خدا را خوش
می آید با بازگویی خرده ریزهای «فکت شیت»، نگرانی رهبر عظیم الشان را فراهم کنیم؟
ریز و شپش داستان
را چرا به «آقا» نمی گویی؟!
«سیّد از
خر جسته»:
«آقا» خرده ریز
کارها را به ما واگذار کرده است. توافق های کلی، واگذاری یا فروش «کیک زرد»، بستن
این یا آن نهاد هسته ای، بحمدلله در عُمّان انجام شده است. حتا قرار است دانشمندان
مان را هم با آن ها بسپاریم تا از آن ها نگاهداری کنند. به ما گفته اند، آنجا از
امنیت بیش تری برخوردارند و دست اسراییل و ترکیه و «داعش» به آن ها نمی رسد. آقا
خودشان هم اینگونه آسوده ترند و نیازی به پاسخگویی به کسی ندارند. فرموده اند: «خط
قرمزهای نظام» را زیر پا نگذارید؛ ما هم چنین کاری نکرده ایم؛ شما که خودت گواه
بودی؟ آن هنگام که هنوز برای باز کردن «گیرهای فنی» نیامده بودی (با لحنی که آن
خودشیفته را خوش آید)، من و نخودچی و خرکچی و ... هر چه گشتیم، چنین خطی نیافتیم؛
رنگش را هم ندیده ایم. دیگران اگر دیده اند و آن را لگد کرده اند، خودشان در
پیشگاه الله پاسخگو خواهند بود. من تنها می توانم بگویم:
بر پدر و مادر
هر کس که «خط قرمز نظام» را لگدمال کند، لعنت! این را هم برای آن می گویم که «آقا»
آن را بکار می برد و ما ناچار به فرمانبرداری از رهبر عظیم الشان هستیم. خدا را
خوش می آید با بازگویی خرده ریزهای «فکت شیت»، نگرانی وی را فراهم کنیم و وقت
گرانبهایش را که باید صرف نیایش به درگاه الله شود، بگیریم؟! زبانم لال، یک پایش
هم لب گور است؛ ممکن است خدای ناکرده ...
ب. الف.
بزرگمهر ۲۱ فروردین ماه ۱۳۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر