اکتیو» بر روی بدن شان،
سود برده می شود.۱
با خود می اندیشم:
کاش فکری هم به حال گاوهای رها شده ی ما می شد! گاوهایی که
در سراسر ایران پخش شده اند و کم تر کسی است که گرفتار شاخ شان نشده باشد؛ حتا آن
گروه از ایرانیان که به پیروی از زبانزد «آسته برو، آسته بیا که گربه شاخت نزنه» با
بردباری هرچه بیش تر با آن ها رفتار نموده و همواره کوشیده اند تا کون شان با شاخ
گاو درنیفتد هم از بلای آن ها در امان نمانده اند. از همه بدتر، زاد و رودشان است و
در شرایطی که بیش تر ایرانیان از بچه دار شدن خودداری می کنند، آن ها تا دلت
بخواهد گوساله پشت گوساله می آورند و گاو پرورش می دهند.
به این ترتیب، برخلاف یکی از دامداران منطقه ی «فوکوشیما» که
از زنده ماندن چند سر گاوهای آلوده به پرتوهای «رادیو اکتیو»ش خوشنود است و
نمی خواهد خاطره ای منفی از گاوهایش برای نسل پس از وی به یادگار بماند،۲ ما ایرانیان نه تنها هیچ یادمانده ای خوب و خوش
از گاوهای خودمان نداریم که هستی آن ها را برای آینده ی میهن مان بس بیم برانگیز
می دانیم و کم ترین دودلی به خود راه نمی دهیم که بگوییم:
با افزایش شمار گوساله ها و گاوها در کشورمان، نسلی پس از ما
برجای نمی ماند!
ب. الف. بزرگمهر ۱۴
مهر ماه ۱۳۹۵
پی نوشت:
۱ ـ بنیاد
جُستار از گزارش «سرنوشت گاوهای رها شده در فوکوشیما» در تارنگاشت وابسته به وزارت
امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ۱۳ مهر ماه ۱۳۹۵ برگرفته شده و از سوی
اینجانب بازنویسی شده است. ب. الف.
بزرگمهر ۱۴ مهر ماه ۱۳۹۵
۲ ـ «یکی از
دامداران منطقه که از زنده ماندن گاوهایش خوشنود است، میگوید:
زنده نگاه داشتن این گاوها برای پژوهش های دانشورانه به این آرش
است که ما پژوهشی برای بهره مندی نسل پس از خودمان انجام میدهیم بجای اینکه تنها یک
خاطره منفی برای آنها به یادگار بگذاریم.»
برگرفته از گزارش «سرنوشت گاوهای رها شده در فوکوشیما»، تارنگاشت
وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ۱۳ مهر ماه ۱۳۹۵ (با ویرایش، پارسی
و بازنویسی درخور از سوی اینجانب: ب. الف.
بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر