«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ آذر ۶, سه‌شنبه

همه مان پاسدار آسایش و آرامش «عمو سام» هستیم

همه مان از «جمهوریخواه» و «دمکرات»، پاسدار آسایش و آرامش «عمو سام» هستیم. این مردک مَشَنگ می پندارد، تنها او و دستیاران نزدیکش پاسخگوی این کاریا هستند. همینگونه پیش برود، می توانیم چون آن مردک تمرگیده در جایگاه رهبری ایران، چادرشبی هم به کلّه ی این کودن ببندیم تا درباره ی دشمن داستان بسراید و سیاه بازی راه بیندازد.

از زبان رییس «دیوان عالی یانکی» ها:  ب. الف. بزرگمهر   ششم آذر ماه ۱۳۹۷

* رییس‌جمهوری «ایالات متحد» [همانا لات بی سر و پای «یانکی»] و رییس «دیوان عالی» آن کشور که بالاترین ‌ترین نهاد دادگستری «ایالات متحد» است، در رخدادی کم‌ پیشینه، سخنان انتقادآمیزی [درباره ی یکدیگر] بر زبان آورده اند.

بگومگو میان «دونالد ترامپ» و «جان رابرتز»، پس از آن آغاز شد که لات بی سر و پای «یانکی»، ۲۹ آبان ماه، یکی از دادرسان کشورش که فرمانی بر ضدِّ سیاست‌های کوچی وی داده بود را «دادرس اوبامایی» خواند.

رییس «دیوان عالی» که خود از سوی «جمهوری‌خواهان» به هموندی این نهاد بنیادی دادرسی درآمده، ۳۰ آبان ماه گذشته، سخنان آقای ترامپ را نادرست خوانده و گفته بود:
«ما دادرسان اوبامایی یا دادرسان ترامپی نداریم؛ ما دادرسان بوشی یا دادرسان کلینتونی نداریم.»
...
«رابرتز» در آستانه ی «روز شکرگزاری»، [همچنین] گفته بود:
«استقلال نهاد دادرسی، چیزی‌ست که همه ما باید سپاسگزار آن باشیم.»

لات بی سر و پای «یانکی» به این سخنان، واکنش نشان داده و ناوابستگی دادرسان «فدرال» را زیر پرسش برده‌است. او در «توئیتر» خود نوشت:
«دادرس دادرسان، جان رابرتز! ببخشید، شما براستی ”دادرسان اوبامایی“ دارید و آن‌ها دیدگاه‌های بسیار جداگانه ای در سنجش با آدم‌هایی که پاسخگوی پاسداری از کشورمان هستند، دارند.»

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  یکم آذر ماه ۱۳۹۷

این گزیده گزارش شلخته از سوی اینجانب، ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی شده است.  افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!