به گزارش زیر اندکی باریک شوید؛ بری است تازه رسیده از باغ گندآلود رژیم تبهکار۱ اسلام پیشگان و یکی از "دستاورد"های آقایان که رونمایی می شود.
پشتک وارو زدن های مزدور خودفروخته ای به نام عباس عراقچی (از زبان نماینده ی مجلس فرمایشی) را ببینید که با چشمِ بسته غیب می گوید۲ و با آسمان ریسمان بافی، می کوشد تا سر و ته یکی دیگر از "دستاوردهای نظام" را هم آورده، خطِّ قرمز و نارنجی و قهوه ای لگدمال شده ی «آقا بیشعور نظام» را از دیده ها پنهان دارد:
«برجام ضمیمهای از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در پی توافق اتمی ۲۳ تیر ماه است. اما ”قطعنامه بخشی از برجام نیست“ ... با این حساب ”نقض برجام موجب بازگشت تحریمها میشود، اما نقض قطعنامه موجب بازگشت تحریمها نمیشود و مطابق همین قطعنامه نیز تحریمهای تسلیحاتی و موشکی بلافاصله لغو نخواهد شد.“ به همین دلیل طرح این موضوع در قطعنامه شورای امنیت، خط قرمز تهران نبوده است.»۳
آیا وی همه چیز را رک و پوست کنده بگونه ای که مردم از آن سر درآورند، بر زبان آورده است؟ بیگمان، چنین نیست و تنها یک شَوَندتراشی واژگون (دلیل تراشی معکوس) آمیخته به ناهمتاگویی (تناقض گویی) است۴ تا بهانه ای برای چگونگی برجای ماندن بخشی دیگر از تحریم ها بتراشد:
«نقض قطعنامه موجب بازگشت تحریمها نمیشود»؛
«مطابق همین قطعنامه، تحریمهای تسلیحاتی و موشکی بلافاصله لغو نخواهد شد»؛ و «بلافاصله لغو نشدن» به آرش «محدودیت های ایران در زمینه فناوری موشک بالیستیک برای هشت سال و محدودیت سلاح سنگین برای پنج سال»۵ است؛ و
«به همین دلیل طرح این موضوع در ”قطعنامه شورای امنیت“، خط قرمز تهران نبوده است»!
گواهمندی از این منطقی تر دیده یا شنیده بودید؟!
آیا اکنون، یاوه سرایی های آن "رهبر" دَبَنگِ دروغگو که یک روده ی راست در شکم ندارد و برای پایوری خویش و رژیم تبهکارش به هر پستی و فرومایگی تن داده و همزمان هر دروغ و دغلی برای خام کردن توده های مردم بر زبان می آورد، بیش از پیش روشن نیست؟ آیا آن شاخ و شانه کشیدن های برخی سران سپاه پاسداران سرمایه و بر زبان راندن سخنانی احساساتی، چیزی بیش از هارت و پورت های مردم گولزنگ بود؟
آیا نمی بینید که رژیم سرسپرده به نمایندگی از سوی کشورهای امپریالیستی به سرکردگی «یانکی» ها، در کردار چون رژیمی بیگانه و اهریمن خو به میهن مان چنگ انداخته و در کار به باد دادن آن است؟!۶
آیا هنوز هنگام آن نرسیده تا برای سرنگونی چنین رژیمی که با واپسگراترین رژیم های منطقه و جهان نیز سنجیدنی نیست، همه ی نیروهای پیشرو و میهن پرست ایرانی در یک پیشانی، همسو و هماهنگ شده، گزینه ای درخور و راه برونرفتی از اوضاع نابسامان کنونی، جلوی توده های مردم بجان آمده ی ایران بنهند؟!
از دید من، نه تنها هنگام آن از شش سال پیش رسیده که وانهادن چنین همسویی و هماهنگی به آینده و دیر جنبیدن، بیم فروپاشی ایران زمین، گسست خلق های آن و از همه بدتر جنگ برادرکشی که هم اکنون نشانه های روشنی از آن در کردستان و بلوچستان دیده می شود را افزایش چشمگیر و دامن گستر به منطقه های دیگری از ایران خواهد بخشید. چنین همسویی و هماهنگی نیروهای پیشرو و میهن پرست ایرانی در یک پیشانی، همچنین پیشدستی بر نیروهای اهریمنی امپریالیستی به سرکردگی «یانکی» ها و مزدوران منطقه ای شان نیز خواهد بود.
بارها در برخی از نوشتارهای پیشین یادآور شده و در اینجا یکبار دیگر یادآور می شوم که بنیادی ترین و برجسته ترین «سناریو» و گزینه ی کشورهای امپریالیستی در کنار «سناریو»های کوچک و بزرگ دیگر، تکه تکه نمودن سرزمین پهناور ایران و پدیداری رژیم هایی پوشالی کوچک و دست نشانده چون بیشتر سرزمین های برجای مانده پس از فروپاشی یوگسلاوی است؛ گزینه ای که بر واقعیت عینیِ واگرایی اقتصادی ـ اجتماعی ایران و فروپاشی درونی رژیمی ایلخانی و بلبشو استوار است.۷
باید جنبید و در نخستین گام، حتا کم ترین نیروهای رویهمرفته همسو و هماهنگ بر بنیاد برنامه ای کمینه با آماج سرنگونی رژیم را در یک پیشانی گرد آورد و برای چگونگی پیاده نمودن و پیشبرد روند آن، بی هیچ پرچانگی بیجا و ذهنگرایی، در کالبد برنامه ای ساده با شتابی درخور برنامه ریخت و برای دستیابی به آماج های آن از هرباره کوشید!
آنگاه که بحران اجتماعی فراگیرتر شود و بگمانم در آستانه ی آن هستیم۸، چنین پیشانی یی در روندی خودبخودی، ناگزیر و به هر رو تا اندازه ای ناآگاهانه از پایه پدید خواهد آمد و بسان نمونه هایی از آن در انقلاب بهمن ۵۷، چون چکشی بر فرقِ سرِ نیروهای فرقه گرای پندارباف فرود آمده، برخی را هشیار و برخی دیگر را پراکنده خواهد نمود؛ گرچه از چنان روندی ناآگاهانه و خودبخودی، سیاستگذاران امپریالیستی و مزدوران شان در ایران، چون نمونه ی لیبی نیز بهره خواهند جست و به هر رو تفاوت های چشمگیری با روندی آگاهانه برای برپایی پیشانی نیروهای پیشرو و میهن پرست خواهد داشت. در اینجا، تنها به برجسته ترین تفاوت اشاره می کنم:
دربرگیرندگی و همه خلقی بودن!
فرارسیدن بحران و شتاب روند واگرایی اقتصادی ـ اجتماعی بهمراه پیامدهای ناگزیرِ سیاسی آن، پدیداری پیشانی نیروهای پیشرو و میهن پرست در روندی آگاهانه را با دشواری های بس بزرگی روبرو خواهد نمود که هم اکنون با آن کم تر روبروست؛ دریافت درست و به هنگام این نکته و از آن میان، درنگ ناپذیری و دلاوری برداشتن چنین گامی است که روند ذهنی را در شرایط بیمناک کنونی ایران به روند عینی، خودبخودی و غریزی پیوند زده، آن را از آرش و مانش درخور برخوردار می کند. دیروز بهتر بود؛ امروز هنوز دیر نیست؛ فردا روشن نیست! شاید آن دشواری های بزرگ به کاری نشدنی و بی چشم انداز دگردیسیده شده و برای همیشه از دست برود. «دیالکتیک تاریخ» چنین است:
آنگاه که جلوی پایت نهاده شده، آن را (خوب) نمی بینی، گرچه بگونه ای غریزی آن را حس می کنی؛ و آنگاه که از دسترس دور می شود، در پی آن می شتابی تا بدستش آوری.
ب. الف. بزرگمهر ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/09/blog-post_26.html
پی نوشت:
۱ ـ به مصداق «هر دم از این باغ بری می رسد»
۲ ـ گرچه، «چشم بسته گوزیدن» با همه ناخوشایند بودن آن، سزاوارتر است!
۳ ـ «نماینده مجلس: عراقچی گفت لغو تحریمهای تسلیحاتی در سازمان ملل خط قرمز نبود»، ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۴، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»
http://www.radiofarda.com/content/f35_araghchi_un_rsolution_iran_missile_pro/27229659.html
۴ ـ ... و تو باید بشکیبی تا هنگامی دیرتر، گوشه ای دیگر از آن آشکار شود و ناچاری هر بار این واقعیت های کوچک و تکه تکه شده را کنار هم بچینی تا چند و چون "دستاورد"های دزدان بیشرم اسلام پیشه را یکی یکی دریابی؛ دزدانی که دست بکار نابودی ایران زمین و گسستن پیوندهای تاریخی میان خلق های آنند.
۵ ـ «نماینده مجلس: عراقچی گفت لغو تحریمهای تسلیحاتی در سازمان ملل خط قرمز نبود»، ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۴، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»
۶ ـ «ایران، کشوری از درون چنگ اندازی شده!»، ب. الف. بزرگمهر ۱۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/08/blog-post_75.html
۷ ـ نه آنگونه برخی می پندارند، روندی ذهنی و اراده گرایانه!
۸ ـ به عنوان نمونه به شمار فزاینده ی پرخاشگری ها و اعتصاب های کارگری که گاه به مرز درگیری با نیروهای رژیم فرامی رویند و نیز جنبش های خلقی و اجتماعی در هر گوشه ی کشور بنگرید که نشانه هایی از واقعیت عینیِ خواست و آمادگی توده های مردم را هر چند پراکنده و هنوز نابسامان، دربر دارد؛ واقعیت هایی که همه ی دامنه و ژرفای آن نیز در رسانه ها بازتاب نمی یابد.
نماینده مجلس: عراقچی گفت لغو تحریمهای تسلیحاتی در سازمان ملل خط قرمز نبود
حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون ویژه بررسی توافق اتمی در مجلس ایران، به نقل از عباس عراقچی میگوید ایران چون «به پیشرفتهای قابل ملاحظه موشکی و تسلیحاتی» رسیده و «تحریمهای آن را هم رعایت نمیکند»، در نتیجه لغو تحریمهای تسلیحاتی و موشکی در قطعنامه سازمان ملل، «خط قرمز» تهران نبود.
معاون وزیر خارجه ایران که خود از اعضای ارشد هیئت مذاکرهکننده این کشور با شش قدرت جهانی بود، ۱۵ شهریور ماه در نشست کمیسیون مجلس ایران برای بررسی «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) حاضر شده بود.
پشتک وارو زدن های مزدور خودفروخته ای به نام عباس عراقچی (از زبان نماینده ی مجلس فرمایشی) را ببینید که با چشمِ بسته غیب می گوید۲ و با آسمان ریسمان بافی، می کوشد تا سر و ته یکی دیگر از "دستاوردهای نظام" را هم آورده، خطِّ قرمز و نارنجی و قهوه ای لگدمال شده ی «آقا بیشعور نظام» را از دیده ها پنهان دارد:
«برجام ضمیمهای از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در پی توافق اتمی ۲۳ تیر ماه است. اما ”قطعنامه بخشی از برجام نیست“ ... با این حساب ”نقض برجام موجب بازگشت تحریمها میشود، اما نقض قطعنامه موجب بازگشت تحریمها نمیشود و مطابق همین قطعنامه نیز تحریمهای تسلیحاتی و موشکی بلافاصله لغو نخواهد شد.“ به همین دلیل طرح این موضوع در قطعنامه شورای امنیت، خط قرمز تهران نبوده است.»۳
آیا وی همه چیز را رک و پوست کنده بگونه ای که مردم از آن سر درآورند، بر زبان آورده است؟ بیگمان، چنین نیست و تنها یک شَوَندتراشی واژگون (دلیل تراشی معکوس) آمیخته به ناهمتاگویی (تناقض گویی) است۴ تا بهانه ای برای چگونگی برجای ماندن بخشی دیگر از تحریم ها بتراشد:
«نقض قطعنامه موجب بازگشت تحریمها نمیشود»؛
«مطابق همین قطعنامه، تحریمهای تسلیحاتی و موشکی بلافاصله لغو نخواهد شد»؛ و «بلافاصله لغو نشدن» به آرش «محدودیت های ایران در زمینه فناوری موشک بالیستیک برای هشت سال و محدودیت سلاح سنگین برای پنج سال»۵ است؛ و
«به همین دلیل طرح این موضوع در ”قطعنامه شورای امنیت“، خط قرمز تهران نبوده است»!
گواهمندی از این منطقی تر دیده یا شنیده بودید؟!
آیا اکنون، یاوه سرایی های آن "رهبر" دَبَنگِ دروغگو که یک روده ی راست در شکم ندارد و برای پایوری خویش و رژیم تبهکارش به هر پستی و فرومایگی تن داده و همزمان هر دروغ و دغلی برای خام کردن توده های مردم بر زبان می آورد، بیش از پیش روشن نیست؟ آیا آن شاخ و شانه کشیدن های برخی سران سپاه پاسداران سرمایه و بر زبان راندن سخنانی احساساتی، چیزی بیش از هارت و پورت های مردم گولزنگ بود؟
آیا نمی بینید که رژیم سرسپرده به نمایندگی از سوی کشورهای امپریالیستی به سرکردگی «یانکی» ها، در کردار چون رژیمی بیگانه و اهریمن خو به میهن مان چنگ انداخته و در کار به باد دادن آن است؟!۶
آیا هنوز هنگام آن نرسیده تا برای سرنگونی چنین رژیمی که با واپسگراترین رژیم های منطقه و جهان نیز سنجیدنی نیست، همه ی نیروهای پیشرو و میهن پرست ایرانی در یک پیشانی، همسو و هماهنگ شده، گزینه ای درخور و راه برونرفتی از اوضاع نابسامان کنونی، جلوی توده های مردم بجان آمده ی ایران بنهند؟!
از دید من، نه تنها هنگام آن از شش سال پیش رسیده که وانهادن چنین همسویی و هماهنگی به آینده و دیر جنبیدن، بیم فروپاشی ایران زمین، گسست خلق های آن و از همه بدتر جنگ برادرکشی که هم اکنون نشانه های روشنی از آن در کردستان و بلوچستان دیده می شود را افزایش چشمگیر و دامن گستر به منطقه های دیگری از ایران خواهد بخشید. چنین همسویی و هماهنگی نیروهای پیشرو و میهن پرست ایرانی در یک پیشانی، همچنین پیشدستی بر نیروهای اهریمنی امپریالیستی به سرکردگی «یانکی» ها و مزدوران منطقه ای شان نیز خواهد بود.
بارها در برخی از نوشتارهای پیشین یادآور شده و در اینجا یکبار دیگر یادآور می شوم که بنیادی ترین و برجسته ترین «سناریو» و گزینه ی کشورهای امپریالیستی در کنار «سناریو»های کوچک و بزرگ دیگر، تکه تکه نمودن سرزمین پهناور ایران و پدیداری رژیم هایی پوشالی کوچک و دست نشانده چون بیشتر سرزمین های برجای مانده پس از فروپاشی یوگسلاوی است؛ گزینه ای که بر واقعیت عینیِ واگرایی اقتصادی ـ اجتماعی ایران و فروپاشی درونی رژیمی ایلخانی و بلبشو استوار است.۷
باید جنبید و در نخستین گام، حتا کم ترین نیروهای رویهمرفته همسو و هماهنگ بر بنیاد برنامه ای کمینه با آماج سرنگونی رژیم را در یک پیشانی گرد آورد و برای چگونگی پیاده نمودن و پیشبرد روند آن، بی هیچ پرچانگی بیجا و ذهنگرایی، در کالبد برنامه ای ساده با شتابی درخور برنامه ریخت و برای دستیابی به آماج های آن از هرباره کوشید!
آنگاه که بحران اجتماعی فراگیرتر شود و بگمانم در آستانه ی آن هستیم۸، چنین پیشانی یی در روندی خودبخودی، ناگزیر و به هر رو تا اندازه ای ناآگاهانه از پایه پدید خواهد آمد و بسان نمونه هایی از آن در انقلاب بهمن ۵۷، چون چکشی بر فرقِ سرِ نیروهای فرقه گرای پندارباف فرود آمده، برخی را هشیار و برخی دیگر را پراکنده خواهد نمود؛ گرچه از چنان روندی ناآگاهانه و خودبخودی، سیاستگذاران امپریالیستی و مزدوران شان در ایران، چون نمونه ی لیبی نیز بهره خواهند جست و به هر رو تفاوت های چشمگیری با روندی آگاهانه برای برپایی پیشانی نیروهای پیشرو و میهن پرست خواهد داشت. در اینجا، تنها به برجسته ترین تفاوت اشاره می کنم:
دربرگیرندگی و همه خلقی بودن!
فرارسیدن بحران و شتاب روند واگرایی اقتصادی ـ اجتماعی بهمراه پیامدهای ناگزیرِ سیاسی آن، پدیداری پیشانی نیروهای پیشرو و میهن پرست در روندی آگاهانه را با دشواری های بس بزرگی روبرو خواهد نمود که هم اکنون با آن کم تر روبروست؛ دریافت درست و به هنگام این نکته و از آن میان، درنگ ناپذیری و دلاوری برداشتن چنین گامی است که روند ذهنی را در شرایط بیمناک کنونی ایران به روند عینی، خودبخودی و غریزی پیوند زده، آن را از آرش و مانش درخور برخوردار می کند. دیروز بهتر بود؛ امروز هنوز دیر نیست؛ فردا روشن نیست! شاید آن دشواری های بزرگ به کاری نشدنی و بی چشم انداز دگردیسیده شده و برای همیشه از دست برود. «دیالکتیک تاریخ» چنین است:
آنگاه که جلوی پایت نهاده شده، آن را (خوب) نمی بینی، گرچه بگونه ای غریزی آن را حس می کنی؛ و آنگاه که از دسترس دور می شود، در پی آن می شتابی تا بدستش آوری.
ب. الف. بزرگمهر ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/09/blog-post_26.html
پی نوشت:
۱ ـ به مصداق «هر دم از این باغ بری می رسد»
۲ ـ گرچه، «چشم بسته گوزیدن» با همه ناخوشایند بودن آن، سزاوارتر است!
۳ ـ «نماینده مجلس: عراقچی گفت لغو تحریمهای تسلیحاتی در سازمان ملل خط قرمز نبود»، ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۴، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»
http://www.radiofarda.com/content/f35_araghchi_un_rsolution_iran_missile_pro/27229659.html
۴ ـ ... و تو باید بشکیبی تا هنگامی دیرتر، گوشه ای دیگر از آن آشکار شود و ناچاری هر بار این واقعیت های کوچک و تکه تکه شده را کنار هم بچینی تا چند و چون "دستاورد"های دزدان بیشرم اسلام پیشه را یکی یکی دریابی؛ دزدانی که دست بکار نابودی ایران زمین و گسستن پیوندهای تاریخی میان خلق های آنند.
۵ ـ «نماینده مجلس: عراقچی گفت لغو تحریمهای تسلیحاتی در سازمان ملل خط قرمز نبود»، ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۴، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها: «رادیو فردا»
۶ ـ «ایران، کشوری از درون چنگ اندازی شده!»، ب. الف. بزرگمهر ۱۵ اَمرداد ماه ۱۳۹۴
http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/08/blog-post_75.html
۷ ـ نه آنگونه برخی می پندارند، روندی ذهنی و اراده گرایانه!
۸ ـ به عنوان نمونه به شمار فزاینده ی پرخاشگری ها و اعتصاب های کارگری که گاه به مرز درگیری با نیروهای رژیم فرامی رویند و نیز جنبش های خلقی و اجتماعی در هر گوشه ی کشور بنگرید که نشانه هایی از واقعیت عینیِ خواست و آمادگی توده های مردم را هر چند پراکنده و هنوز نابسامان، دربر دارد؛ واقعیت هایی که همه ی دامنه و ژرفای آن نیز در رسانه ها بازتاب نمی یابد.
***
نماینده مجلس: عراقچی گفت لغو تحریمهای تسلیحاتی در سازمان ملل خط قرمز نبود
حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون ویژه بررسی توافق اتمی در مجلس ایران، به نقل از عباس عراقچی میگوید ایران چون «به پیشرفتهای قابل ملاحظه موشکی و تسلیحاتی» رسیده و «تحریمهای آن را هم رعایت نمیکند»، در نتیجه لغو تحریمهای تسلیحاتی و موشکی در قطعنامه سازمان ملل، «خط قرمز» تهران نبود.
معاون وزیر خارجه ایران که خود از اعضای ارشد هیئت مذاکرهکننده این کشور با شش قدرت جهانی بود، ۱۵ شهریور ماه در نشست کمیسیون مجلس ایران برای بررسی «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) حاضر شده بود.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، آقای نقوی به نقل از آقای عراقچی
گفته است برجام ضمیمهای از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در پی توافق اتمی ۲۳ تیر ماه است.
اما «قطعنامه بخشی از برجام نیست». او افزوده است با این حساب «نقض برجام موجب
بازگشت تحریمها میشود، اما نقض قطعنامه موجب بازگشت تحریمها نمیشود و مطابق همین
قطعنامه نیز تحریمهای تسلیحاتی و موشکی بالافاصله لغو نخواهد شد.»
عباس عراقچی در توضیح به کمیسیون مجلس ایران گفته است به همین دلیل طرح این موضوع در قطعنامه شورای امنیت، خط قرمز تهران
نبوده است. ولی طرف ایرانی مایل نبود که این موضوع در توافق اتمی مطرح شود.
به گفته این مقام دولتی «برنامه موشکی جمهوری اسلامی، با
سرعت بیشتر و بدون محدودیت پیش» خواهد رفت.
شورای امنیت سازمان ملل متحد، روز دوشنبه ۲۹ تیر ماه،
قطعنامهای صادر کرد و از توافق نهایی حاصلشده بین ایران و گروه ۱+۵ در مورد برنامه
اتمی تهران، حمایت کرد.
بر اساس این قطعنامه، شورای امنیت، در صورت تائید اعضا،
اجازه تحویل فناوری موشک بالیستیک و سلاح سنگین را به ایران میدهد. اما ایالات
متحده پیشاپیش گفته چنین چیزی را وتو خواهد کرد.
از سوی دیگر محدودیتهای ایران در زمینه فناوری موشک
بالیستیک برای هشت سال و محدودیت سلاح سنگین برای پنج سال باقی خواهد ماند.
قطعنامه شورای امنیت تحریم سلاحهای متعارف علیه ایران را نیز برای پنج سال نگه میدارد.
ایران و شش قدرت جهانی در واپسین روزهای پیش از دستیابی
به توافق، ساعتها و روزهای طولانی را صرف بحث در مورد چالشبرانگیزترین موارد
اختلافی کردند.
در همان زمان یکی از مهمترین موارد مورد بحث، مسئله تحریم
تسلیحاتی و موشکی ایران به شمار میرفت.
عباس عراقچی، در عین حال بار دیگر به عنوان یک مقام دولتی،
از مجلس ایران خواسته است تا اقدام به تصویب «برجام» نکند، چرا که به گفته او، در
آن صورت توافق هستهای به «قانون» تبدیل میشود و دیگر تنها توافقی میان کشورها نیست.
۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۴
بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. برجسته نمایی های متن،
همه جا از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر