وزیر امور بیرونی روسیه، چندی پیش با اشاره به شیوه ی برخورد
دستگاه دیوانسالاری «یانکی» ها به چالش های پدید آمده از آن میان، گفته بود:
«نخست، تحریم میکنند؛ سپس تحریمهای بیشتری به انجام می
رسانند و تنها پس از آن، در گفتگو را می گشایند.»۱ همین شیوه برخورد زورگویانه و چکشی که از دید من،
در بازه زمانی درازتر، پیامدهای ناگوارتری برای سامانه ی امپریالیستی زمینگیر شده بویژه
امپریالیست های «یانکی» بهمراه خواهد داشت و چون تیغی دولبه، تن و بدن خودشان را
نیز خواهد بُرید با دیگر کشورها و از آن میان، رژیم موش های توسری خور اسلام
پیشگان فرمانروا بر ایران در پیش گرفته شده و می شود؛ شیوه برخوردی افزون بر آنچه
آمد، کوته بینانه و بی چشم انداز از دیدگاه سیاسی که پرداختن به آن، جُستار این
یادداشت نیست.
گفته ی به نمک طنز آغشته ی
لاوروف، گرچه از گوشه چشمی دیگر، شایان درنگ و بررسی است و هنگامیکه آن را خواندم،
در کنارش یادداشتی کوتاه برای کاری برجای مانده از گذشته نگاشتم۲،
مرا به یاد آن شوخی شاید نه چندان خوشایند کهنه انداخت:
مردکی غول پیکر و کلّه خر را
به باغی بزرگ فراخواندند تا شیری زنجیر گسسته را بکُشد. به او شماری کنیزکان زیبا
و دلربای خداوند آن باغ را نشان دادند و گفتند:
اگر آن شیر را بتوانی بکُشی، به
اِذنِ خداوندمان می توانی یکی از این کنیزکان را برگزینی و بگایی.
مردک پذیرفت و پا به درون باغ
نهاد. چندان بدرازا نکشید که لَه لَه زنان بازگشت و گفت:
قربانت گردم، شیر را گاییدم!
حالا چه کسی را باید بکُشم؟
اینک با چشم پوشی بجا و نابجا بر
برخی سویه های دیگر و آنچه در پشت پرده ی نمایش های روحوضی سیاسی از هر سو و در
همه جا در جریان است، ماجرای لات بی سر و پای «یانکی» در جایگاه رییس مُشتی کلّه
خر کوته بین تا اندازه ای به این شوخی زشت و زیبای کهنه می ماند؛ کله خری که درنمی
یابد، هنگامی که گلوی دیگری را آنچنان سخت فشرده ای که راه دَم و بازدَمش را بسته
و چهره اش به کبودی گراییده، چگونه می تواند گفتگو کند:
دِ بنال دیگه نفله!
ب. الف. بزرگمهر سوم مهر ماه ۱۳۹۷
پی نوشت:
۱ ـ گفته ی سرگئی
لاوروف در حاشیه یک گردهمایی اقتصادی در شهر ولادیوستوک روسیه درباره ی شیوه ی برخورد
دستگاه دیوانسالاری «یانکی» ها به چالش های پدید آمده میان دو کشور
برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ
اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۲۱ شهریور ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف.
بزرگمهر)
۲ ـ تا جانت بالا بیاید مردک نادان! از تعهد
اخلاقی سخن گفته بودی؛ یادت می آید؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر