ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپردهاند به مستی زمام ما
ترسم که صرفه ای نَبَرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
ای باد اگر به گلشن اَحباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری
خود آید آنکه یاد نیاری ز نام ما
حافظ شیرین سخن
برگرفته از «اشعار برگزیده از دیوان خواجه حافظ شیرازی» به تصحیح محمدعلی فروغی (۱۳۱۸
خورشیدی)، انتشارات ققنوس، چاپ فردین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر