ای خردمندِ
عاقلِ و دانا
قصه ی موش و گربه برخوانا
قصه ی موش و گربه ی مظلوم
گوش کن همچو دُرِّ غلطانا
از قضای فلک، یکی گربه
بود چون اژدها به ایرانا
شکمش طبل و کونش چو تغار
دَم زدی هر دَم از پلنگ چنگانا
از غریوش به وقت غریدن
اهلِ جمعه شد هراسانا
سر هر سفره چون نهادی پای
مُرغ از وی شدی گریزانا
روزی اندر نماز جمعه شدی
از برای دروغ گویانا
بهر این خون ناحق ای خلاق
من تَصدُّق دهم دو صد مِدالانا
مژدگانی که گربه تائب شد
زاهد و عابد و مسلمانا
با الهام از سروده ی زیبا و پرآرش «موش و گربه» استاد جاودانه ی طنز ایران:
عُبید زاکانی و با پوزش از روان وی برای دستبردهایی در آن: ب. الف. بزرگمهر یکم امرداد ماه ۱۳۹۶
«... برخی در داخل و در سایت های شان، جای شهید و جلاد را
عوض می کنند. برخورد با اینها و کندن کلک منافقین از کشور از اقدامات صالح و
ارزشمند امام راحل عظیم الشان و همه کسانی بود که به فرمان امام عمل کردند؛ باید
به آنان مدال داد؛ نه اینکه در سایت ها جای شهید و جلاد را عوض کنند.»
یاوه گویی گستاخانه ی آخوند کون تغار: احمد خاتمی، در نیایش
آدینه ی تهران، ۳۰ تیر ماه ۱۳۹۶، درباره ی تبهکارانِ دست اندرکار در کشتارهای
گروهی زندانیان سیاسی و شمار بسیاری از نوجوانان و جوانان بیگناه که گویا سزاوار
دریافت مدال نیز هستند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر