«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۶ آذر ۲۱, سه‌شنبه

انگار آن را برای شما ساخته اند ...

تندیسی است ساخته شده بیش از دو هزار سال پیش از آنِ تباری باستانی در آن سوی جهان و شاید نماد و نشانه ای از دوران مادرشاهی؛ ولی انگار آن را برای شما در این دوره ساخته اند. در یک شکم، هشت قلو اسلام پیشه می زاید و بحمدلله در گِرد و غُلنبگی سخت باب دندانِ حاج آقاهای کهنه کار نیز هست. بی چادری اش را هم خواهید بخشید. آن هنگام که هنوز اسلام پا به جهان نگذاشته بود تا با نور خیره کننده ی خود، چشم ها را کور کرده، بی بی ها را لَچَک به سر کند؛ گرچه، پا به جهان نهادن چنان نوزادی در آن هنگام، سخت نابهنگام بود و همین بی بی و بی بی های دیگری چون وی، قلم پایش را خُرد می کردند؛ چه برسد به آنکه بگذارند کسی لچک به سرشان کند. آن ها هنوز نماد خانوارهای بزرگ بودند و با همه ی سختی ها و کمبودهای زندگی در آن دوره، برای خود پادشاهی می کردند.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۱ آذر ماه ۱۳۹۶


زیرنویس تصویر:
Culture: Nasca
Place of origin: Perú, south coast
Date: 100 B.C. – A.D. 800
Medium: Ceramic


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!