به گزارش زیر اندکی باریک شوید! اینکه چرا چنین خبرهایی در کشورمان که هزار و یک درد بی درمان دارد به خبر دگردیسیده شده و به خورد مردم و از آن میان، نگارنده ی این یادداشت، داده می شود به یکسو و بامزگی آن، سوی دیگر. فشرده ی سخن آنکه به گفته ی نماینده ی پیشین «ولی سفیه» در «بنیاد شهید» از آن هنگام که این آقا سرپرستی مژگت جمکران را بر دوش گرفته تاکنون، «رهبر مُعَظّم انقلاب» که خدای ناکرده آن را با آخوند روح الله خمینی نباید یکی گرفت و آماج سخن، همین «چلاق علی +۹۵ میلیارد دلاری» کنونی است، بیش از سیزده بار، پنهانی به این مژگت گویا سپندینه آمده و با امام خود، نرد عشق باخته است یا آنگونه که وی باریک تر بر زبان رانده: «... عشقبازی کرده است».۱ به این ترتیب، روشن می شود که کار دیدارهای پنهانی در بیابان های پیرامون قم که پیش تر، یکی دو بار از سوی آن امام آدینه ی چابلوس و همیشه گریان: «صدیقی» بر زبان آمده بود، تنها دید و بازدیدهای یواشکی را دربرنمی گیرد؛ وگرنه، چرا یواشکی؟!
اینکه آیا چون آن امام هنوز نمی خواهد روی مبارک خویش را به مردم جهان بنمایاند و آدمیت را از گزند این همه ستم و ناجوانمردی «استکبار جهانی» برهاند یا به هر شَوَند دیگری، چنین ترفندی اندیشیده شده که بی هیچ پاسدار و جان نثاری، یکه و تنها برای دیدار این بگفته ی زبانزدی توده ای: «تخفه ی نطنز» از نهانگاه خود پا بیرون نهاده و بیم هزار گونه رخداد ناگوار را بجان بخرد، جُستار این یادداشت نیست؛ با این همه، یاد موردی دیگر از زبان همین «تحفه ی نطنز» افتادم که آخوندها را بسان زنبورهای عسل انگاشته بود!۲ جای شگفتی هم نیست؛ هنگامی که همیشه سر در کتاب داشته باشی ـ و در اینجا بویژه آماج سخن، گذشته ای دورتر است! ـ و هر از گاهی نیز به خوردن و ریسیدن و نیایش و انجام آن کار بس پسندیده سرگرم باشی، دیگر جایی برای بازشناخت اینکه به عنوان نمونه، چایی ات در قوری دَم می کشد یا کتری، نداری و بزبان ساده تر: جداگانگیِ کارکردِ میان آن دو را درنمی یابی؛ چه برسد به شناخت طبیعت و از آن میان، سرشت رسته ی خودت! وگرنه، آدمی که جویی عقل در سر دارد، آخوند را چون زنبور عسل نمی بیند. بر همین پایه با خود پنداشتم:
نکند این نماینده ی پیشین بنیاد یادشده و سرپرست کنونی آن مژگت نیز کسی دیگر را بجای آن امام نادیده گرفته باشد؟ سپس مرغ پندارم پرکشید و از بخت بد، روی کچلکی بیمار با نام بگمان بسیار ساختگی سعید طوسی گندم نژاد یا همانا «بچه باز بیت رهبری» فرود آمد۳ و با خود گفتم:
خودش است! اگر آن نماینده ی پیشین براستی کسی را سرگرم عشقبازی با «تحفه ی نطنز» دیده باشد، همین باید باشد. چه جایی بهتر از مژگتی دورافتاده در میان بیابان؟ و کدام پرده ای بهتر از پرده ی دودِ گفتگو (یا عشق بازی) با امام؟
ب. الف. بزرگمهر سوم اسپند ماه ۱۳۹۵
پی نوشت:
۱ ـ «تولیت مسجد جمکران از ”سیزده بار عشقبازی رهبری انقلاب“ در مسجد جمکران خبر داده است»، «خبرگزاری آمد»، یکم اسپند ماه ۱۳۹۵
۲ ـ «... شاید آقا زنبورهای گاوی را بجای زنبورهای عسل اشتباه گرفته است؟!»، ب. الف. بزرگمهر، ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۲
http://www.behzadbozorgmehr.com/2013/12/blog-post_16.html
۳ ـ «اینجانب سعید طوسی، بچه باز بیت رهبری ...»، ب. الف. بزرگمهر، ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۵
http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/11/blog-post_22.html
تولیت مسجد جمکران از «سیزده بار عشقبازی رهبری انقلاب» در مسجد جمکران خبر داده است.
اینکه آیا چون آن امام هنوز نمی خواهد روی مبارک خویش را به مردم جهان بنمایاند و آدمیت را از گزند این همه ستم و ناجوانمردی «استکبار جهانی» برهاند یا به هر شَوَند دیگری، چنین ترفندی اندیشیده شده که بی هیچ پاسدار و جان نثاری، یکه و تنها برای دیدار این بگفته ی زبانزدی توده ای: «تخفه ی نطنز» از نهانگاه خود پا بیرون نهاده و بیم هزار گونه رخداد ناگوار را بجان بخرد، جُستار این یادداشت نیست؛ با این همه، یاد موردی دیگر از زبان همین «تحفه ی نطنز» افتادم که آخوندها را بسان زنبورهای عسل انگاشته بود!۲ جای شگفتی هم نیست؛ هنگامی که همیشه سر در کتاب داشته باشی ـ و در اینجا بویژه آماج سخن، گذشته ای دورتر است! ـ و هر از گاهی نیز به خوردن و ریسیدن و نیایش و انجام آن کار بس پسندیده سرگرم باشی، دیگر جایی برای بازشناخت اینکه به عنوان نمونه، چایی ات در قوری دَم می کشد یا کتری، نداری و بزبان ساده تر: جداگانگیِ کارکردِ میان آن دو را درنمی یابی؛ چه برسد به شناخت طبیعت و از آن میان، سرشت رسته ی خودت! وگرنه، آدمی که جویی عقل در سر دارد، آخوند را چون زنبور عسل نمی بیند. بر همین پایه با خود پنداشتم:
نکند این نماینده ی پیشین بنیاد یادشده و سرپرست کنونی آن مژگت نیز کسی دیگر را بجای آن امام نادیده گرفته باشد؟ سپس مرغ پندارم پرکشید و از بخت بد، روی کچلکی بیمار با نام بگمان بسیار ساختگی سعید طوسی گندم نژاد یا همانا «بچه باز بیت رهبری» فرود آمد۳ و با خود گفتم:
خودش است! اگر آن نماینده ی پیشین براستی کسی را سرگرم عشقبازی با «تحفه ی نطنز» دیده باشد، همین باید باشد. چه جایی بهتر از مژگتی دورافتاده در میان بیابان؟ و کدام پرده ای بهتر از پرده ی دودِ گفتگو (یا عشق بازی) با امام؟
ب. الف. بزرگمهر سوم اسپند ماه ۱۳۹۵
پی نوشت:
۱ ـ «تولیت مسجد جمکران از ”سیزده بار عشقبازی رهبری انقلاب“ در مسجد جمکران خبر داده است»، «خبرگزاری آمد»، یکم اسپند ماه ۱۳۹۵
۲ ـ «... شاید آقا زنبورهای گاوی را بجای زنبورهای عسل اشتباه گرفته است؟!»، ب. الف. بزرگمهر، ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۲
http://www.behzadbozorgmehr.com/2013/12/blog-post_16.html
۳ ـ «اینجانب سعید طوسی، بچه باز بیت رهبری ...»، ب. الف. بزرگمهر، ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۵
http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/11/blog-post_22.html
***
به گزارش خبرنگار «آمدنیوز»، «محمدحسن رحیمیان» نماینده سابق
ولیفقیه در بنیاد شهید و تولیت فعلی مسجد جمکران اظهار کرد:
«در همین مدت که بنده در این مکان مقدس هستم، شاهد بودهام
که رهبر معظم انقلاب بیش از سیزده بار مخفیانه به این مسجد مقدس آمده و با امام
خود عشق بازی کرده است.»
«محمدحسن رحیمیان» در حالی این سخنان را اظهار کرده که هیچ
سند معتبری مبنی بر تقدس مسجد جامع جمکران در فقه شیعه وجود ندارد.
مسجد جمکران، در ۶ کیلومتری شهر قم به طرف جادهٔ کاشان در
نزدیکی روستای جمکران واقع شده و ساخت این بنا به نقل عالم معاصر «محدث نوری» به
فردی به نام «شیخ حسن بن مثله جمکرانی» نسبت داده شده است. «مثله جمکرانی» گفته که
در بیداری با امام دوازدهم شیعیان، حضرت مهدی (عج) دیدار کرده و حضرت دستور ساخت این
مسجد را به وی داده است.
بسیاری از علما، مسجد جمکران را «پایگاه خرافه جمهوری اسلامی»
میدانند، به طوریکه بر اساس اظهارات نزدیکان به بنیانگذار جمهوری اسلامی، در
زمان رهبری امام خمینی (ره) این مسجد رونقی نداشت و تنها در زمان رهبری آیتالله
خامنهای است که سالانه بودجههای چند میلیاردی متغیری از نهادهای مختلف فرهنگی،
برای توسعه بنای این مسجد و ادارهی آن از بودجه عمومی کشور پرداخت شده است. علاوه
بر اینکه این مسجد درآمد هنگفت سالیانه از محل دریافت نذورات مردمی و مبالغ مالی
به خود اختصاص داده است.
اگر دوران پس از انقلاب مردم ایران را به دو دوره «جمهوری
اسلامی اول» یعنی دوران امام خمینی و «جمهوری اسلامی دوم» یعنی دوران آیتالله
خامنهای تقسیم کنیم، بیشک مقوله «جمکران» نماد خرافهپرستی در جمهوری اسلامی دوم
است.
حجتالاسلام حسین ابراهیمی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست
خارجی مجلس در سال ۱۳۹۰ با بیان اینکه مسجد جمکران نیازمند یک ردیف بودجه مجزا و
مخصوص به خود در لایحه بودجه سالانه دولت میباشد، ابراز داشت: لازم است به جای در
نظر گرفتن یک ردیف بودجه متغیر در لایحه بودجه دولت، با برنامهریزی مناسب و با در
نظر داشتن ضرورتهای فرهنگی، بودجه منسجم و مستمری را برای این مسجد اختصاص داد.
«خبرگزاری آمد»، یکم
اسپند ماه ۱۳۹۵
بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.
ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر