شانزدهم آذر ـ روز دانشجو ـ نماد مبارزهی دانشجویان پیشرو
در راه عدالت و آزادی است. برای سالها، این روز در قالب ِ برنامههای کممایهی
چند تشکل سیاسیِ رسمی برای ایجاد شور و هیجانِ زودگذر و بیان شعارهای جناحهای سیاسی
مسخ شده بود. اما اکنون سه سال است که دانشجویان مستقل و فعالان صنفی عزم کردهاند
تا معنا و تصویری دیگر به این روز بدهند. پیام آنها یک چیز بوده است:
«دست زورمندان اقتصادی و سیاسی باید از دانشگاه کوتاه شود»؛
چنانکه از دیگر قلمروهای حیات انسانی. این فریاد نه از شور و احساسی زودگذر، بلکه
از درد و دغدغههای هرروزهی دانشجویان برآمده و علاوه بر آن، متکی بر تحلیلی مشخص
از شرایط جامعه و دانشگاه بوده است.
در سه دههی گذشته، تهاجمی هدفمند و برنامهریزیشده، ساحتهای
گوناگون جامعهی ایران را زیر ضربههای مُهلِک خود گرفته است. در اثر بحرانهای
ناشی از اقتصاد دوران جنگ از یک سو و فشارهای بینالمللی برای «آزادسازی» اقتصاد
از سویی دیگر، دولتهای پس از جنگ یکی پس از دیگری با عزمی راسخ، سیاستهای موسوم
به «تعدیل ساختاری» را پیش بُردهاند و، بی توجه به پیامدهای اجتماعیِ فاجعهبارِ
این سیاستها در ایران و سایر کشورهای جهان، کوشیدهاند هر گونه مقاومتی را در
برابر این سیاستها از میان بردارند. این تهاجمِ همهجانبه عمدتاً با سه اهرم صورت
گرفته است:
واگذاریِ بنگاههای اقتصادی به بخش خصوصی، خصوصیسازی و گرانسازیِ
خدمات اجتماعی؛ و تشدیدِ ساز و کارهای کنترلی بر مبنای انواع و اقسام تبعیضهای
اجتماعی و نظارتهای امنیتی. تهاجمی که در دولتهای گوناگون با همراهی مجلس و
نهادهای مربوطه هدایت میشد، در دولت کنونی، علاوه بر تثبیت فاجعهی دولتهای قبل،
به طرز چشمگیری شدت یافته است.
در زمینهی مسائل کارگری، دولتهای پس از جنگ عزمی جدّی
داشتهاند که با استفاده از فضای ناشی از سرکوب تشکلهای مستقل کارگری در سالهای
قبل، هر قدر میتوانند نیروی کار را بیثباتتر، ارزانتر و مُطیعتر کنند. خارجکردن
کارگاههای زیر ده نفر از شمول قانون کار در دولت «اصلاحات»، لوایح اصلاح قانون
کار در دولتهای «مهرورزی» و «اعتدال» و همین اواخر، طرح «کارورزی دانشآموختگان
دانشگاهی»، تنها نمونههای معدودی از تلاش یکپارچهی دولتها در این زمینهاند.
در حوزهی بهداشت و سلامت، روند آزادسازیِ قیمت خدمات درمانی
با سرعت پیش رفته است. حتی طرح بیمهی سلامت ـ که خود پوششی بر آزادسازیِ قیمتها
و بستری برای بهرهکشیِ بیشتر از پرستاران بود ـ عملاً کنار گذاشته شده است.
در عرصهی آموزش عمومی شاهد افزایش چشمگیر مدارس غیرانتفاعی
و کالاییسازی و کنکوریسازی آموزش بودهایم. عدم پرداختِ دستمزد واقعیِ معلمان،
جذب نیروهای حقالتدریسیِ بیثبات با دستمزدهای بسیار کم و حبس فعالان صنفی معلمان
از دیگر حملهها به عرصهی آموزش عمومی و معلمان بوده است.
جعفر عظیم زاده ۱۲
آذر ماه ۱۳۹۶
برگرفته از تارنگاشت «اتحادیه
آزاد کارگران ایران»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر