پیمانی ننگین که رژیم آبروباخته نه چشمِ دیدن آن را دارد
و نه می تواند از آن دل برکند
مانند
برخی موردهای دیگر، دنبال جُستاری در اینترنت می گشتم که به گزارشی با برنام
چشمگیر «موگرینی، رازی را درباره مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ افشا کرده است»
برخوردم. در بندی از این گزارش از زبان وی چنین آمده است:
«در بخش پیشگفتار این پیمانِ ۱۰۴
صفحهای با ایران [پیمان نامور به «هسته ای» و سپس برجام»]، در یکی
از بندهای آن، یک اشاره به اندازه ی یک نیمجمله با این درونمایه هست که بر بنیاد
آن، این پیمان میتواند راه را برای گونه ی دیگری از بازاندیشی (تعامل) یا بازاندیشی
سازندهتر در منطقه فراهم کند و زیربنای آن را پدید آورد. آن جمله ـ شاید الان
دارم یک راز را آشکار میکنم ـ به درخواست ایران گنجانده شد.»۱
خواندن و بازخوانی چند باره ی آن «نیم جمله»، زمینه سازی های
پی در پیِ خبرچینِ تمرگیده بر جایگاه وزارت نامور به «امور خارجه» ی رژیم دزدان
اسلام پیشه در پیشبرد کار بسودِ «یانکی» ها و شتاب شگفت انگیز وی در قانونی کردن
آن پیمان ننگین از سوی «سازمان نامور به ملت های یگانه» را به یادم آورد که به
هنگام خود، روند پیشرفت آن را با باریک بینیِ بیش از هر جُستار دیگری پی گرفته و
ریز و شپش گفتگوها و فرآیندهای هر نشستی را موبمو دنبال می کردم. با خود می
اندیشم:
آیا گنجاندن چنان جمله ای چندپهلو در آن پیمان فراقانونی،
چون دری نیمه گشوده، زمینه ساز بستری قانونی برای آنچه هم اکنون در جریان است،
نبود که «یانکی» ها به بهانه ی «بازاندیشی سازنده تر در منطقه»، «گاو شیرده» را
باز هم بیش تر بدوشند و زمینه های بزانو درآوردن آن را نیز از هر باره آماده
نمایند؟
بگمانم چنین است و افزون بر نادانی آمیخته با نابکاریِ «آقا
بیشعور نظام» در نقش «خرگاوِ نر شماره ی یک»۲ که از سیاست جز نیرنگ و فریب بیش درنیافته و نمی
یابد، آن گروه گمان برانگیز برهبری «سیِّد از خر جسته»۳ ی بیشرم و آبرو، نقش راهبردی ویژه ای بسود
کشورهای امپریالیستی برهبری «یانکی» ها و ریزه خواران چینی و روسی شان در آن
گفتگوهای مایه ی ننگ و سرشکستگی ایران و فرآیند ننگین آن بازی نمود. بی جهت نبود
که وزیر انرژی آن هنگام «یانکی» ها در پایان آن گفتگوها و دستینه شدن آن پیمان با
خرسندی بسیار گفته بود:
«از دید من، اکنون این پیمان حتا
بهتر از آن چیزی است که ما در ژوئیه ۲۰۱۵
و ژانویه ۲۰۱۶ چشم آن را داشتیم.»۴ پیمانی ننگین که رژیم آبروباخته نه چشمِ دیدن آن
را دارد و نه می تواند از آن دل برکند؛ پیمانی که افزون بر درونمایه ی شرم آورِ آن، ردِ ریدمانِ لات بی سر و پای «یانکی»
در برگ برگ آن، دیدگان و مشام کلان دزدان اسلام پیشه و رهبر الدنگ شان را می
آزارد؛ ولی ناچار به حلوا حلوا کردن آن هستند.
ب. الف. بزرگمهر ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۶
پی نوشت:
۱ ـ بخشی از
گفته های فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در نشستِ روز سهشنبه ی
گذشته در پارلمان اروپا، برگرفته از گزارش «موگرینی، رازی را درباره مذاکرات هستهای
ایران و گروه ۱+۵ افشا کرده است»، «اسپوتنیک»
۱۳ دسامبر ۲۰۱۷ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب؛ افزوده های
درون [ ] نیز از آنِ من است. ب. الف.
بزرگمهر)
۲ ـ واژه ی
«خر» در آمیخته واژه ی «خرگاو» به آرشِ «سترگ» یا بزبان کژدم گزیده شان: «عظیم
الجثّه» و در اینجا «عظیم الشان» است
۳ ـ
زنهارخواهی به نام محمدجواد ظریف
۴ ـ گفته های «ارنست مونیز»، وزیر انرژی آمریکا
در نشستی در «بنیاد کارنگی»، برگرفته از گزارش «مونیز: ایران به تعهداتش پایبند
مانده است / توافق هستهای بهتر از آن چیزی است که انتظار داشتیم»، «ایسنا» ۲۴ شهریور ماه ۱۳۹۵ (با
ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب:
ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر