«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ آذر ۲۹, پنجشنبه

پشتیبانی از زندانیان سیاسی، کاریای ماست! ـ بازانتشار

کارگران ، مردم آزادیخواه و تشکل های کارگری!

همچنان که اطلاع دارید، محمود بهشتی لنگرودی یکی از معلمان مبارز در اول اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ با استناد به اصل ۱۶۸ قانون اساسی درخواست محاکمه مجدد بصورت علنی کرده است. کارگر مبارز جعفر عظیم زاده همراه با معلم  مبارزاسماعیل عبدی از تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ در اعتراض به احکام فله ای با اتهامات نخ نما (اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی) اقدام به اعتصاب غذای نامحدود کرده اند. خواست زندانیان اعتصابی، خواست همه ی ما کارگران و تمامی انسان های آزادیخواهی است که برای رسیدن طبقه محروم جامعه به یک زندگی انسانی مبارزه می کنند. زندانیان سیاسی، منافعی جدا از منافع اکثریت جامعه ندارند؛ به همین دلیل، حمایت از این عزیزان، حمایت از خواست انسانهای است که تغییر را لازم می دانند و برایش مبارزه می کنند. لازم است با تمام قدرت از خواستها و مطالبات آنان که خواست و مطالبات همه ماست، دفاع کنیم. باید نیرو و توانمان را یکی کنیم تا بتوانیم مطالباتمان را به آن ها که سالهاست حقوق انسانی ما را پایمال کرده و می کنند، تحمیل کنیم.

زندانی در شرایطی اقدام به اعتصاب غذا می کند که هیچ راه چاره ای برایش باقی نمانده و تمام درها را بروی خود بسته می بیند؛ زندانی [را ]در چنین حالتی مجبور و وادارش می کنند که با جان وزندگی خود به مقابله با نابرابری ها و حق کشی ها در داخل زندان به مقابله برخیزد.

ضمن محکوم کردن بی تفاوتی مسوولان مربوطه به وضعیت زندانیان اعتصابی، مسوول جان آنان کسانی هستند که آنان را وادار کرده اند تا اقدام به اعتصاب غذا کنند.

زندانی سیاسی آزاد باید گردد!

محمود صالحی

۱۳۹۵/۲/۲۲


با ویرایش درخور در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب؛ برنام نیز از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!