برگرفته ی زیر، بخشی از گفته های رییس «سازمان سیای یانکی ها» در گفتگویی رسانه ای است:
«امروز گواه نفوذ بسیار آن کشور هستیم، نفوذی که در سنجش با شش یا هفت سال پیش، بسیار فراتر رفته است ... اگر به نفوذی که بر دولت بغداد دارند، بنگریم، به نیروی فزاینده ی حزبالله و لبنان نگاه کنیم یا به همکاری شان در کنار حوثیها در ایران و اگر نگاه کنیم به شیعههای عراقی که هم اکنون در مرز با سوریه سرگرم نبردند و بویژه به نیروهای شیعه ی درگیر در سوریه، [گواهیم که] ایران در همه جای خاورمیانه هست.»۱ گفته هایی که بی هیچ گمان و گفتگو به گوش رهبر نادان و نابخردِ رژیم اسلام پیشگان فرمانروا بر کشورمان نیز رسیده و بی آنکه به چرایی بر زبان رانده شدن آن از سوی رییس سازمانی تبهکار و بدنام بیندیشد و به ماهیت و سمتگیری آن گفته ها پی ببرد، وی را خرسند نموده است؛ گفته هایی که شاید همراه با گزافه گویی های یکی دو بادنجان دور قابچین پیرامون وی در نقش مشاور و اینا همراه شده، وی را به پنداربافی های بیهوده وادارد. با خود ـ و ناخودآگاه رو به وی! ـ می گویم:
آقا بیشعور! از این بزرگنمایی ها هوا بَرَت ندارد و خدای نکرده به آن مشاور نظامی کِرِخت و از جنگ با «صددام» گریخته ات بگویی:
به برادران موشک اندازمان دستور بدهید به شکرانه ی این عظمت و نفوذمان تا اعماق منطقه، دو سه تا موشک هم به فلان جا و بهمان جا و اینا بزنند تا بیش تر به عظمت مان پی ببرند ... این همان بلایی است که به سر «صددام» آوردند و دست وی را برای یورش به کویت باز گذاشتند تا سپس به همین بهانه، مزدور پیشین و افسار گسیخته ی خویش را سرکوب نمایند. حواست باشد آقا بیشعور! هر کدام از این ندانمکاری ها و خود گم کردن ها که شمارشان نیز کم نیست، چوب خطی۲ تازه بر چوب خط های پیشین می افزاید؛ چوب خط هایی که در فرجامِ کار، بهای آن را توده های مردم نگونبخت ایران با جان خود خواهند پرداخت.
ب. الف. بزرگمهر پنجم تیر ماه ۱۳۹۶
پی نوشت:
۱ ـ مایک پومپئو، رییس «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» («سیآیاِی» در گفتگو با تلویزیون «اماسانبیسی »، برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، چهارم تیر ماه ۱۳۹۶ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب؛ افزوده ی درون [ ] از خودِ رسانه است. ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ «... رسم بود که پول دست بچه ها نمی دادند که در راه گم و گور کند یا برای خود آب نبات یا آت آشغال دیگری بخرد و سر خانواده را شیره بمالد که ... بجای آن، نانواها برای هر خانواری چوبی جداگانه داشتند که به آن «چوب خط» گفته می شد؛ هر بار که بچه، نان می ستاند به شمار نان های خریداری شده و به روشی که نمی دانم، روی آن چوب با چیزی تیز، خط می انداختند.»
برگرفته از نوشتار «”چوب خط“ را فراموش کرده، یادآور شود!»، ب. الف. بزرگمهر، دهم مهر ماه ۱۳۹۳
http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/10/blog-post_63.html
«امروز گواه نفوذ بسیار آن کشور هستیم، نفوذی که در سنجش با شش یا هفت سال پیش، بسیار فراتر رفته است ... اگر به نفوذی که بر دولت بغداد دارند، بنگریم، به نیروی فزاینده ی حزبالله و لبنان نگاه کنیم یا به همکاری شان در کنار حوثیها در ایران و اگر نگاه کنیم به شیعههای عراقی که هم اکنون در مرز با سوریه سرگرم نبردند و بویژه به نیروهای شیعه ی درگیر در سوریه، [گواهیم که] ایران در همه جای خاورمیانه هست.»۱ گفته هایی که بی هیچ گمان و گفتگو به گوش رهبر نادان و نابخردِ رژیم اسلام پیشگان فرمانروا بر کشورمان نیز رسیده و بی آنکه به چرایی بر زبان رانده شدن آن از سوی رییس سازمانی تبهکار و بدنام بیندیشد و به ماهیت و سمتگیری آن گفته ها پی ببرد، وی را خرسند نموده است؛ گفته هایی که شاید همراه با گزافه گویی های یکی دو بادنجان دور قابچین پیرامون وی در نقش مشاور و اینا همراه شده، وی را به پنداربافی های بیهوده وادارد. با خود ـ و ناخودآگاه رو به وی! ـ می گویم:
آقا بیشعور! از این بزرگنمایی ها هوا بَرَت ندارد و خدای نکرده به آن مشاور نظامی کِرِخت و از جنگ با «صددام» گریخته ات بگویی:
به برادران موشک اندازمان دستور بدهید به شکرانه ی این عظمت و نفوذمان تا اعماق منطقه، دو سه تا موشک هم به فلان جا و بهمان جا و اینا بزنند تا بیش تر به عظمت مان پی ببرند ... این همان بلایی است که به سر «صددام» آوردند و دست وی را برای یورش به کویت باز گذاشتند تا سپس به همین بهانه، مزدور پیشین و افسار گسیخته ی خویش را سرکوب نمایند. حواست باشد آقا بیشعور! هر کدام از این ندانمکاری ها و خود گم کردن ها که شمارشان نیز کم نیست، چوب خطی۲ تازه بر چوب خط های پیشین می افزاید؛ چوب خط هایی که در فرجامِ کار، بهای آن را توده های مردم نگونبخت ایران با جان خود خواهند پرداخت.
ب. الف. بزرگمهر پنجم تیر ماه ۱۳۹۶
پی نوشت:
۱ ـ مایک پومپئو، رییس «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» («سیآیاِی» در گفتگو با تلویزیون «اماسانبیسی »، برگرفته از تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، چهارم تیر ماه ۱۳۹۶ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب؛ افزوده ی درون [ ] از خودِ رسانه است. ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ «... رسم بود که پول دست بچه ها نمی دادند که در راه گم و گور کند یا برای خود آب نبات یا آت آشغال دیگری بخرد و سر خانواده را شیره بمالد که ... بجای آن، نانواها برای هر خانواری چوبی جداگانه داشتند که به آن «چوب خط» گفته می شد؛ هر بار که بچه، نان می ستاند به شمار نان های خریداری شده و به روشی که نمی دانم، روی آن چوب با چیزی تیز، خط می انداختند.»
برگرفته از نوشتار «”چوب خط“ را فراموش کرده، یادآور شود!»، ب. الف. بزرگمهر، دهم مهر ماه ۱۳۹۳
http://www.behzadbozorgmehr.com/2014/10/blog-post_63.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر