«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ آبان ۲۰, شنبه

آیا مردم ایران، وی و دیگر تبهکاران را خواهند بخشید؟

شناختیدش؟ بله، خودش است: مصطفا پورمحمدی، یکی از چهار پنج آدمکشِ «گروه مرگ» در سال ۱۳۶۷ خورشیدی که فرمان دستینه شده از سوی «امام راحل» و به گمان نیرومند، نامه و دستینه ای ساخته و پرداخته به نام وی از سوی پسر نابخرد و سوداگرش را همراه با دیگر آدمکشان آن گروه به انجام رساند و با کشتارِ گروهیِ زندانیان سیاسی و شمار بسیار بزرگ تری از آمار تاکنون منتشر شده از نوجوانان و جوانان بدار آویخته شده یا به گلوله بسته شده در چهار گوشه ی میهن مان، بزرگ ترین تبهکاری در تاریخ ایران و جهان رقم زده شد؛ بیدادی بی پیشینه که افزون بر آن آقازاده ی نابخرد که سپس بسیار زود سرش را زیر آب کردند تا رازهای مگو جایی درز نکند، بویژه با انگیزش، راهنمایی و کارگردانی «اُم الفساد والمفسدین»: اکبر نوقی بهرمانی و رفیق گرمایه و گلستانش، "رهبر" نابکار کنونی به فرجام رسید و ایران را سیاهپوش نمود.

اینک این آدمکش که ریشی نیز سپید کرده، گویا در مراسم چهلم امام حسین راه می پیماید. کجا؟ روشن نیست. شاید برای آمرزش؟ بله، شاید:
خدایا ما را ببخش که آن همه آدم کشتیم و ندانستیم گناه شان چه بود! خودت می دانی که دستور از بالا را اجرا کردیم ...

همه شان به پیری که می رسند، درمی یابند در گذشته، چه گناهان بزرگی از آن ها سر زده و چه دسته گل هایی به آب داده اند. برخی از آن ها که تا اندازه ای هم شده از این جانور راستگوتر بوده یا هستند، پا را فراتر نهاده از مردم نیز پوزش خواسته، و درخواست بخشش نموده یا می نمایند؛ ولی آیا مردم ایران، وی و دیگر تبهکاران را خواهند بخشید؟ نه! هرگز؛ و هرگز چنین مباد!

ب. الف. بزرگمهر      ۲۰ آبان ماه ۱۳۹۶


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!