آیا نمی دانند در این زندان و زندان های دیگر رژیمی آدمکش، چه بر سر فرزندان مردم ایران رفته است؟!
نمایندگان سیاسی ۴۵ کشور را درست در جایی از زندان اوین برای پذیرایی گرد آورده اند که بنا به گفته ی تنی چند از زندانیان دهه ی ۶۰ خورشیدی، در آنجا زندانیان سیاسی بدار آویخته یا تیرباران می شدند:
به دانشگاه اوین خوش آمدید! بفرمایید! دهان تان را شیرین کنید!
... و همه ی آن ها پس از نوش جان کردن شربت و شیرینی، در حالیکه واژه ی «دانشگاه» چون پرنده ای شکاری در ذهن شان به پرواز درآمده، یکی یکی زبان شان باز می شود:
«بنده برای نخستین بار است که از اوین بازدید میکنم و آنچه از شرایط اینجا دیدم، بسیار خوب است. امکانات تربیتی و بهبود در این زندان بسیار خوب است و رفتاری که با زندانیان می شود بسیار خوب و دلخواه است. پیش از آنکه بیایم، می پنداشتم این زندان شلوغ و رهبری ناپذیر باشد ... هنگام بازدید شوخی میکردم و میگفتم شرایط اینجا به اندازه ای خوب است که شاید برخی زندانیان بخواهند در زندان بمانند. ...»۱
«... امروز در بازدید اوین بخت آن را یافتم که از شرایط این زندان آگاه شوم. این الگوی خوبی است و بسیار شگفتزده شدم ... می پندارم شرایط این زندان براستی بسیار خوب است. انتظار نداشتم شرایط اینجا تا این اندازه خوب باشد ...»۲
«... شرایط بهداشتی خوبی در زندان فرمانرواست. اینجا زندانیان نمازخانه، کتابخانه و آرایشگاه دارند و درهای خوابگاهها بسته نیست و همه میتوانند با هم رفت و آمد داشته باشند.»۳
با آنچه برای شان نمایش داده اند، بیگمان همه ی آن ها درست می گویند و شاید می دانند که برخی از زندانیان سیاسی به همان شوندی که نماینده ی اندونزی بر زبان رانده، گاه ۲۰ سال و بیش تر در زندان می مانند و هر روز، خدایِ «عَزُّ و جلّ» را برای چنین «نعمت» و بخت بزرگی که به آن ها ارزانی داشته، سپاس می گویند! ولی، آیا ذرّه ای هم شده، نمی دانند در این زندان و زندان های دیگر رژیمی آدمکش که از چندی پیش به این سو، نمایش دمکراسی دلخواه خداوندان امپریالیستی را رنگ و بویی دگر بخشیده، چه بر سر فرزندان مردم ایران رفته است؟! بیگمان، نیک می دانند و نمی توانند، ندانند. پا نهادن شان در چنان نمایشی چندش آور، بخودی خود، نشانه ای روشن از لفت و لیسی است که رژیم تبهکار دزدان اسلام پیشه از کیسه ی مردم ایران ارزانی شان نموده و نمک گیرشان کرده است.
زمانی دورتر، دژخیمی ددمنش به نام اسدالله لاجوردی، زندان های رژیم تبهکار جمهوری اسلامی را «دانشگاه انسانیت» نامیده بود؛ اکنون، مادربخطایی تمرگیده در جایگاهِ معاونت «امور بین الملل ستاد حقوق بشر قوه قضاییه»۴ پا در جای پای وی نهاده و از شرایطی سخن به میان می آورد که گویا زندان های رژیم دزدان اسلام پیشه به چنان "دانشگاه" هایی دگردیسه خواهند شد که «برخی زندانیان بخواهند [برای همیشه] در زندان بمانند» و تا پایان زندگی، آموزش «انسانیت» ببنند!۵ گویی تبهکاری های آن دژخیم ددمنش، پس از نزدیک به چهل سال آزگار هنوز نتوانسته آدمیت به شیوه ی دلخواه اسلام پیشگان فرمانروا بر میهن مان را نهادینه کند؛ و چه خوب! نشانه ای آشکار از پیکار پیگیر توده های مردم ایران و پایداری و سرسختی بهترین فرزندان و دلاوران آن که رنج و سختی چنان دانشگاه هایی را بجان می خرند و همچنان در برابر چنان رژیمی می ایستند و پای می دارند.
ب. الف. بزرگمهر ۲۴ تیر ماه ۱۳۹۶
پی نوشت:
۱ ـ گفته های نماینده ی سیاسی اندونزی در ایران، برگرفته از گزارش «شگفتی سفرای خارجی بعد از بازدید زندان اوین»، «خبرگزاری تسنیم»، ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۶ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ گفته های نماینده ی سیاسی پرتغال در ایران (همانجا)
۳ ـ گفته های نماینده ی سیاسی مزدور «یانکی» ها در بخش چنگ اندازی شده ی سرزمین کره، (همانجا)
۴ ـ چه نام سنگین و رنگینی!
۵ ـ کاظم غریبآبادی، معاون امور بین الملل ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در حاشیه بازدید سفرای خارجی مقیم تهران از زندان اوین با حضور در جمع خبرنگاران با بیان اینکه «ما دو هدف عمده را از تدارک این بازدید دنبال میکردیم»، گفت:
«مدیریت زندانها در جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غربی متفاوت است و همانطور که امام راحل (ره) فرمودند نگاه ما به زندان، نگاه به یک دانشگاه است؛ از این رو باید شرایطی فراهم آوریم تا زندانهای ما به یک دانشگاه تبدیل شوند.»
برگرفته از گزارش «شگفتی سفرای خارجی بعد از بازدید زندان اوین»، «خبرگزاری تسنیم»، ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۶
نمایندگان سیاسی ۴۵ کشور را درست در جایی از زندان اوین برای پذیرایی گرد آورده اند که بنا به گفته ی تنی چند از زندانیان دهه ی ۶۰ خورشیدی، در آنجا زندانیان سیاسی بدار آویخته یا تیرباران می شدند:
به دانشگاه اوین خوش آمدید! بفرمایید! دهان تان را شیرین کنید!
... و همه ی آن ها پس از نوش جان کردن شربت و شیرینی، در حالیکه واژه ی «دانشگاه» چون پرنده ای شکاری در ذهن شان به پرواز درآمده، یکی یکی زبان شان باز می شود:
«بنده برای نخستین بار است که از اوین بازدید میکنم و آنچه از شرایط اینجا دیدم، بسیار خوب است. امکانات تربیتی و بهبود در این زندان بسیار خوب است و رفتاری که با زندانیان می شود بسیار خوب و دلخواه است. پیش از آنکه بیایم، می پنداشتم این زندان شلوغ و رهبری ناپذیر باشد ... هنگام بازدید شوخی میکردم و میگفتم شرایط اینجا به اندازه ای خوب است که شاید برخی زندانیان بخواهند در زندان بمانند. ...»۱
«... امروز در بازدید اوین بخت آن را یافتم که از شرایط این زندان آگاه شوم. این الگوی خوبی است و بسیار شگفتزده شدم ... می پندارم شرایط این زندان براستی بسیار خوب است. انتظار نداشتم شرایط اینجا تا این اندازه خوب باشد ...»۲
«... شرایط بهداشتی خوبی در زندان فرمانرواست. اینجا زندانیان نمازخانه، کتابخانه و آرایشگاه دارند و درهای خوابگاهها بسته نیست و همه میتوانند با هم رفت و آمد داشته باشند.»۳
با آنچه برای شان نمایش داده اند، بیگمان همه ی آن ها درست می گویند و شاید می دانند که برخی از زندانیان سیاسی به همان شوندی که نماینده ی اندونزی بر زبان رانده، گاه ۲۰ سال و بیش تر در زندان می مانند و هر روز، خدایِ «عَزُّ و جلّ» را برای چنین «نعمت» و بخت بزرگی که به آن ها ارزانی داشته، سپاس می گویند! ولی، آیا ذرّه ای هم شده، نمی دانند در این زندان و زندان های دیگر رژیمی آدمکش که از چندی پیش به این سو، نمایش دمکراسی دلخواه خداوندان امپریالیستی را رنگ و بویی دگر بخشیده، چه بر سر فرزندان مردم ایران رفته است؟! بیگمان، نیک می دانند و نمی توانند، ندانند. پا نهادن شان در چنان نمایشی چندش آور، بخودی خود، نشانه ای روشن از لفت و لیسی است که رژیم تبهکار دزدان اسلام پیشه از کیسه ی مردم ایران ارزانی شان نموده و نمک گیرشان کرده است.
زمانی دورتر، دژخیمی ددمنش به نام اسدالله لاجوردی، زندان های رژیم تبهکار جمهوری اسلامی را «دانشگاه انسانیت» نامیده بود؛ اکنون، مادربخطایی تمرگیده در جایگاهِ معاونت «امور بین الملل ستاد حقوق بشر قوه قضاییه»۴ پا در جای پای وی نهاده و از شرایطی سخن به میان می آورد که گویا زندان های رژیم دزدان اسلام پیشه به چنان "دانشگاه" هایی دگردیسه خواهند شد که «برخی زندانیان بخواهند [برای همیشه] در زندان بمانند» و تا پایان زندگی، آموزش «انسانیت» ببنند!۵ گویی تبهکاری های آن دژخیم ددمنش، پس از نزدیک به چهل سال آزگار هنوز نتوانسته آدمیت به شیوه ی دلخواه اسلام پیشگان فرمانروا بر میهن مان را نهادینه کند؛ و چه خوب! نشانه ای آشکار از پیکار پیگیر توده های مردم ایران و پایداری و سرسختی بهترین فرزندان و دلاوران آن که رنج و سختی چنان دانشگاه هایی را بجان می خرند و همچنان در برابر چنان رژیمی می ایستند و پای می دارند.
ب. الف. بزرگمهر ۲۴ تیر ماه ۱۳۹۶
پی نوشت:
۱ ـ گفته های نماینده ی سیاسی اندونزی در ایران، برگرفته از گزارش «شگفتی سفرای خارجی بعد از بازدید زندان اوین»، «خبرگزاری تسنیم»، ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۶ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ گفته های نماینده ی سیاسی پرتغال در ایران (همانجا)
۳ ـ گفته های نماینده ی سیاسی مزدور «یانکی» ها در بخش چنگ اندازی شده ی سرزمین کره، (همانجا)
۴ ـ چه نام سنگین و رنگینی!
۵ ـ کاظم غریبآبادی، معاون امور بین الملل ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در حاشیه بازدید سفرای خارجی مقیم تهران از زندان اوین با حضور در جمع خبرنگاران با بیان اینکه «ما دو هدف عمده را از تدارک این بازدید دنبال میکردیم»، گفت:
«مدیریت زندانها در جمهوری اسلامی ایران با کشورهای غربی متفاوت است و همانطور که امام راحل (ره) فرمودند نگاه ما به زندان، نگاه به یک دانشگاه است؛ از این رو باید شرایطی فراهم آوریم تا زندانهای ما به یک دانشگاه تبدیل شوند.»
برگرفته از گزارش «شگفتی سفرای خارجی بعد از بازدید زندان اوین»، «خبرگزاری تسنیم»، ۱۵ تیر ماه ۱۳۹۶
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر