«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ فروردین ۲۷, یکشنبه

حسن هر اندازه پاپاسی نیز در جیب داشته باشد، بینواست! ـ بازانتشار

«پوچ نما»ی زیر را با چشمی به زرزرهای آخوند حسن فریدون روحانی شده درباره ی بی پولی و تهی بودن خزانه ی کشور از هنگام برگماری به جایگاه کارپردازی خیمه و خرگاه رهبری، بر بنیادِ «پارادوکس حسن کچل» از کتاب «فلسفه ریاضیات»، نوشته ی محمد صال مصلحیان، ساخته ام.

اکنون که آمارهای اقتصادی گواه برآنند که از دوره ی روی کار آمدن این آخوند آبزیرکاهِ امنیتی، بدهکاری های دولتِ نامور به «زهدان اجاره ای»، چندین برابر در سنجش با دوره ی پیش از وی افزایش یافته، «پوچ نما»ی زیر که در آن تنها «پاپاسی» جایگزین «تارِ مو» شده از آرش و مانش ویژه ای برخوردار می شود.

چناچه به آروین استقرای ریاضی باریک شوید، رد پای دزدان ریز و درشت را خواهید یافت؛ ردِ پاهایی که دزدانی دیگر، بارها و بارها از روی آن ها رد شده و نشانه های پیشین را زدوده اند:
شتر دیدی، ندیدی!

ب. الف. بزرگمهر پنجم دی ماه ۱۳۹۴

http://www.behzadbozorgmehr.com/2015/12/blog-post_66.html

***

پوچ نمای حسن بینوا

اگر حسن یک پاپاسی در جیب داشته باشد، بینواست.

اگر حسن n پاپاسی در جیب داشته باشد و بینوا باشد، آنگاه اگر یک پاپاسی دیگر نیز به جیبش افزوده شود و دارای ۱ + n پاپاسی شود، باز هم بینواست.

بنا بر استقرای ریاضی، حسن هر اندازه پاپاسی نیز در جیب داشته باشد، بینواست!*

ب. الف. بزرگمهر پنجم دی ماه ۱۳۹۴

پارسی نویسی:

آمیخته واژه ی «پوچ نما» را بجای واژه ی از ریشه لاتینی «پارادوکس» بکار برده ام. ب. الف. بزرگمهر

پی افزوده:

... و با آنچه تاکنون روشن شده، باید افزود:
حسن هر اندازه پاپاسی نیز در جیب داشته باشد، برای روز مبادا در جیب برادر مبارک: حسین فریدون روحانی نشده می رود.

ب. الف. بزرگمهر ۲۷ فروردین ماه ۱۳۹۶

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!