«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی
والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه
۱۳۹۶ فروردین ۱۰, پنجشنبه
... اصلاح طلبی و عدالتی نشان تان بدهم که رویش یک وجب روغن داشته باشد!
نوشته ی کهنه ی زیر از آنِ نزدیک به سه سال پیش است که امروز الله بختکی به آن برخوردم و ناچار شدم واپسین بند نیمه کاره رها شده ی آن را نیز بپیرایم. تاریخ نوشتار ۲۵ آگوست ۲۰۱۴ است و نکته ی دندانگیر نویی نیز هم اکنون ندارد؛ ولی شاید برای یادآوری بد نباشد. زیرا روغن سپارش داده شده به آن سوی اقیانوس، رسیده و نرسیده، هنوز هم دیر یا زود دارد.
ب. الف. بزرگمهر دهم فروردین ماه ۱۳۹۶
رییس جمهور مستضعفین و رییس جمهور مستکبرین
یک عکس مربوط به رییس جمهور اصلاح طلب عدالتخواه ماست که از خودروی آخرین مدل پیاده می شود تا در حرکتی نمایشی، سری به کودکان زمینگیر در توانبخشی نارمک بزند. کسی که بسیاری از ما حوشحالیم رای آورده، چون سایرین آنقدر «مدل واضحی» بودند که صد رحمت به این یکی ...
عکس دوم، رییس جمهور بی ادعای اوروگوئه را در صف انتظار در یکی از بیمارستان ها برای ویزیت پزشک نشان می دهد. رییس جمهوری که هر سال کم و بیش ۹۰ درصد از درآمد خود را صرف امور خیریه کرده است ...
کاری به بی دین ها، بی خداها، شکاک ها، ندانم گراها ندارم. مسلمین عزیز بروند قدری در احوال ادعاهای گزاف شان تعمق و تامل کنند که قرار بود چه بشود و چه شده و به کجا رفته اند که ریس جمهور یک کشور تنگدست به همه شان درس می دهد.
از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
از زبان رییس جمهور اصلاح طلب عدالتخواه:
آقا جان آمدی و نسازی. قدیم ترها، پیش از انقلاب را می گویم، آنقدر در مسجد چپق دود می کردند که ما بالای منبر سرفه مان می گرفت. الان هم که این حرف ها را می شنویم، همان خفگی بهمان دست می دهد. من کجا ادعا کردم رییس جمهور اصلاح طلبِ عدالتخواه هستم؟! لا الله الاالله! من گفتم: تدبیر و امید! حتا نگفتم برای که؟ شما اجازه بدهید کارمان با «شیطان بزرگ» کمی بیش تر پیش برود، اصلاح طلبی و عدالتی نشان تان بدهم که رویش یک وجب روغن داشته باشد. آن را به برادران در آنسوی اقیانوس سپارش داده ایم؛ دیر یا زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد.
ب. الف. بزرگمهر ۲۵ آگوست ۲۰۱۴
ب. الف. بزرگمهر دهم فروردین ماه ۱۳۹۶
***
رییس جمهور مستضعفین و رییس جمهور مستکبرین
یک عکس مربوط به رییس جمهور اصلاح طلب عدالتخواه ماست که از خودروی آخرین مدل پیاده می شود تا در حرکتی نمایشی، سری به کودکان زمینگیر در توانبخشی نارمک بزند. کسی که بسیاری از ما حوشحالیم رای آورده، چون سایرین آنقدر «مدل واضحی» بودند که صد رحمت به این یکی ...
عکس دوم، رییس جمهور بی ادعای اوروگوئه را در صف انتظار در یکی از بیمارستان ها برای ویزیت پزشک نشان می دهد. رییس جمهوری که هر سال کم و بیش ۹۰ درصد از درآمد خود را صرف امور خیریه کرده است ...
کاری به بی دین ها، بی خداها، شکاک ها، ندانم گراها ندارم. مسلمین عزیز بروند قدری در احوال ادعاهای گزاف شان تعمق و تامل کنند که قرار بود چه بشود و چه شده و به کجا رفته اند که ریس جمهور یک کشور تنگدست به همه شان درس می دهد.
از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
از زبان رییس جمهور اصلاح طلب عدالتخواه:
آقا جان آمدی و نسازی. قدیم ترها، پیش از انقلاب را می گویم، آنقدر در مسجد چپق دود می کردند که ما بالای منبر سرفه مان می گرفت. الان هم که این حرف ها را می شنویم، همان خفگی بهمان دست می دهد. من کجا ادعا کردم رییس جمهور اصلاح طلبِ عدالتخواه هستم؟! لا الله الاالله! من گفتم: تدبیر و امید! حتا نگفتم برای که؟ شما اجازه بدهید کارمان با «شیطان بزرگ» کمی بیش تر پیش برود، اصلاح طلبی و عدالتی نشان تان بدهم که رویش یک وجب روغن داشته باشد. آن را به برادران در آنسوی اقیانوس سپارش داده ایم؛ دیر یا زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد.
ب. الف. بزرگمهر ۲۵ آگوست ۲۰۱۴
کدام کُرّه بز گفت، گلّه بان ما نفهم است؟!
شاید بهتر باشد از «خر قبرسی» بپرسی ...
گفتگوی دو بز از ردیف جلو (بز سوم و چهارم از سوی راست تصویر) در حالیکه بز دوم در همین سو گوش خوابانده چه می گویند:
ـ بز چهارم:
کدام کُرّه بز گفت، گله بان ما نفهم است؟!
ـ بز سوم و بگمانم «بُز پیشِ گلّه»:
نمی دانم ... خَریّت نکنی، بروی از خود گله بان بپرسی ها! کینه ات را به دل می گیرد و ممکن است سرت را به باد دهی. هرچه نباشد، گله بان ماست و بیش از ما راه و چاه سرش می شود ...
بز چهارم:
پس از که باید پرسید؟!
بز سوم:
چه می دانم؟! شاید بهتر باشد از «خر قبرسی» بپرسی. جایی، همان پشت مُشت ها دور و بر گله بان سرگرم چریدن است ...
ب. الف. بزرگمهر دهم فروردین ماه ۱۳۹۶
«آنهایی که خیال می کنند ملت ایران نمی فهمند، خودشان نفهم ترین آدمهای روی کره زمین هستند ...»
برگرفته از سخنرانی «بز عزازیل نظام»، اهواز، دوم فروردین ماه ۱۳۹۶، «خبرگزاری شلمچه»، سوم فروردین ماه ۱۳۹۶
«شنیدهام که فردی به خوزستان، مشهد شهدای ایران آمده و یک حرف هایی زده است که امیدوارم هرچه زودتر حرفهایش را تکذیب کند. رهبر این انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای هستند و ما همه پیشرفتهایمان را مدیون رهنمودهای ایشان هستیم.»
برگرفته از سخنرانی «خر قبرسی نظام»، مسجد سلیمان، نهم فروردین ماه ۱۳۹۶، «ایسنا»، دهم فروردین ماه ۱۳۹۶
گفتگوی دو بز از ردیف جلو (بز سوم و چهارم از سوی راست تصویر) در حالیکه بز دوم در همین سو گوش خوابانده چه می گویند:
ـ بز چهارم:
کدام کُرّه بز گفت، گله بان ما نفهم است؟!
ـ بز سوم و بگمانم «بُز پیشِ گلّه»:
نمی دانم ... خَریّت نکنی، بروی از خود گله بان بپرسی ها! کینه ات را به دل می گیرد و ممکن است سرت را به باد دهی. هرچه نباشد، گله بان ماست و بیش از ما راه و چاه سرش می شود ...
بز چهارم:
پس از که باید پرسید؟!
بز سوم:
چه می دانم؟! شاید بهتر باشد از «خر قبرسی» بپرسی. جایی، همان پشت مُشت ها دور و بر گله بان سرگرم چریدن است ...
ب. الف. بزرگمهر دهم فروردین ماه ۱۳۹۶
***
«آنهایی که خیال می کنند ملت ایران نمی فهمند، خودشان نفهم ترین آدمهای روی کره زمین هستند ...»
برگرفته از سخنرانی «بز عزازیل نظام»، اهواز، دوم فروردین ماه ۱۳۹۶، «خبرگزاری شلمچه»، سوم فروردین ماه ۱۳۹۶
«شنیدهام که فردی به خوزستان، مشهد شهدای ایران آمده و یک حرف هایی زده است که امیدوارم هرچه زودتر حرفهایش را تکذیب کند. رهبر این انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای هستند و ما همه پیشرفتهایمان را مدیون رهنمودهای ایشان هستیم.»
برگرفته از سخنرانی «خر قبرسی نظام»، مسجد سلیمان، نهم فروردین ماه ۱۳۹۶، «ایسنا»، دهم فروردین ماه ۱۳۹۶
پشمعلی این بار برای «چک آپ» کامل با کون برهنه به بارگاه الله شتافت! ـ بازانتشار
«پشمعلی» این بار برای «چک آپ» کامل با کون برهنه به بارگاه الله شتافت! این «چک آپ» برخلاف بار پیشین از سویه هایی مالی نیز برخوردار است و بنا بر آگاهی های رسیده از «عرش» تا هنگام روشن شدن آن ها، وی جایی میان زمین و هوای برزخ، کلّه پا آویزان خواهد ماند.
ب. الف. بزرگمهر ۲۲ اسپند ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/03/blog-post_12.html
پایی پر رگ و ریشه از هزارپای مافیای اقتصادی چنگ انداخته بر ایران! ـ بازانتشار
عباس واعظ طبسی که از ابتدای انقلاب تاکنون تولیت آستان قدس رضوی را به عهده دارد چندی قبل جهت چکاب کامل با یک فروند جت اختصاصی و خلبان خارجی به همراه کل خانواده و افراد نزدیک خود به آلمان سفر کرد.
منابع آگاه، هزینه سفر وی و اعضاء خانواده و نزدیکانش به آلمان و چکاب کامل بدن در این کشور را بالغ بر صدها هزار یورو تخمین زدند، درصورتیکه واعظ طبسی میتوانست همین چکاب را در ایران و با هزینه بسیار پایینتر انجام دهد.
این سفر تحت تدابیر محرمانه انجام گرفت و افراد معدودی از آن اطلاع دارند.
آستان قدس رضوی ازجمله بنگاههای معظم اقتصادی است که زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی در حال فعالیت است و مانند سازمان تأمین اجتماعی، بنیاد تعاون ناجا، بنیاد تعاون سپاه، موسسههای جهاد (نصر و استقلال و …) و قرارگاههای سازندگی (چون خاتمالانبیا) از پرداخت مالیات معاف است.
جالب اینجاست که مطابق گزارش سال گذشته مرکز پژوهشهای مجلس، در سالهای اخیر نسبت معافیت مالیاتی به مالیات بالقوه کشور حدود ۳۱ درصد بوده؛ بهبیاندیگر، چنانچه بخشودگی مالیاتی وجود نداشته نباشد، درآمد مالیاتی کشور حدود ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت.
بیش از ۹۰ درصد از زمینهای قابلکشت در استان خراسان و زمینهای بسیار دیگری در تهران، قزوین، اصفهان، یزد و کرمان، سمنان و دامغان و نقاط دیگر در تحت اختیار آستان قدس رضوی است.
همچنین آستان قدس رضوی مالک حدود ۵۰ شرکت مختلف مانند شرکت داروسازی ثامن، موسسه اعتباری رضوی، شرکت هلدینگ رضوی، شرکت مسکن و عمران قدس رضوی، شرکت مهندسی آبوخاک قدس رضوی، شرکت ساختمانی بتن و ماشین قدس رضوی، شرکت شهاب خودرو، شرکت شهاب یار، شرکت کمباین سازی ایران، شرکت آرد قدس رضوی، شرکت نان قدس رضوی، شرکت فرآوردههای غذایی رضوی، شرکت فرآوردههای لبنی رضوی، شرکت خمیرمایه رضوی، شرکت قند آب کوه، شرکت قند چناران، شرکت قند تربتحیدریه، شرکت کشاورزی رضوی، شرکت کشاورزی و عمران جنگلهای قدس رضوی، موسسه باغات آستان قدس رضوی، شرکت کشت و صنعت مزرعه نمونه، شرکت کشت و صنعت سرخس، شرکت کشت و صنعت اسفراین، شرکت نساجی و نخریسی خسروی، شرکت تهیه و تولید فرش آستان قدس رضوی، شرکت معادن قدس رضوی، شرکت نفت و گاز رضوی، موسسه منطقه ویژه اقتصادی سرخس، شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات رضوی، شرکت کارخانههای صنایع چوب آستان قدس رضوی و … است.
از «گوگل پلاس». بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. برنام از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
زیرنویس تصویر:
این پشمعلی که می بینید، شیخ واعظ طبسی، مار خفته بر گنج های «آستان قدس رضوی» و کسی است که بگمان بسیار نیرومند، پس از مرگ شیخ حلبی، رهبر درگذشته ی «انجمن حجتیه»، جانشین وی در ایران شده است. انجمنی پنهانی با هماوندی هایی چندپهلو از «فراماسونری» گرفته تا «اخوان المسلمین» که بنا به گفته و پیام آن شیخ ریغ رحمت سرکشیده به آخوند خمینی در آغاز انقلاب که ترش کردن این یکی را در پی داشت، بیش از سی هزار هموند (عضو) در آن هنگام داشت. همین "رهبر" دَبَنگ کنونی رژیم تبهکار اسلام پیشگان با پیشینه ای نه چندان روشن، در رده هایی به راز آمیخته یکی از زیر دستان وی بشمار می آید.
ب. الف. بزرگمهر ۲۶ مهر ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/10/blog-post_99.html
ب. الف. بزرگمهر ۲۲ اسپند ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/03/blog-post_12.html
***
پایی پر رگ و ریشه از هزارپای مافیای اقتصادی چنگ انداخته بر ایران! ـ بازانتشار
عباس واعظ طبسی که از ابتدای انقلاب تاکنون تولیت آستان قدس رضوی را به عهده دارد چندی قبل جهت چکاب کامل با یک فروند جت اختصاصی و خلبان خارجی به همراه کل خانواده و افراد نزدیک خود به آلمان سفر کرد.
منابع آگاه، هزینه سفر وی و اعضاء خانواده و نزدیکانش به آلمان و چکاب کامل بدن در این کشور را بالغ بر صدها هزار یورو تخمین زدند، درصورتیکه واعظ طبسی میتوانست همین چکاب را در ایران و با هزینه بسیار پایینتر انجام دهد.
این سفر تحت تدابیر محرمانه انجام گرفت و افراد معدودی از آن اطلاع دارند.
آستان قدس رضوی ازجمله بنگاههای معظم اقتصادی است که زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی در حال فعالیت است و مانند سازمان تأمین اجتماعی، بنیاد تعاون ناجا، بنیاد تعاون سپاه، موسسههای جهاد (نصر و استقلال و …) و قرارگاههای سازندگی (چون خاتمالانبیا) از پرداخت مالیات معاف است.
جالب اینجاست که مطابق گزارش سال گذشته مرکز پژوهشهای مجلس، در سالهای اخیر نسبت معافیت مالیاتی به مالیات بالقوه کشور حدود ۳۱ درصد بوده؛ بهبیاندیگر، چنانچه بخشودگی مالیاتی وجود نداشته نباشد، درآمد مالیاتی کشور حدود ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت.
بیش از ۹۰ درصد از زمینهای قابلکشت در استان خراسان و زمینهای بسیار دیگری در تهران، قزوین، اصفهان، یزد و کرمان، سمنان و دامغان و نقاط دیگر در تحت اختیار آستان قدس رضوی است.
همچنین آستان قدس رضوی مالک حدود ۵۰ شرکت مختلف مانند شرکت داروسازی ثامن، موسسه اعتباری رضوی، شرکت هلدینگ رضوی، شرکت مسکن و عمران قدس رضوی، شرکت مهندسی آبوخاک قدس رضوی، شرکت ساختمانی بتن و ماشین قدس رضوی، شرکت شهاب خودرو، شرکت شهاب یار، شرکت کمباین سازی ایران، شرکت آرد قدس رضوی، شرکت نان قدس رضوی، شرکت فرآوردههای غذایی رضوی، شرکت فرآوردههای لبنی رضوی، شرکت خمیرمایه رضوی، شرکت قند آب کوه، شرکت قند چناران، شرکت قند تربتحیدریه، شرکت کشاورزی رضوی، شرکت کشاورزی و عمران جنگلهای قدس رضوی، موسسه باغات آستان قدس رضوی، شرکت کشت و صنعت مزرعه نمونه، شرکت کشت و صنعت سرخس، شرکت کشت و صنعت اسفراین، شرکت نساجی و نخریسی خسروی، شرکت تهیه و تولید فرش آستان قدس رضوی، شرکت معادن قدس رضوی، شرکت نفت و گاز رضوی، موسسه منطقه ویژه اقتصادی سرخس، شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات رضوی، شرکت کارخانههای صنایع چوب آستان قدس رضوی و … است.
از «گوگل پلاس». بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. برنام از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
زیرنویس تصویر:
این پشمعلی که می بینید، شیخ واعظ طبسی، مار خفته بر گنج های «آستان قدس رضوی» و کسی است که بگمان بسیار نیرومند، پس از مرگ شیخ حلبی، رهبر درگذشته ی «انجمن حجتیه»، جانشین وی در ایران شده است. انجمنی پنهانی با هماوندی هایی چندپهلو از «فراماسونری» گرفته تا «اخوان المسلمین» که بنا به گفته و پیام آن شیخ ریغ رحمت سرکشیده به آخوند خمینی در آغاز انقلاب که ترش کردن این یکی را در پی داشت، بیش از سی هزار هموند (عضو) در آن هنگام داشت. همین "رهبر" دَبَنگ کنونی رژیم تبهکار اسلام پیشگان با پیشینه ای نه چندان روشن، در رده هایی به راز آمیخته یکی از زیر دستان وی بشمار می آید.
ب. الف. بزرگمهر ۲۶ مهر ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/10/blog-post_99.html
۱۳۹۶ فروردین ۸, سهشنبه
مهم این است که نخستین ضربه ی نیرومند را چه کسی فرود آورد! ـ بازانتشار
فلان بزرگ ارباب سرمایه آمریکایی در گفتگو با یکی از همپالکی های اروپایی خود:
این کیش و آیینی بسیار خوب است؛ باید بگویم که ما حتا کمی دیر آن را بازشناخته ایم. نمونه های گوناگون آن را بسته به شرایط اجتماعی در هر جایی می توان کاشت و قلمه زد. دیدید که نمونه ی تازه ی آن چه خوب پاسخ داد؟! گرچه، هنوز به کاشت آن، آنگونه که باید و شاید کامیاب نشده ایم؛ ولی تا همینجایِ کار بازهم خوب است. برای شما هم که بد نبود! از گزند شمار بسیاری از اسلام گرایان تندرو تا اندازه ای هم که شده، آسوده شدید ... بجای کارهای تروریستی در اروپا یا از آن بدتر، پیوستن به چپ ها و کمونیست ها که خطرش بسیار بزرگ تر است به سوریه و عراق روانه شان کردیم تا همدیگر را لت و پار کنند ... [و در حالیکه لبخند پیروزمندانه ای بر لب دارد و پایی به روی پای دیگر می اندازد] اکنون بجای یکی، دو سه سگ زنجیری در آن منطقه داریم و اگر کمی جلوتر برویم از میان ایرانی ها نیز چندتایی آماده خواهیم نمود؛ آنگاه زمینه برای آتش بازی های بزرگ تر فراهم است ...
همپالکی اروپایی در اینجا رشته سخن را از دست وی می گیرد:
... ولی اینجا هیچکس خواستار گسترش جنگ به اروپا نیست؛ ما تنها می خواهیم از بحران کاسته شود و چپ ها و جنبش های ضدجنگ را گوشمالی بدهیم.
بزرگ ارباب سرمایه آمریکایی در حالیکه دوباره پایی جابجا می کند، رشته ی سخن همپالکی خود را تا اندازه ای نیز گستاخانه می بُرّد:
ببین، دوست من! شما شاید بیش از من از ماجرای روی کار آمدن هیتلر و نازی ها در آلمان و چنگ اندازی وی به خاک اروپا و مستعمرات «انگلوساکسون» در آفریقا آگاهی! آیا دالادیه و چمبرلین، سیاستمداران ناآگاهی بودند که به روی کار آمدن و نیرو گرفتن هیتلر یاری رساندند؟! من حتا چمبرلین را سیاستمداری آزموده تر از چرچیل می دانم ... آن ها هم اینگونه نگرانی ها را داشتند؛ ولی هنگامیکه اوضاع ناگوار می شود و بیم تظاهرات میلیونی مردم در اروپا به میان می آید ـ و می دانی که ما در اینجا [ایالات متحد] با چنین جنبش هایی که آزمون های دو جنگ جهانی پدران شان را پشت سر داشته باشند، روبرو نیستیم ـ و پشت سرِ آن هم روشن نیست که با چه اوضاعی درگیر شویم، ناچاریم به همان ریسک هایی تن در دهیم که سیاستمداران گذشته به آن ها تن دادند. این بار، اوضاع بیگمان با آن دوره تفاوت می کند و ما نیازمند سوژه هایی تازه هستیم ... بازهم بر این نکته پا می فشارم که این بهترین کیش و آیین برای به انجام رساندن نقشه های ماست؛ بگذار در دل رهبران شان نیز قند آب شود و دلخوش شوند که اسلام را به همه جا گسترش داده اند. ما به آن ها کمک می کنیم و بدست آن ها جنبش های خطرناک پیش رو را پیش از آنکه سر برآورند، تکه تکه می کنیم و رنگی دیگر به آن می دهیم؛ رنگی کم و بیش بسان جنگ های ۲۰۰ ساله ی چلیپا (جنگ های صلیبی). از هم اکنون نیز نمی شود همه ی سناریوها و امکانات آینده را دید و درباره اش سخن گفت. مهم آن است که اوضاع و ریسک هایی که پیش می آید را خوب مدیریت کنیم. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که ما چون گذشته از امکان کیش دادن سگ ها به روسیه، بالکان و کشورهای آسیای مرکزی و حتا دورتر تا چین برخورداریم. ما چاره ای جز دست زدن به چنین ریسک هایی نداریم و تنها باید بکوشیم تا کار را حساب شده به پیش بریم.
امروز کسی تصویری از الیزابت تایلور خوشگل و مامانی خودمان با چادر در بارگاه یکی از امام های شیعه برایم فرستاد که خنده ای بر لبانم نشاند. نگاه کن! ببین چه خوب روی خود را گرفته است؟! یک ایرانی می گفت:
«چه خوب چادر را جلوی دهانش گرفته ... حتا ننه بزرگ های ما هم به این خوبی چادر سر نمی کردند.».
ما از این بهتر چه می خواهیم؟! و یادتان نرود که این دشواری، بیش تر گریبانگیر شماست تا ما در آمریکا. ما با گسترش این کیش بر همه ی دشمنان خود پیشدستی خواهیم کرد و بار دیگر کمونیست ها را به خاک و خون خواهیم کشید ... می دانم که اکنون چه در سر دارید. بگمانم می خواهید بگویید که هنوز به آن شرایط نرسیده ایم! درست می گویم؟
همپالکی اروپایی:
بله! داشتم به همین می اندیشیدم که تا چه اندازه این کار پرخطر خواهد بود!
بزرگ ارباب سرمایه آمریکایی:
... ولی می پندارم به من حق می دهید که ما باید یک گام پیش تر از دشمنان خود باشیم ... بهتر از من می دانید که بیم و امید همزاد یکدیگرند؛ مهم این است که نخستین ضربه ی نیرومند را چه کسی فرود آورد! از مشت زن های حرفه ای بپرسید؛ به شما خواهند گفت ...
همپالکی اروپایی:
بله! ما سخن یکدیگر را درمی یابیم و رویهمرفته همسو هستیم. ببینیم چکار می توان نمود ...
ب. الف. بزرگمهر دوم دی ماه ۱۳۹۳
http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/12/blog-post_480.html
این کیش و آیینی بسیار خوب است؛ باید بگویم که ما حتا کمی دیر آن را بازشناخته ایم. نمونه های گوناگون آن را بسته به شرایط اجتماعی در هر جایی می توان کاشت و قلمه زد. دیدید که نمونه ی تازه ی آن چه خوب پاسخ داد؟! گرچه، هنوز به کاشت آن، آنگونه که باید و شاید کامیاب نشده ایم؛ ولی تا همینجایِ کار بازهم خوب است. برای شما هم که بد نبود! از گزند شمار بسیاری از اسلام گرایان تندرو تا اندازه ای هم که شده، آسوده شدید ... بجای کارهای تروریستی در اروپا یا از آن بدتر، پیوستن به چپ ها و کمونیست ها که خطرش بسیار بزرگ تر است به سوریه و عراق روانه شان کردیم تا همدیگر را لت و پار کنند ... [و در حالیکه لبخند پیروزمندانه ای بر لب دارد و پایی به روی پای دیگر می اندازد] اکنون بجای یکی، دو سه سگ زنجیری در آن منطقه داریم و اگر کمی جلوتر برویم از میان ایرانی ها نیز چندتایی آماده خواهیم نمود؛ آنگاه زمینه برای آتش بازی های بزرگ تر فراهم است ...
همپالکی اروپایی در اینجا رشته سخن را از دست وی می گیرد:
... ولی اینجا هیچکس خواستار گسترش جنگ به اروپا نیست؛ ما تنها می خواهیم از بحران کاسته شود و چپ ها و جنبش های ضدجنگ را گوشمالی بدهیم.
بزرگ ارباب سرمایه آمریکایی در حالیکه دوباره پایی جابجا می کند، رشته ی سخن همپالکی خود را تا اندازه ای نیز گستاخانه می بُرّد:
ببین، دوست من! شما شاید بیش از من از ماجرای روی کار آمدن هیتلر و نازی ها در آلمان و چنگ اندازی وی به خاک اروپا و مستعمرات «انگلوساکسون» در آفریقا آگاهی! آیا دالادیه و چمبرلین، سیاستمداران ناآگاهی بودند که به روی کار آمدن و نیرو گرفتن هیتلر یاری رساندند؟! من حتا چمبرلین را سیاستمداری آزموده تر از چرچیل می دانم ... آن ها هم اینگونه نگرانی ها را داشتند؛ ولی هنگامیکه اوضاع ناگوار می شود و بیم تظاهرات میلیونی مردم در اروپا به میان می آید ـ و می دانی که ما در اینجا [ایالات متحد] با چنین جنبش هایی که آزمون های دو جنگ جهانی پدران شان را پشت سر داشته باشند، روبرو نیستیم ـ و پشت سرِ آن هم روشن نیست که با چه اوضاعی درگیر شویم، ناچاریم به همان ریسک هایی تن در دهیم که سیاستمداران گذشته به آن ها تن دادند. این بار، اوضاع بیگمان با آن دوره تفاوت می کند و ما نیازمند سوژه هایی تازه هستیم ... بازهم بر این نکته پا می فشارم که این بهترین کیش و آیین برای به انجام رساندن نقشه های ماست؛ بگذار در دل رهبران شان نیز قند آب شود و دلخوش شوند که اسلام را به همه جا گسترش داده اند. ما به آن ها کمک می کنیم و بدست آن ها جنبش های خطرناک پیش رو را پیش از آنکه سر برآورند، تکه تکه می کنیم و رنگی دیگر به آن می دهیم؛ رنگی کم و بیش بسان جنگ های ۲۰۰ ساله ی چلیپا (جنگ های صلیبی). از هم اکنون نیز نمی شود همه ی سناریوها و امکانات آینده را دید و درباره اش سخن گفت. مهم آن است که اوضاع و ریسک هایی که پیش می آید را خوب مدیریت کنیم. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که ما چون گذشته از امکان کیش دادن سگ ها به روسیه، بالکان و کشورهای آسیای مرکزی و حتا دورتر تا چین برخورداریم. ما چاره ای جز دست زدن به چنین ریسک هایی نداریم و تنها باید بکوشیم تا کار را حساب شده به پیش بریم.
امروز کسی تصویری از الیزابت تایلور خوشگل و مامانی خودمان با چادر در بارگاه یکی از امام های شیعه برایم فرستاد که خنده ای بر لبانم نشاند. نگاه کن! ببین چه خوب روی خود را گرفته است؟! یک ایرانی می گفت:
«چه خوب چادر را جلوی دهانش گرفته ... حتا ننه بزرگ های ما هم به این خوبی چادر سر نمی کردند.».
ما از این بهتر چه می خواهیم؟! و یادتان نرود که این دشواری، بیش تر گریبانگیر شماست تا ما در آمریکا. ما با گسترش این کیش بر همه ی دشمنان خود پیشدستی خواهیم کرد و بار دیگر کمونیست ها را به خاک و خون خواهیم کشید ... می دانم که اکنون چه در سر دارید. بگمانم می خواهید بگویید که هنوز به آن شرایط نرسیده ایم! درست می گویم؟
همپالکی اروپایی:
بله! داشتم به همین می اندیشیدم که تا چه اندازه این کار پرخطر خواهد بود!
بزرگ ارباب سرمایه آمریکایی:
... ولی می پندارم به من حق می دهید که ما باید یک گام پیش تر از دشمنان خود باشیم ... بهتر از من می دانید که بیم و امید همزاد یکدیگرند؛ مهم این است که نخستین ضربه ی نیرومند را چه کسی فرود آورد! از مشت زن های حرفه ای بپرسید؛ به شما خواهند گفت ...
همپالکی اروپایی:
بله! ما سخن یکدیگر را درمی یابیم و رویهمرفته همسو هستیم. ببینیم چکار می توان نمود ...
ب. الف. بزرگمهر دوم دی ماه ۱۳۹۳
http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/12/blog-post_480.html
دروغی دیگر که روشن شد! ـ بازانتشار
می گویند پای دروغ لنگ است و راه دور نمی رود. اینک، دروغی دیگر نیز روشن شد. من اگر جای «آقا بیشعور نظام» بودم، سرم را پایین می انداختم و به زمین چشم می دوختم تا چشم در چشم هیچکس، حتا آن دلواپسان خوش چُسِ دله دزد خیمه و خرگاه هم نشوم!
سخنگوی دربار «یانکی» ها، آن جوانک گستاخ گفته است:
«توافق هستهای یا برجام شامل دسترسی تهران به نظام مالی آمریکا نبوده و واشینگتن چنین اقدامی را قابل بررسی نمیداند.» (گزارش زیر) و قَره نوکرشان با پافشاری بر اینکه «همه از ابتدا می دانستند ...»، افزوده است:
«همانطور که همه از ابتدا میدانستند برجام بانکهای آمریکایی را شامل نمیشده و نمیشود بلکه بحث عدم مزاحمت آمریکا برای همکاری سایر بانکها با ایران مطرح است.» (همانجا)
قره نوکر که می داند، گفته هایش «عذر بدتر از گناه» است، بازهم بیش تر بند را به آب داده و در پی افزوده است:
«اینکه برجام این موقعیت را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کند که دسترسی به سیستم مالی بینالمللی داشته باشد، هدف برجام است.» (همانجا)
از گفته وی چنین برداشت می شود که گویا سامانه ی مالی کشور «یانکی» ها بخشی از سامانه ی مالی جهان سرمایه نیست!
وی سپس با خر انگاشتن مردم و کسانی که به آسانی از توان جدا نمودن اعترافات آبروریزانه از ریز و شپش یاوه آمیز همراه آن برخوردارند و سره را از ناسره بازمی شناسند، نعل وارونه زده و با پررویی هرچه بیش تر گفته است:
«ایالات متحده متعهد است که مانع نشود بانکهای غیرآمریکایی ـ بانکهای اروپایی ـ بتوانند از روابط با جمهوری اسلامی ایران برخوردار باشند.» (همانجا)
چه باید گفت؟! چنین وزیر امور خارجیِ قَره نوکر «یانکی» ها سزاواز چنان رهبر الدنگ و دروغگویی است که حتا یک نانوایی را نیز نمی تواند بچرخاند و اینک، یکبار دیگر برای گروه باز هم بزرگ تری روشن می شود که همه ی آن خط و نشان ها درباره ی خط قرمز و دایره قرمز و ... برای گول زدن آن گروه اندک پیرامون و بیش از آن، خودگولزنکی برای سر به زیر برف فرو بردن بوده اند؛ دروغ هایی که هر بار چوب خطی تازه بر چوب خط های گناهان پیشین افزوده و بار آن را در پیشگاه مردم ایران و جهان، سنگین تر می کند؛ گناهانی بس بزرگ و سنگین که اگر جای آن الله تازی بودم به فرشتگان پاسبان درگاه، دستور می دادم تا وی را همانگونه کون برهنه تا روز رستاخیز، چون آن دو فرشته ی گناهکار: «هاروت و ماروت» بیاویزند. گرچه، می دانم دروغ ها و گند و گه کاری های دیگر و شاید گُنده تری هنوز در راهند ...
ب. الف. بزرگمهر ۲۹ فروردین ماه ۱۳۹۵
http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/04/blog-post_17.html
ظریف: برجام، بانکهای آمریکایی را شامل نمیشود
۱۳۹۵/۰۱/۲۸
یک روز پس از آنکه رئیس کل بانک مرکزی ایران تأکید کرد که «باید به ایران اجازه استفاده از سیستم مالی آمریکا داده شود»، وزیر خارجه ایران تأکید کرد که برجام شامل استفاده ایران از بانکهای آمریکایی نمیشود.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، روز شنبه ۲۸ فروردین گفت:
«همانطور که همه از ابتدا میدانستند برجام بانکهای آمریکایی را شامل نمیشده و نمیشود بلکه بحث عدم مزاحمت آمریکا برای همکاری سایر بانکها با ایران مطرح است.»
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، وی این مطلب را در مصاحبه مشترک با فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که در تهران بهسر میبرد اظهار کرده و افزود که «ما یقیناً به ایالات متحده تذکر دادیم و فشار خواهیم آورد و اتحادیه اروپا هم همین کار را میکند که اطمینان حاصل کنیم دولت ایالات متحده زمینه را برای همکاری بانکهای غیرآمریکایی با جمهوری اسلامی ایران فراهم میکند.»
یک روز پیش از سخنان آقای ظریف، ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، گفته بود که قدرتهای جهانی هنوز به «تعهدات» خود در توافق هستهای، «برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام، عمل نکردهاند.
وی افزوده بود که ایران «هنوز به اقتصاد جهانی وصل نشده» و تأکید کرده بود که «باید به ایران اجازه استفاده از سیستم مالی آمریکا داده شود.»
در همان روز، در واکنش به سخنان آقای سیف، جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، گفت که توافق هستهای یا برجام شامل دسترسی تهران به نظام مالی آمریکا نبوده و واشینگتن چنین اقدامی را قابل بررسی نمیداند.
ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی ایران روز چهارشنبه برای شرکت در نشست بهاره صندوق بینالمللی پول به آمریکا رفت و با وزیر خزانهداری آمریکا هم دیدار کرد.
محمدجواد ظریف روز شنبه با اشاره به این سفر آقای سیف گفت:
«رئیس بانک مرکزی ایران در روزهای گذشته در واشنگتن با وزیر خزانهداری ایالات متحده و همچنین هیئت کارشناسی ما با هیئت کارشناسی اوپک یا دفتر مربوط به نظارت بر تحریمها مذاکرات جدی داشتند برای اینکه اطمینان حاصل کنیم که ایالات متحده تعهدات خودش در قالب برجام را کاملاً انجام میدهد.»
ظریف گفت:
«اینکه برجام این موقعیت را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کند که دسترسی به سیستم مالی بینالمللی داشته باشد، هدف برجام است.»
وزیر امور خارجه ایران تأکید کرد:
«ایالات متحده متعهد است که مانع نشود بانکهای غیرآمریکایی ـ بانکهای اروپایی ـ بتوانند از روابط با جمهوری اسلامی ایران برخوردار باشند.»
وی در پایان گفت:
«ما و اتحادیه اروپا این برنامه را دنبال خواهیم کرد و انشاءالله نتایج ملموس آن را بیش از پیش خواهیم دید.»
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز در سخنرانی سال نوی خود در مشهد، آمریکاییهای را به «بدعهدی» در برجام متهم کرده و گفت که «همچنان معاملات بانکی دچار مشکل است.»
http://www.radiofarda.com/content/f12-zarif-says-using-american-banks-by-iran-not-part-of-deal/27678594.html
بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
سخنگوی دربار «یانکی» ها، آن جوانک گستاخ گفته است:
«توافق هستهای یا برجام شامل دسترسی تهران به نظام مالی آمریکا نبوده و واشینگتن چنین اقدامی را قابل بررسی نمیداند.» (گزارش زیر) و قَره نوکرشان با پافشاری بر اینکه «همه از ابتدا می دانستند ...»، افزوده است:
«همانطور که همه از ابتدا میدانستند برجام بانکهای آمریکایی را شامل نمیشده و نمیشود بلکه بحث عدم مزاحمت آمریکا برای همکاری سایر بانکها با ایران مطرح است.» (همانجا)
قره نوکر که می داند، گفته هایش «عذر بدتر از گناه» است، بازهم بیش تر بند را به آب داده و در پی افزوده است:
«اینکه برجام این موقعیت را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کند که دسترسی به سیستم مالی بینالمللی داشته باشد، هدف برجام است.» (همانجا)
از گفته وی چنین برداشت می شود که گویا سامانه ی مالی کشور «یانکی» ها بخشی از سامانه ی مالی جهان سرمایه نیست!
وی سپس با خر انگاشتن مردم و کسانی که به آسانی از توان جدا نمودن اعترافات آبروریزانه از ریز و شپش یاوه آمیز همراه آن برخوردارند و سره را از ناسره بازمی شناسند، نعل وارونه زده و با پررویی هرچه بیش تر گفته است:
«ایالات متحده متعهد است که مانع نشود بانکهای غیرآمریکایی ـ بانکهای اروپایی ـ بتوانند از روابط با جمهوری اسلامی ایران برخوردار باشند.» (همانجا)
چه باید گفت؟! چنین وزیر امور خارجیِ قَره نوکر «یانکی» ها سزاواز چنان رهبر الدنگ و دروغگویی است که حتا یک نانوایی را نیز نمی تواند بچرخاند و اینک، یکبار دیگر برای گروه باز هم بزرگ تری روشن می شود که همه ی آن خط و نشان ها درباره ی خط قرمز و دایره قرمز و ... برای گول زدن آن گروه اندک پیرامون و بیش از آن، خودگولزنکی برای سر به زیر برف فرو بردن بوده اند؛ دروغ هایی که هر بار چوب خطی تازه بر چوب خط های گناهان پیشین افزوده و بار آن را در پیشگاه مردم ایران و جهان، سنگین تر می کند؛ گناهانی بس بزرگ و سنگین که اگر جای آن الله تازی بودم به فرشتگان پاسبان درگاه، دستور می دادم تا وی را همانگونه کون برهنه تا روز رستاخیز، چون آن دو فرشته ی گناهکار: «هاروت و ماروت» بیاویزند. گرچه، می دانم دروغ ها و گند و گه کاری های دیگر و شاید گُنده تری هنوز در راهند ...
ب. الف. بزرگمهر ۲۹ فروردین ماه ۱۳۹۵
http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/04/blog-post_17.html
***
ظریف: برجام، بانکهای آمریکایی را شامل نمیشود
۱۳۹۵/۰۱/۲۸
یک روز پس از آنکه رئیس کل بانک مرکزی ایران تأکید کرد که «باید به ایران اجازه استفاده از سیستم مالی آمریکا داده شود»، وزیر خارجه ایران تأکید کرد که برجام شامل استفاده ایران از بانکهای آمریکایی نمیشود.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، روز شنبه ۲۸ فروردین گفت:
«همانطور که همه از ابتدا میدانستند برجام بانکهای آمریکایی را شامل نمیشده و نمیشود بلکه بحث عدم مزاحمت آمریکا برای همکاری سایر بانکها با ایران مطرح است.»
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، وی این مطلب را در مصاحبه مشترک با فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که در تهران بهسر میبرد اظهار کرده و افزود که «ما یقیناً به ایالات متحده تذکر دادیم و فشار خواهیم آورد و اتحادیه اروپا هم همین کار را میکند که اطمینان حاصل کنیم دولت ایالات متحده زمینه را برای همکاری بانکهای غیرآمریکایی با جمهوری اسلامی ایران فراهم میکند.»
یک روز پیش از سخنان آقای ظریف، ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، گفته بود که قدرتهای جهانی هنوز به «تعهدات» خود در توافق هستهای، «برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام، عمل نکردهاند.
وی افزوده بود که ایران «هنوز به اقتصاد جهانی وصل نشده» و تأکید کرده بود که «باید به ایران اجازه استفاده از سیستم مالی آمریکا داده شود.»
در همان روز، در واکنش به سخنان آقای سیف، جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، گفت که توافق هستهای یا برجام شامل دسترسی تهران به نظام مالی آمریکا نبوده و واشینگتن چنین اقدامی را قابل بررسی نمیداند.
ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی ایران روز چهارشنبه برای شرکت در نشست بهاره صندوق بینالمللی پول به آمریکا رفت و با وزیر خزانهداری آمریکا هم دیدار کرد.
محمدجواد ظریف روز شنبه با اشاره به این سفر آقای سیف گفت:
«رئیس بانک مرکزی ایران در روزهای گذشته در واشنگتن با وزیر خزانهداری ایالات متحده و همچنین هیئت کارشناسی ما با هیئت کارشناسی اوپک یا دفتر مربوط به نظارت بر تحریمها مذاکرات جدی داشتند برای اینکه اطمینان حاصل کنیم که ایالات متحده تعهدات خودش در قالب برجام را کاملاً انجام میدهد.»
ظریف گفت:
«اینکه برجام این موقعیت را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کند که دسترسی به سیستم مالی بینالمللی داشته باشد، هدف برجام است.»
وزیر امور خارجه ایران تأکید کرد:
«ایالات متحده متعهد است که مانع نشود بانکهای غیرآمریکایی ـ بانکهای اروپایی ـ بتوانند از روابط با جمهوری اسلامی ایران برخوردار باشند.»
وی در پایان گفت:
«ما و اتحادیه اروپا این برنامه را دنبال خواهیم کرد و انشاءالله نتایج ملموس آن را بیش از پیش خواهیم دید.»
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز در سخنرانی سال نوی خود در مشهد، آمریکاییهای را به «بدعهدی» در برجام متهم کرده و گفت که «همچنان معاملات بانکی دچار مشکل است.»
http://www.radiofarda.com/content/f12-zarif-says-using-american-banks-by-iran-not-part-of-deal/27678594.html
بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
دشمنی ژرف اندیش و باریک بین! ـ بازانتشار
گویند: «دشمن دانا به از دوست نادان»! سخنی بس درست که بویژه درباره ی «جیمز مَتیس»، سپهبد (ژنرال) بازنشسته ی آمریکایی، بجاست. وی بگونه ای باریک بینانه درباره ی شیوه ی برخورد و بهره برداری نابجای رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران از پدیده ی «داعش» گفته است:
«ایران از حکومت اسلامی [”داعش“]۱ برای پیشبرد آماج های خود بهره می برد. از دید من، ”داعش“ چیزی نیست جز یک بهانه برای ایران [بخوان: رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!] تا بتواند ماجراجویی های خود را پی گیرد. ایران، دشمن ”داعش“ نیست. آشوبی که ”داعش“ در منطقه پدید می آورد، بسیار بسود ایران است.»۲
گفته های وی با آنکه کم تر از نیمی از واقعیت را دربردارد و به ساخته و پرداخته شدن آن نیروی اهریمنی بی ریشه در منطقه از سوی خودِ «یانکی»ها و همدستان اروپایی و پر و بال دادن شان از سوی رژیم های نوکرپیشه ی منطقه چون ترکیه و عربستان کم ترین اشاره ای نمی کند، در چارچوب به میان آمده، درست و بجاست؛ این گفته ها با روندِ پیشِ رو، همه ی نشانه های گذرا بودن چنان سودی را نیز دربردارد. به پندار من، این سپهبد پا بگور به هنگام بایسته، ماشه را آسوده تر از دیگران خواهد کشید و شَوَند برخورد کردارگرایانه۳ «ترومپت گوشخراش» که وی را «اِسپهبُد سپهبدان» («ژنرال ژنرالها»)۴ نامیده و بگمان نیرومند به جایگاه وزیر جنگ «یانکی» ها خواهد نشاند نیز از همین روست.
ب. الف. بزرگمهر دوم آذر ماه ۱۳۹۵
http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/11/blog-post_70.html
۱ ـ با آنکه واژه ی سرهمبندی شده ی «داعش»، کوتاه شده ی همان «حکومت اسلامی» است، بهتر است همین واژه را بی آنکه یادآور گنده گوزیِ «حکومت اسلامی» باشد که سخنی پوچ و مفت است و با آماج های ویژه ای از سوی امپریالیست ها و مزدوران رسانه ای شان بکار می رود، بکار برد.
۲ ـ برگرفته از گزارش «ژنرال منتقد سرسخت ایران، گزینه اصلی ترامپ برای وزارت دفاع»، یکم آذر ماه ۱۳۹۵ ، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»
۳ ـ پارسی نویسی:
آمیخته واژه ی «کردارگرایی» را می توان با اندک چشم پوشی بجای واژه ی از ریشه لاتینی «پراگماتیسم» بکار برد.
۴ ـ برگرفته از گزارش «ژنرال منتقد سرسخت ایران، گزینه اصلی ترامپ برای وزارت دفاع»، یکم آذر ماه ۱۳۹۵ ، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»
«ایران از حکومت اسلامی [”داعش“]۱ برای پیشبرد آماج های خود بهره می برد. از دید من، ”داعش“ چیزی نیست جز یک بهانه برای ایران [بخوان: رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!] تا بتواند ماجراجویی های خود را پی گیرد. ایران، دشمن ”داعش“ نیست. آشوبی که ”داعش“ در منطقه پدید می آورد، بسیار بسود ایران است.»۲
گفته های وی با آنکه کم تر از نیمی از واقعیت را دربردارد و به ساخته و پرداخته شدن آن نیروی اهریمنی بی ریشه در منطقه از سوی خودِ «یانکی»ها و همدستان اروپایی و پر و بال دادن شان از سوی رژیم های نوکرپیشه ی منطقه چون ترکیه و عربستان کم ترین اشاره ای نمی کند، در چارچوب به میان آمده، درست و بجاست؛ این گفته ها با روندِ پیشِ رو، همه ی نشانه های گذرا بودن چنان سودی را نیز دربردارد. به پندار من، این سپهبد پا بگور به هنگام بایسته، ماشه را آسوده تر از دیگران خواهد کشید و شَوَند برخورد کردارگرایانه۳ «ترومپت گوشخراش» که وی را «اِسپهبُد سپهبدان» («ژنرال ژنرالها»)۴ نامیده و بگمان نیرومند به جایگاه وزیر جنگ «یانکی» ها خواهد نشاند نیز از همین روست.
ب. الف. بزرگمهر دوم آذر ماه ۱۳۹۵
http://www.behzadbozorgmehr.com/2016/11/blog-post_70.html
پی نوشت:
۱ ـ با آنکه واژه ی سرهمبندی شده ی «داعش»، کوتاه شده ی همان «حکومت اسلامی» است، بهتر است همین واژه را بی آنکه یادآور گنده گوزیِ «حکومت اسلامی» باشد که سخنی پوچ و مفت است و با آماج های ویژه ای از سوی امپریالیست ها و مزدوران رسانه ای شان بکار می رود، بکار برد.
۲ ـ برگرفته از گزارش «ژنرال منتقد سرسخت ایران، گزینه اصلی ترامپ برای وزارت دفاع»، یکم آذر ماه ۱۳۹۵ ، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»
۳ ـ پارسی نویسی:
آمیخته واژه ی «کردارگرایی» را می توان با اندک چشم پوشی بجای واژه ی از ریشه لاتینی «پراگماتیسم» بکار برد.
۴ ـ برگرفته از گزارش «ژنرال منتقد سرسخت ایران، گزینه اصلی ترامپ برای وزارت دفاع»، یکم آذر ماه ۱۳۹۵ ، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»
دورپیمایی و دگردیسگی یک پیش بینی ـ بازانتشار
هنگامی که برای نخستین بار، بخشی از سیاست های امپریالیستی در هماوندی با رژیم اسلام پیشگان تبهکار جمهوری اسلامی و بهره برداری های نابجا از کیش اسلام و آیین های گوناگون آن را پیش بینی نمودم، «دزد اندیشه و ادب» را خوش آمد و آن را در واپسین بند نوشته ی نه چندان پرمایه اش بکار برد تا رنگ تازه ای به آن زده، چیزی "نو" در گاهنامه ی «سوسیال دمکرات» انگلیسی به خورد خوانندگانش بدهد.*
من از «اسلام سیاست زده» سخن رانده بودم؛ آن دزد که اندکی نیز شتاب داشت و شاید ذوق زده از هول حلیم در دیگ افتاده بود، برای آنکه اندک دگرگونی نیز در آن بکار برده باشد با ناشیگری نوشت:
«اسلام سیاسی»!
«اسلام سیاسی»، پس از چندی و این بار، «آقا بیشعور نظام» را خوش آمد و آن را در یکی از سخن سرایی های بیمایه اش بکار گرفت. آنگاه که کاربرد چنین گفته ی نادرست و تهی مغزی را از سوی وی دیدم، می توانستم چهره اش را که از خرسندی برق می زد و شاید بادی نیز در گلو انداخته و پُکی جاندار به یکی از پیپ های پیشکشی اش نیز می زد، بدیده آورم و کمی در دل بخندم؛ گرچه در همان آن، ناسزایی چارواداری نیز روانه ی آن «سوسیال دمکرات» نادان ایرانی نمودم.
واپسین بار در گاهنامه ی یکی از سازمان های سیاسی با گرایش های «چپ سوسیال دمکرات» که وی نیز بگمان بسیار در آن قلم می زند، دیدم که سیاست آن اسلام، اینگونه به چالش کشیده شده بود:
اسلام "سیاسی" (یا شاید "اسلام سیاسی" که تفاوت چندانی ندارد)!
این بار لبخندی تلخ بر لبانم نشست؛ گرچه از تهِ دل خرسند از این که سرانجام به تهی مغزی «اسلام سیاسی» پی برده اند؛ گرچه، باید امیدوار بود که براستی چنین است.
ب. الف. بزرگمهر هشتم خرداد ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/05/blog-post_298.html
* من برگردان آن را به پارسی در یکی از تارنگاشت های وابسته به جریانی سیاسی خواندم.
من از «اسلام سیاست زده» سخن رانده بودم؛ آن دزد که اندکی نیز شتاب داشت و شاید ذوق زده از هول حلیم در دیگ افتاده بود، برای آنکه اندک دگرگونی نیز در آن بکار برده باشد با ناشیگری نوشت:
«اسلام سیاسی»!
«اسلام سیاسی»، پس از چندی و این بار، «آقا بیشعور نظام» را خوش آمد و آن را در یکی از سخن سرایی های بیمایه اش بکار گرفت. آنگاه که کاربرد چنین گفته ی نادرست و تهی مغزی را از سوی وی دیدم، می توانستم چهره اش را که از خرسندی برق می زد و شاید بادی نیز در گلو انداخته و پُکی جاندار به یکی از پیپ های پیشکشی اش نیز می زد، بدیده آورم و کمی در دل بخندم؛ گرچه در همان آن، ناسزایی چارواداری نیز روانه ی آن «سوسیال دمکرات» نادان ایرانی نمودم.
واپسین بار در گاهنامه ی یکی از سازمان های سیاسی با گرایش های «چپ سوسیال دمکرات» که وی نیز بگمان بسیار در آن قلم می زند، دیدم که سیاست آن اسلام، اینگونه به چالش کشیده شده بود:
اسلام "سیاسی" (یا شاید "اسلام سیاسی" که تفاوت چندانی ندارد)!
این بار لبخندی تلخ بر لبانم نشست؛ گرچه از تهِ دل خرسند از این که سرانجام به تهی مغزی «اسلام سیاسی» پی برده اند؛ گرچه، باید امیدوار بود که براستی چنین است.
ب. الف. بزرگمهر هشتم خرداد ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/05/blog-post_298.html
* من برگردان آن را به پارسی در یکی از تارنگاشت های وابسته به جریانی سیاسی خواندم.
۱۳۹۶ فروردین ۷, دوشنبه
به «سگ دیوانه» بگویید بیش از این درباره ی دادگری «یانکی»ها واق واق نکند!
به گزارش زیر اندکی باریک شوید! پس از بمباران هوایی از دید من، دانسته و آگاهانه ی مردم غیرنظامی در یکی از برزن های شهر موصل، اکنون با بالا گرفتن فریاد مردم در همه جا و رسانه ای شدن هر چه بیش تر و ناگزیر این تبهکاری بزرگ، باری دیگر گامی به واپس برداشته اند و یکی از فرماندهان بلندپایه ی «یانکی» ها، چنان کار پلید و پلشتی را «تراژدی هولناک» خوانده است؛ «تراژدی هولناک»ی که بار نخست نیست که روی می دهد و یکی دو بار نیز نیست. آن ها بارها مردم غیرنظامی را بویژه در سرزمین پاره تن ما ایرانیان: «افغانستان»، آماج بمباران های هوایی، یورش موشکی پهپادها و موشک اندازهای زمین به زمین قرار داده و شمار بسیاری را کشته اند؛ و تنها آنگاه که کار بالا گرفته به پوزشی آبکی (قندوز) بسنده نموده و بازهم چنین یورش هایی را پی گرفته اند.
شمار کشته شدگان مردم غیرنظامی از سوی نیروهای «یانکی» و همدستان بیشرم اروپایی آن در کشورهای درگیر جنگ هایی ناخواسته از سوی مردم منطقه و برافروخته شده از سوی این بزرگ ترین تبهکاران تاریخ، بسی بیش از کشته شدن همان مردم بدست نیروهای تروریست اسلام پیشه ای است که با پول و پشتیبانی های همه سویه همین نیروهای اهریمنی جان گرفته و به جان مردم منطقه افتاده اند. تروریسم نه تنها در منطقه که در همه جای جهان از سرمایه داری امپریالیستی زمینگیرشده و سیاست پلید دولت های امپریالیستی سرچشمه می گیرد.
کجاست آن «تمهیدات ویژهای» که گویا قرار است «برای اجتناب از آسیب به غیرنظامیان» (گزارش زیر) بکار برده شود؟! برای دستیابی به کدام آماج ها به سرزمین دیگران چنگ اندازی نموده، مردم را بمباران می کنند؟! ۶۸ کشور دست نشانده را گرد می آورند که برای از میان بردن «داعش»، آنچه خود ساخته و پرداخته اند، برنامه بریزند! آیا مردم منطقه را ریشخند می کنید یا خودتان را؟ کجاست «داعش»؟! از کدام پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی در منطقه برخوردار است؟ کدام سرزمین ها در چنگ آنهاست؟
آیا جز آن است که بخش بزرگی از چنین نیروهای اهریمنی دست پرورده تان، دربرگیرنده ی جوانانی گول خورده یا به هوای دریافت کارمزدی خوب از سراسر جهان و بویژه کشورهای اروپایی به چنان میدان کارزاری گام نهاده و می نهند؟
آیا با همه ی برنامه ریزی های اهریمنی تان برای دست و پا نمودن پایگاهی توده ای برای «داعش» در منطقه، دستاوردی چشمگیر داشته اید؟
آیا جز آن است که آن ها بگونه ای پراکنده در منطقه ای بیابانی که بیش تر آن نیز تهی از مردم است، جای گرفته اند و از سوی رژیم های دست نشانده ی شما: ترکیه مافیایی، شیخک ها و خرسک های کون تغارِ و شکم گنده ی عرب برهبری عربستان پشتیبانی همه سویه ی می شوند؟
نابودی چنان نیرویی که براستی نیرویی نیز نیست، دستِ بالا به یک نیمروز نیازمند است و خوب می دانید که «داعش» هم برای شما و هم برای دولت های تبهکار منطقه از آن میان رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران که از آن ها چون لولویی برای ترساندن مردم سود می برند، بهانه ای بیش نیست؛ ولی، میان این همه بدبختی باید گفت: خوشبختانه بسیاری از مردم منطقه به این آگاهی دست یافته اند و هر روز بر آگاهی شان افزوده می شود. درست به همین شوند است که می خواهید تا تنور هنوز تا اندازه ای داغ است ـ و خود شما آن را با هزاران ترفند و نیرنگ روشن نگاه داشته اید ـ و پیش از آنکه سرد و خاموش شود، نان سیاست اهریمنی تان را در آن پخت کنید و به خورد مردم منطقه بدهید. در اینجا به آماج های سیاسی ـ نظامی همچنان دست نیافته تان نمی پردازم؛ تنها اشاره ای بود و بس! تنها همین را گذرا می گویم که حتا به نیمی از آن آماج ها در کوتاه زمان دست نخواهید؛ و در درازمدت از این هم بدتر خواهد بود؛ ننگ و نفرتی است که بر جای می ماند و امید به دگرگون شدن اوضاع بگونه ای که چون تبهکاران آلمان نازی در پایان جنگ جهانی دوم، همگی تان به دادگاه تبهکاری های سیاسی و جنگیِ برپا شده از سوی مردم جهان سپرده شوید.
به هر رو به آن «سگ دیوانه» بگویید، بیش از این درباره ی دادگری «یانکی» ها واق واق نکند! چون سوسمارهای بزرگ برای غیرنظامیانی که بدست دست پروردگان تان اینجا و آنجا کشته می شوند، اشک نریزد و به پشتیبانی از "اسلام" پرِ قیچی و توسری خورده ای که ما ایرانیان آن را «اسلام انگلیسی ـ آمریکایی» می خوانیم، سینه چاک نکند. همه ی این ها به اندازه ای بسنده ریشخندآمیز و دستِکم گرفتن هوش و خِرَد مردم منطقه و بویژه ایرانیان است.*
ب. الف. بزرگمهر هفتم فروردین ماه ۱۳۹۶
* «جیمز ماتیس»، وزیر جنگ «یانکی» ها نامور به «سگ دیوانه»، در هماوندی با کشته شدن کسی به نام «قاری یاسین» در مرز پاکستان و افغانستان که گویا یکی از رهبران سازمان امپریالیست ساخته ی «القاعده» بود، در بیانیهای گفته است:
«مرگ قاری یاسین گواهی بر این واقعیت است که تروریست هایی که با بدنام کردن اسلام، دانسته غیرنظامیان را آماج قرار میدهند، از چنگ عدالت گریزی نخواهند داشت.»
برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ششم فروردین ماه ۱۳۹۶
فرمانده آمریکایی، تلفات غیرنظامیان در موصل را «تراژدی هولناک» خواند.
یک فرمانده ارشد در ارتش آمریکا روز یکشنبه بر جا ماندن تلفات اخیر در میان غیرنظامیان در شهر موصل عراق را «تراژدی هولناک» خواند.
بر پایه گزارشهای منتشر شده، روز شنبه در پی یک حمله هوایی شمار زیادی غیرنظامی در محله الجدیده واقع در غرب موصل جان خود را از دست دادند.
ارتش آمریکا اعلام کرده است که نیروهای ائتلاف روز شنبه در آن محل حمله هوایی داشتهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ژنرال جوزف ووتل، فرمانده ستاد مرکزی ارتش آمریکا، روز یکشنبه، ششم فروردین، در این باره گفت:
«ما در حال تحقیق و تفحص درباره این حادثه هستیم و میخواهیم بدانیم دقیقا چه اتفاقی رخ داده است.»
این فرمانده آمریکایی افزود:
«ما همچنان تمهیدات ویژهای برای اجتناب از آسیب به غیرنظامیان اتخاذ خواهیم کرد.»
رئیس ستاد مشترک آمریکا تاکید کرد:
«اولویت ما همچنان حفظ جان مردم عراق هنگام انجام عملیات است.»
خبرگزاری فرانسه میگوید شمار تلفات این حادثه از دهها تا صدها نفر گفته شده، اما هنوز مورد تایید قرار نگرفته است.
در همین زمینه روزنامه گاردین نوشته است که گمان میرود این یکی از پرتلفاتترین حملات هوایی از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ باشد.
آمریکا هنوز به طور رسمی مسئولیت بمباران محلی را که گفته میشود شمار زیادی غیرنظامی در آن کشته شدهاند برعهده نگرفته است.
چندین فرمانده عراقی تاکنون از محل حادثه بازدید کردهاند و ژنرال یحیی رسول سخنگوی ستاد مشترک عراق گفته است وزارت دفاع عراق درباره این حادثه تحقیق و تفحص میکند.
دو شاهد عینی که از موصل گریختهاند به خبرگزاری فرانسه گفتهاند که یک ساختمان که نزدیک به ۱۷۰ نفر در آن ساکن بودند، روز شنبه در منطقه الجدیده غرب موصل تخریب شد.
یکی از شاهدان میگوید در پی شلیک تکتیراندازان داعش به نیروهای عراقی یک هواپیما با موشک آنها را هدف قرار داد.
به گفته یک فرمانده عراقی، ۲۷ ساختمان مسکونی در روزهای اخیر در نتیجه حملههای هوایی آسیب دیده که برخی از آنها به کلی تخریب شده است.
لیس گراند، هماهنگکننده امور بشردوستانه در عراق، اظهار داشت از شمار تلفات غیرنظامیان در این حمله شوکه شده است.
کریس وودز مدیر موسسه «ایرواز» که حملههای هوایی در عراق، سوریه و لیبی را دیدبانی میکند، میگوید این حادثه پرتلفاتترین حمله هوایی در دهههای اخیر است.
سازمان ملل میگوید نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در مناطق مرکزی موصل در شرایط سختی به سر میبرند.
نیروهای عراقی در سایه پوشش هوایی ائتلاف در تلاشند که غرب موصل را از نیروهای داعش بازپس بگیرند.
برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» هفتم فروردین ماه ۱۳۹۶
بختی برای ویرایش این گزارش همچنان بهانه جویانه و ریشخندآمیز نداشتم. ب. الف. بزرگمهر
شمار کشته شدگان مردم غیرنظامی از سوی نیروهای «یانکی» و همدستان بیشرم اروپایی آن در کشورهای درگیر جنگ هایی ناخواسته از سوی مردم منطقه و برافروخته شده از سوی این بزرگ ترین تبهکاران تاریخ، بسی بیش از کشته شدن همان مردم بدست نیروهای تروریست اسلام پیشه ای است که با پول و پشتیبانی های همه سویه همین نیروهای اهریمنی جان گرفته و به جان مردم منطقه افتاده اند. تروریسم نه تنها در منطقه که در همه جای جهان از سرمایه داری امپریالیستی زمینگیرشده و سیاست پلید دولت های امپریالیستی سرچشمه می گیرد.
کجاست آن «تمهیدات ویژهای» که گویا قرار است «برای اجتناب از آسیب به غیرنظامیان» (گزارش زیر) بکار برده شود؟! برای دستیابی به کدام آماج ها به سرزمین دیگران چنگ اندازی نموده، مردم را بمباران می کنند؟! ۶۸ کشور دست نشانده را گرد می آورند که برای از میان بردن «داعش»، آنچه خود ساخته و پرداخته اند، برنامه بریزند! آیا مردم منطقه را ریشخند می کنید یا خودتان را؟ کجاست «داعش»؟! از کدام پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی در منطقه برخوردار است؟ کدام سرزمین ها در چنگ آنهاست؟
آیا جز آن است که بخش بزرگی از چنین نیروهای اهریمنی دست پرورده تان، دربرگیرنده ی جوانانی گول خورده یا به هوای دریافت کارمزدی خوب از سراسر جهان و بویژه کشورهای اروپایی به چنان میدان کارزاری گام نهاده و می نهند؟
آیا با همه ی برنامه ریزی های اهریمنی تان برای دست و پا نمودن پایگاهی توده ای برای «داعش» در منطقه، دستاوردی چشمگیر داشته اید؟
آیا جز آن است که آن ها بگونه ای پراکنده در منطقه ای بیابانی که بیش تر آن نیز تهی از مردم است، جای گرفته اند و از سوی رژیم های دست نشانده ی شما: ترکیه مافیایی، شیخک ها و خرسک های کون تغارِ و شکم گنده ی عرب برهبری عربستان پشتیبانی همه سویه ی می شوند؟
نابودی چنان نیرویی که براستی نیرویی نیز نیست، دستِ بالا به یک نیمروز نیازمند است و خوب می دانید که «داعش» هم برای شما و هم برای دولت های تبهکار منطقه از آن میان رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران که از آن ها چون لولویی برای ترساندن مردم سود می برند، بهانه ای بیش نیست؛ ولی، میان این همه بدبختی باید گفت: خوشبختانه بسیاری از مردم منطقه به این آگاهی دست یافته اند و هر روز بر آگاهی شان افزوده می شود. درست به همین شوند است که می خواهید تا تنور هنوز تا اندازه ای داغ است ـ و خود شما آن را با هزاران ترفند و نیرنگ روشن نگاه داشته اید ـ و پیش از آنکه سرد و خاموش شود، نان سیاست اهریمنی تان را در آن پخت کنید و به خورد مردم منطقه بدهید. در اینجا به آماج های سیاسی ـ نظامی همچنان دست نیافته تان نمی پردازم؛ تنها اشاره ای بود و بس! تنها همین را گذرا می گویم که حتا به نیمی از آن آماج ها در کوتاه زمان دست نخواهید؛ و در درازمدت از این هم بدتر خواهد بود؛ ننگ و نفرتی است که بر جای می ماند و امید به دگرگون شدن اوضاع بگونه ای که چون تبهکاران آلمان نازی در پایان جنگ جهانی دوم، همگی تان به دادگاه تبهکاری های سیاسی و جنگیِ برپا شده از سوی مردم جهان سپرده شوید.
به هر رو به آن «سگ دیوانه» بگویید، بیش از این درباره ی دادگری «یانکی» ها واق واق نکند! چون سوسمارهای بزرگ برای غیرنظامیانی که بدست دست پروردگان تان اینجا و آنجا کشته می شوند، اشک نریزد و به پشتیبانی از "اسلام" پرِ قیچی و توسری خورده ای که ما ایرانیان آن را «اسلام انگلیسی ـ آمریکایی» می خوانیم، سینه چاک نکند. همه ی این ها به اندازه ای بسنده ریشخندآمیز و دستِکم گرفتن هوش و خِرَد مردم منطقه و بویژه ایرانیان است.*
ب. الف. بزرگمهر هفتم فروردین ماه ۱۳۹۶
* «جیمز ماتیس»، وزیر جنگ «یانکی» ها نامور به «سگ دیوانه»، در هماوندی با کشته شدن کسی به نام «قاری یاسین» در مرز پاکستان و افغانستان که گویا یکی از رهبران سازمان امپریالیست ساخته ی «القاعده» بود، در بیانیهای گفته است:
«مرگ قاری یاسین گواهی بر این واقعیت است که تروریست هایی که با بدنام کردن اسلام، دانسته غیرنظامیان را آماج قرار میدهند، از چنگ عدالت گریزی نخواهند داشت.»
برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ششم فروردین ماه ۱۳۹۶
***
فرمانده آمریکایی، تلفات غیرنظامیان در موصل را «تراژدی هولناک» خواند.
یک فرمانده ارشد در ارتش آمریکا روز یکشنبه بر جا ماندن تلفات اخیر در میان غیرنظامیان در شهر موصل عراق را «تراژدی هولناک» خواند.
بر پایه گزارشهای منتشر شده، روز شنبه در پی یک حمله هوایی شمار زیادی غیرنظامی در محله الجدیده واقع در غرب موصل جان خود را از دست دادند.
ارتش آمریکا اعلام کرده است که نیروهای ائتلاف روز شنبه در آن محل حمله هوایی داشتهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ژنرال جوزف ووتل، فرمانده ستاد مرکزی ارتش آمریکا، روز یکشنبه، ششم فروردین، در این باره گفت:
«ما در حال تحقیق و تفحص درباره این حادثه هستیم و میخواهیم بدانیم دقیقا چه اتفاقی رخ داده است.»
این فرمانده آمریکایی افزود:
«ما همچنان تمهیدات ویژهای برای اجتناب از آسیب به غیرنظامیان اتخاذ خواهیم کرد.»
رئیس ستاد مشترک آمریکا تاکید کرد:
«اولویت ما همچنان حفظ جان مردم عراق هنگام انجام عملیات است.»
خبرگزاری فرانسه میگوید شمار تلفات این حادثه از دهها تا صدها نفر گفته شده، اما هنوز مورد تایید قرار نگرفته است.
در همین زمینه روزنامه گاردین نوشته است که گمان میرود این یکی از پرتلفاتترین حملات هوایی از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ باشد.
آمریکا هنوز به طور رسمی مسئولیت بمباران محلی را که گفته میشود شمار زیادی غیرنظامی در آن کشته شدهاند برعهده نگرفته است.
چندین فرمانده عراقی تاکنون از محل حادثه بازدید کردهاند و ژنرال یحیی رسول سخنگوی ستاد مشترک عراق گفته است وزارت دفاع عراق درباره این حادثه تحقیق و تفحص میکند.
دو شاهد عینی که از موصل گریختهاند به خبرگزاری فرانسه گفتهاند که یک ساختمان که نزدیک به ۱۷۰ نفر در آن ساکن بودند، روز شنبه در منطقه الجدیده غرب موصل تخریب شد.
یکی از شاهدان میگوید در پی شلیک تکتیراندازان داعش به نیروهای عراقی یک هواپیما با موشک آنها را هدف قرار داد.
به گفته یک فرمانده عراقی، ۲۷ ساختمان مسکونی در روزهای اخیر در نتیجه حملههای هوایی آسیب دیده که برخی از آنها به کلی تخریب شده است.
لیس گراند، هماهنگکننده امور بشردوستانه در عراق، اظهار داشت از شمار تلفات غیرنظامیان در این حمله شوکه شده است.
کریس وودز مدیر موسسه «ایرواز» که حملههای هوایی در عراق، سوریه و لیبی را دیدبانی میکند، میگوید این حادثه پرتلفاتترین حمله هوایی در دهههای اخیر است.
سازمان ملل میگوید نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در مناطق مرکزی موصل در شرایط سختی به سر میبرند.
نیروهای عراقی در سایه پوشش هوایی ائتلاف در تلاشند که غرب موصل را از نیروهای داعش بازپس بگیرند.
برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» هفتم فروردین ماه ۱۳۹۶
بختی برای ویرایش این گزارش همچنان بهانه جویانه و ریشخندآمیز نداشتم. ب. الف. بزرگمهر
علم ما به درازی دماغ ماست و دماغ ما به درازای علم ما! ـ بازانتشار
من هنوز هم که هنوز است درنیافته ام، چرا هرچه علم عُلما فزونی می یابد، دماغ شان هم درازتر می شود یا شاید هم برعکس: هرچه دماغ شان درازتر می شود، علم شان بیش تر شده و جایگاه بالاتری می یابند! تنها ملاها و آخوندهای خودمان را نیز دربرنمی گیرد. در میان خاخام ها و کشیش ها نیز همینگونه است. نمی دانم، شاید هم کسانی که دماغ دراز پا به جهان می گذارند، بیش تر به سوی آسمان و علوم آسمانی کشیده می شوند. این «نشانه خدا» را نیز به عنوان گواه آورده ام که ببینید پر بیراه نمی گویم.
چنانچه این جُستار بیش تر پژوهش می شد و بر بنیاد آن، رشته تازه ای در حوزه های علمیه پا می گرفت، بد نبود؛ رشته ای که سخت ترین بخش کار آن، همانا اندازه گیری دماغ علما می بود! به پندار آوردن آن نیز دشوار است:
حضرت آیت الله العظمی! اجازه می فرمایید دماغ مُدّ ظِله العالی را متر کنیم؟
کسی چه می داند؛ شاید با آشکار شدن هماوندی های بیش تر میان علم با دماغ عُلما، درست بسان هماوندی میان سیاست و دیانت شان که «نشانه خدا»: حسن مدرس گفته بود:
«ديانت ما عين سياست ماست و سياست ما عين ديانت ما»، می شد آزمون ها و آروین های آن پژوهش ها را در فرمولبندی زیر فشرده نمود:
«علم ما به درازی دماغ ماست و دماغ ما به درازای علم ما!»
ب. الف. بزرگمهر دوم آذر ماه ۱۳۹۳
http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/12/blog-post_59.html
پی نوشت:
برنام و واپسین جمله ی این نوشتار را از «علم ما عین دماغ ماست و دماغ ما عین علم ما!» به «علم ما به درازی دماغ ماست و دماغ ما به درازای علم ما!» برگرداندم.
ب. الف. بزرگمهر دهم آذر ماه ۱۳۹۳
چنانچه این جُستار بیش تر پژوهش می شد و بر بنیاد آن، رشته تازه ای در حوزه های علمیه پا می گرفت، بد نبود؛ رشته ای که سخت ترین بخش کار آن، همانا اندازه گیری دماغ علما می بود! به پندار آوردن آن نیز دشوار است:
حضرت آیت الله العظمی! اجازه می فرمایید دماغ مُدّ ظِله العالی را متر کنیم؟
کسی چه می داند؛ شاید با آشکار شدن هماوندی های بیش تر میان علم با دماغ عُلما، درست بسان هماوندی میان سیاست و دیانت شان که «نشانه خدا»: حسن مدرس گفته بود:
«ديانت ما عين سياست ماست و سياست ما عين ديانت ما»، می شد آزمون ها و آروین های آن پژوهش ها را در فرمولبندی زیر فشرده نمود:
«علم ما به درازی دماغ ماست و دماغ ما به درازای علم ما!»
ب. الف. بزرگمهر دوم آذر ماه ۱۳۹۳
http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/12/blog-post_59.html
پی نوشت:
برنام و واپسین جمله ی این نوشتار را از «علم ما عین دماغ ماست و دماغ ما عین علم ما!» به «علم ما به درازی دماغ ماست و دماغ ما به درازای علم ما!» برگرداندم.
ب. الف. بزرگمهر دهم آذر ماه ۱۳۹۳
۱۳۹۶ فروردین ۶, یکشنبه
سوسمارهای بزرگ، نه تنها برای قربانیان خود اشک می ریزند که دادگر نیز شده اند!
دو گزارش همراه با پدرسوختگی!
در زیر گزیده ای از دو گزارش درج شده در تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها را آورده ام. نخستین گزارش، مرگ کسی به نام «قاری یاسین» که گویا یکی از رهبران سازمان امپریالیست ساخته ی «القاعده» بوده را گواهی نموده و از زبان وزیر جنگ «یانکی» ها آورده است که وی برای بدنام کردن اسلام (!) کارهای تروریستی انجام می داده و غیرنظامیان و از آن میان سربازان «یانکی» را می کشته است.
گزارش دوم به تازه ترین بمباران هوایی شهر موصل از سوی سربازان «یانکی» ها و دیگر کشورهای همدست آن پرداخته و با به میخ و به نعل زدنِ «بنا بر گزارشها ...»، «کشته شدن غیرنظامیان در آنجا را تأیید نکردهاند ...» و اینکه «یورش هوایی به درخواست نیروهای امنیتی عراق ... انجام شده است.»، هم از بار کشتار غیرنظامیان و از آن میان، شماری کودکان، زنان و سالخوردگان از سوی این نیروهای اهریمنی بیگانه کاسته و هم با انداختن گناه به گردنِ نیروهای امنیتی، پاسخگویی درباره ی این تبهکاری بزرگ را از سر وانموده است.
با خواندن این دو گزارش، نخستین چیزی که به ذهنم آمد، چنین بود:
دو گزارش همراه با پدرسوختگی! گرچه، تنها این نیست. سخنان وزیر جنگِ نامور به «سگ دیوانه» که کوشیده است با یک تیر بجای دو نشان، چندین نشانه را آماج قرار دهد نیز به نوبه ی خود چشمگیر است؛ اینگونه که بدیده می آید، سوسمارهای بزرگ، نه تنها برای قربانیان خود پیش از شکارشان اشک می ریزند که دادگر و دادگستر نیز شده اند!
شما را نمی دانم؛ ولی مغز من کم کم تاب برمی دارد و به خودم به اندازه ای بدگمان می شوم که دور از ذهن نیست، یکی از همین روزها خودم را بدست یکی از همین سوسمارهای بزرگ بسپارم تا پیش از مرگ، گواه دلسوزیش باشم.
ب. الف. بزرگمهر ششم فروردین ماه ۱۳۹۶
«ارتش آمریکا [بخوان: ”یانکی“ها] تایید کرده است که یکی از رهبران ”القاعده“ به نام ”قاری یاسین“، در جریان یورش هوایی این نیروی نظامی در افغانستان، در تاریخ ۱۹ ماه مارس ترسایی کشته شدهاست. وی، مسوول چندین یورش گسترده که به مرگ دههای غیرنظامی و دو سرباز آمریکایی انجامیده، شناسانده شده است.
”جیمز ماتیس“، وزیر دفاع [بخوان: وزیر جنگ!] ایالات متحده، در بیانیهای گفته است:
”مرگ قاری یاسین گواهی بر این واقعیت است که تروریست هایی که با بدنام کردن اسلام، دانسته غیرنظامیان را آماج قرار میدهند، از چنگ عدالت گریزی نخواهند داشت.“
برگرفته از گزارش «یکی از رهبران القاعده در حمله هوایی آمریکا در افغانستان کشته شدهاست»، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ششم فروردین ماه ۱۳۹۶
«مقامهای آمریکایی تأیید کردند که نیروهای ”گروهبندی“ (ائتلاف) در جایی در باختر شهر موصل در ۱۷ مارس گذشته (۲۷ اسفند ماه گذشته)، یورش هوایی انجام دادهاند.
بنا بر گزارشها، این همان جایی است که گواهان میگویند دستِکم ۱۰۰ تن غیرنظامی در پی یورش هوایی جان باختهاند.
به گزارش ”خبرگزاری آسوشیتدپرس“، بلندپایگانآمریکایی [بخوان: ”یانکی“]، گزارش کشته شدن غیرنظامیان در آنجا را تأیید نکردهاند؛ ولی از آغاز بررسی در این باره خبر دادهاند.
در بیانیهای که ”گروهبندی“ به رهبری ایالات متحده [بخوان: ”یانکی“ها]، پنجم فروردین ماه منتشر کرده، آمده است که یورش هوایی به درخواست نیروهای امنیتی عراق، برای آماج قرار دادن پیکارجویان و ساز و برگِ نظامی گروه نامور به ”حکومت اسلامی“ انجام شده است.»
برگرفته از گزارش «آمریکا انجام حمله هوایی در منطقهای از موصل که مرگ غیرنظامیان در آن گزارش شده را تأیید کرد»، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ششم فروردین ماه ۱۳۹۶
هر دو برگرفته های بالا از سوی اینجانب، ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی شده است. خط خوردگی ها و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
در زیر گزیده ای از دو گزارش درج شده در تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها را آورده ام. نخستین گزارش، مرگ کسی به نام «قاری یاسین» که گویا یکی از رهبران سازمان امپریالیست ساخته ی «القاعده» بوده را گواهی نموده و از زبان وزیر جنگ «یانکی» ها آورده است که وی برای بدنام کردن اسلام (!) کارهای تروریستی انجام می داده و غیرنظامیان و از آن میان سربازان «یانکی» را می کشته است.
گزارش دوم به تازه ترین بمباران هوایی شهر موصل از سوی سربازان «یانکی» ها و دیگر کشورهای همدست آن پرداخته و با به میخ و به نعل زدنِ «بنا بر گزارشها ...»، «کشته شدن غیرنظامیان در آنجا را تأیید نکردهاند ...» و اینکه «یورش هوایی به درخواست نیروهای امنیتی عراق ... انجام شده است.»، هم از بار کشتار غیرنظامیان و از آن میان، شماری کودکان، زنان و سالخوردگان از سوی این نیروهای اهریمنی بیگانه کاسته و هم با انداختن گناه به گردنِ نیروهای امنیتی، پاسخگویی درباره ی این تبهکاری بزرگ را از سر وانموده است.
با خواندن این دو گزارش، نخستین چیزی که به ذهنم آمد، چنین بود:
دو گزارش همراه با پدرسوختگی! گرچه، تنها این نیست. سخنان وزیر جنگِ نامور به «سگ دیوانه» که کوشیده است با یک تیر بجای دو نشان، چندین نشانه را آماج قرار دهد نیز به نوبه ی خود چشمگیر است؛ اینگونه که بدیده می آید، سوسمارهای بزرگ، نه تنها برای قربانیان خود پیش از شکارشان اشک می ریزند که دادگر و دادگستر نیز شده اند!
شما را نمی دانم؛ ولی مغز من کم کم تاب برمی دارد و به خودم به اندازه ای بدگمان می شوم که دور از ذهن نیست، یکی از همین روزها خودم را بدست یکی از همین سوسمارهای بزرگ بسپارم تا پیش از مرگ، گواه دلسوزیش باشم.
ب. الف. بزرگمهر ششم فروردین ماه ۱۳۹۶
***
«ارتش آمریکا [بخوان: ”یانکی“ها] تایید کرده است که یکی از رهبران ”القاعده“ به نام ”قاری یاسین“، در جریان یورش هوایی این نیروی نظامی در افغانستان، در تاریخ ۱۹ ماه مارس ترسایی کشته شدهاست. وی، مسوول چندین یورش گسترده که به مرگ دههای غیرنظامی و دو سرباز آمریکایی انجامیده، شناسانده شده است.
”جیمز ماتیس“، وزیر دفاع [بخوان: وزیر جنگ!] ایالات متحده، در بیانیهای گفته است:
”مرگ قاری یاسین گواهی بر این واقعیت است که تروریست هایی که با بدنام کردن اسلام، دانسته غیرنظامیان را آماج قرار میدهند، از چنگ عدالت گریزی نخواهند داشت.“
برگرفته از گزارش «یکی از رهبران القاعده در حمله هوایی آمریکا در افغانستان کشته شدهاست»، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ششم فروردین ماه ۱۳۹۶
***
«مقامهای آمریکایی تأیید کردند که نیروهای ”گروهبندی“ (ائتلاف) در جایی در باختر شهر موصل در ۱۷ مارس گذشته (۲۷ اسفند ماه گذشته)، یورش هوایی انجام دادهاند.
بنا بر گزارشها، این همان جایی است که گواهان میگویند دستِکم ۱۰۰ تن غیرنظامی در پی یورش هوایی جان باختهاند.
به گزارش ”خبرگزاری آسوشیتدپرس“، بلندپایگان
در بیانیهای که ”گروهبندی“ به رهبری ایالات متحده [بخوان: ”یانکی“ها]، پنجم فروردین ماه منتشر کرده، آمده است که یورش هوایی به درخواست نیروهای امنیتی عراق، برای آماج قرار دادن پیکارجویان و ساز و برگِ نظامی گروه نامور به ”حکومت اسلامی“ انجام شده است.»
برگرفته از گزارش «آمریکا انجام حمله هوایی در منطقهای از موصل که مرگ غیرنظامیان در آن گزارش شده را تأیید کرد»، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، ششم فروردین ماه ۱۳۹۶
هر دو برگرفته های بالا از سوی اینجانب، ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی شده است. خط خوردگی ها و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
اگر شاهنامه به عربی بود ـ بازانتشار
مرتضی مطهری درباره فردوسی ،شاعر بزرگ ایرانی که زبان پارسی را زنده کرده است میگوید :
فردوسی
مردی زیانکار بود. زنده کردن لغات فارسی باستانی، برگشت از تعالیم
قرآن است. اینهمه سر و صدا برای عظمت فردوسی و جشنواره و هزاره و
ساختن مقبره و دعوت خارجیان از تمام کشورها برای احیاءِ شاهنامه و
تجلیل و تکریم از این مرد خاسر زیان بردۀ تهیدست برای چیست؟! برای
آنست که در برابر لغت قرآن و زبان عرب که زبان اسلام و زبان
رسول الله است، سیسال عمر خود را به عشق دینارهای سلطان محمود
غزنوی به باد داده.
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد ـ به آن شیخ مرحوم صاحب سواد
که ای مرتضای مطهرهری ـ چرا حمله بر کار من میبری
به من چه تعالیم قرآن چه بود؟ ـ ترا از به من حمله کردن چه سود؟
زیانکاری من کجا بوده است ـ کزان چشم شیخان نیاسوده است؟
تهیدست بودم که سی سال و بیش ـ همه خرج بنمودم از جیب خویش؟
تو روزی اگر جیره ات دیر شد ـ اگر سهمت از حوزه تأخیر شد
زمین و زمان را به هم دوختی ـ ز مأمور و آمر پدر سوختی
تو گوئی که قرآن کلام خداست ـ مرا زور تحقیر قرآن کجاست؟
من ایرانی ام، گفته ام فارسی است ـ تو قطعا ندانی که شهنامه چیست
اگر که به قرآن علاقه تراست ـ و یا عشق نهج البلاغه تراست
بگیر و بخوان و ز من هم نترس ـ به شاگردهایت بده مشق و درس
برو بهر قرآن بشو سینه زن ـ ولی دور شو از حوالی من
نه شهنامه قرآن بود ای فلان ـ برو معنی حرف خود را بدان
که شهنامه جدی ترین گفته هاست ـ حسابش ز مکتوب دینی سواست
کجا میتوانش به تازی سرود ـ به شهنامه ی فارسی پس درود
چو خواهیش خوانی به لفظ عرب ـ همه بیت آن خنده آرد به لب!
بیا پس خودت بابت امتحان ـ از آن، بیت هائی به تازی بخوان
به قدری که وسعم رسد در کلام ـ سرایم یکی قصه ی ناتمام
تو آن را بخوان خوب، اما نخند ـ پسِ ریشِ خود، نیشِ خود را ببند
و ایضاً به توضیح و پوزش منم ـ حضور عرب های هم میهنم
که بر یک به یک باشدم احترام ـ نه بر شیخ آلوده جان. والسلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
جر و بحث تهمتن با رخش وقتی که رستم عرب! میخواهد شتر سوار شود
ترجمه ی فارسی از مترجم فارسی ما
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
جر و بحث تهمتن با رخش وقتی که رستم عرب! میخواهد شتر سوار شود
ترجمه ی فارسی از مترجم فارسی ما
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
تَهَمَتن ایآکَ بِه رَخشُ الّذین ـ (یعنی تهمتن خطاب کرد به رخش خود)
بگفتا جَمَل اِهدِناً بَعد از این (بگفتا بعد از این شتر سوار میشوم)
بگفتا جَمَل اِهدِناً بَعد از این (بگفتا بعد از این شتر سوار میشوم)
نه اسَبُ الجُلوسَ الشُروطُ اَلادَب (بعد از این سوار شدن به اسب شرط ادب نیست)
کِه شُهنامِه اِنّ اَلذینَ العَرَب (که شهنامه بعد از این به عربی خواهد بود)
کِه شُهنامِه اِنّ اَلذینَ العَرَب (که شهنامه بعد از این به عربی خواهد بود)
تَضَرّع هَمی رَخش فی نَعبِدُو (رخش سر به زاری گذاشت)
اِناَلله لِیسُ التَوَقُع زِ تُو (و گفت من از تو انتظار نداشتم)
اِناَلله لِیسُ التَوَقُع زِ تُو (و گفت من از تو انتظار نداشتم)
مُعاوِض عَلی رَخشِنا فِالشُتُر؟ (تو رخش خود را با شتر عوض میکنی بیمعرفت؟)
هَمی اِعتِراضُ الَذی قُر و قُر (رخش بنای اعتراض و قر قر گذاشت)
هَمی اِعتِراضُ الَذی قُر و قُر (رخش بنای اعتراض و قر قر گذاشت)
فَقالَ تَهَمتَن عَلی الگوشِ رَخش (تهمتن از کوره در رفته در گوش رخش گفت)
مِن اَلله یِک مُشت فیِ الاَرضُ پَخش
(خدا شاهده یک مشت میزنم پخش زمین شی! ـ آقای مطهری نخند!)
مِن اَلله یِک مُشت فیِ الاَرضُ پَخش
(خدا شاهده یک مشت میزنم پخش زمین شی! ـ آقای مطهری نخند!)
هَمی فی جَمَل عَزمِ کُل بَلَد (پس با شتر در شهر راه افتاد)
رَسیدی بِه لَم یولِد اَز لَم یَلَد (از تخت طاووس به میدان انقلاب رسید– مترجم)
رَسیدی بِه لَم یولِد اَز لَم یَلَد (از تخت طاووس به میدان انقلاب رسید– مترجم)
مِن اَلله گُرزِ گِران دَر کَف اَش (و چماقش هم همراهش بود)
کِه عِندَالضَرورَت کُنَد مَصرَفَش (تا عنداللزوم مصرفش کند)
صَراطَ الّذی مُستَقیمَاً عُبُور (همینطور با شتر راهش را ادامه داد)
اِذا فاتِحَه فی التَمامِ القُبور
(به هر قبری میرسید فاتحه میخواند! – فردوسی میخواهد بگوید رستم اگر عرب باشد فاتحه هم میخواند)
اِذا فاتِحَه فی التَمامِ القُبور
(به هر قبری میرسید فاتحه میخواند! – فردوسی میخواهد بگوید رستم اگر عرب باشد فاتحه هم میخواند)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رسیدن تهمتن شترسوار به مجلس شورای اسلامی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رسیدن تهمتن شترسوار به مجلس شورای اسلامی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اِذا مُستَمِع لَم یَکُن قال و قیل (همینطور که میرفت قیل و قالی به گوشش خورد)
اِیاکَ هَمِه نَستَعینُ الوَکیل (متوجه شد که اینجا یک مجلس است و اینها نماینده مجلس هستند)
اِیاکَ هَمِه نَستَعینُ الوَکیل (متوجه شد که اینجا یک مجلس است و اینها نماینده مجلس هستند)
تَهَمتَن تَجَسُس به هَل یَستَوی (تهمتن کنجکاو شد که ببیند چه خبر است.)
هُناکَ بِهی اِهدِناً البهلوی (و آیا این مجلس مربوط به زمان بهلوی است؟ منظور «پهلوی» است. مترجم)
هُناکَ بِهی اِهدِناً البهلوی (و آیا این مجلس مربوط به زمان بهلوی است؟ منظور «پهلوی» است. مترجم)
وَلا خِیروُ، اِسلام عَلیه السلام (میگویند خیر. به سلامتی این مجلس اسلام است)
بِه این مَجلِسُ المَکتَبی وِلبِکام (و میگویند به این مجلس مکتبی خوش آمدی!)
بِه این مَجلِسُ المَکتَبی وِلبِکام (و میگویند به این مجلس مکتبی خوش آمدی!)
فَقالَ یِکی غِیرِمَغضوبِها (یکی از آنها که شیک پوش تر بود، آمد جلو و گفت)
لَکَ خیرمقدم جَمَل خوبها (خیرمقدم به تو و شتر نازنینت)
لَکَ خیرمقدم جَمَل خوبها (خیرمقدم به تو و شتر نازنینت)
یِکی اِنتَخَب اِنتَخی اِنتِخاب (گفت یک انتخاباتی پیش رو داریم)
کِه آرائ کُلُ عَلَی اِلاِحتِساب (که نتیجه آرأ را شمارش میکنیم)
کِه آرائ کُلُ عَلَی اِلاِحتِساب (که نتیجه آرأ را شمارش میکنیم)
ریاسَت بِه رأیُ الَذینَ الدَقیق (میخواهیم رئیس مجلس را با رأی انتخاب کنیم)
اِلا لَم یَکُن کاندیدا رَفَیق (پس شما بیا خودت را نامزد کن دوست عزیز)
اِلا لَم یَکُن کاندیدا رَفَیق (پس شما بیا خودت را نامزد کن دوست عزیز)
فَقالَ تَهَمتَن نَه نازُ القَمیش (تهمتن گفت من طاقچه بالا نمیگذارم)
نَه اَنعمت عَلیهِ به کاندید خویش (ولی فرصت کاندیدا شدن ندارم)
نَه اَنعمت عَلیهِ به کاندید خویش (ولی فرصت کاندیدا شدن ندارم)
عَلی قُل هُوَاللهِ اخذِ البِرأی (بهرحال رأی گیری انجام شد)
قِرائَت بِه آرأ، مِنَ البَعدِ سَعی (و رأی ها با دقت خوانده شد)
قِرائَت بِه آرأ، مِنَ البَعدِ سَعی (و رأی ها با دقت خوانده شد)
لِذا اکثریّت مِنَ اِلاتِّفاق(و رئیس مجلس با اکثریت قریب به اتفاق)
عَلی اِحتِسابُ الشُمارِش دِقاق(که با دقت کامل شمرده شد، انتخاب شد)
عَلی اِحتِسابُ الشُمارِش دِقاق(که با دقت کامل شمرده شد، انتخاب شد)
خَطابُ التَهَمتَن کَه خَتمُ العَمَل(به تهمتن گفتند که در این رأی گیری)
ریاسَت عَلی سَهم هذَالجَمل(شتر او به ریاست انتحاب شده!)
ریاسَت عَلی سَهم هذَالجَمل(شتر او به ریاست انتحاب شده!)
بِه تَحقیقِنا مالِک یُوم رأی ـ هُناکَ تَهَمتَن وَلاکانِ سَعی
(توضیح میدهند که باید خود رستم به ریاست انتخاب میشده، ولی آنها جرأت نکرده اند ... بقیه را فردوسی جوش آورده و به فارسی میگوید:)
(توضیح میدهند که باید خود رستم به ریاست انتخاب میشده، ولی آنها جرأت نکرده اند ... بقیه را فردوسی جوش آورده و به فارسی میگوید:)
بگفتند دیدیم توپ پُرت ـ همه رأی دادیم بر اشترت
کنون اشتر تو در این روزگار ـ رئیس و وکیل است و قانونگزار
برادر هم او را اگر باشدی ـ رئیس قضاقوه ی ما شدی!ـ
تهمتن بیامد به پهلوی رخش ـ بگفتا که برگشتم از باغ وحش
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد ـ که تف بر شما باد و آن پیشنهاد
هادی خرسندی
http://www.behzadbozorgmehr.com/2011/06/blog-post_12.html
اشتراک در:
پستها (Atom)
برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!
درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!