جهان وارونه ای دارند؛ بگفته ی خودشان که خدا و پیامبر و
«ائمه اطهار» و «امام سیزدهم» را نیز بگاه بایسته گواه می گیرند، اصلا و
ابدا با دروغ میانه ای ندارند؛ از سخن راست و راستگویی، حتا خوش شان هم می آید؛
برای همین آن را از دهان دیگری می قاپند و در دهان خود نهاده، می جوند و سپس از
گلو فرو می برند تا گوارای هستی شان شود. سپس، باز هم بگاه بایسته، تکه ای
از آن را نشخوار می کنند و خرده ریز آن را تف می کنند. دیگر چه چیزی از سخن راست و
راستگویی بر جای می ماند؟! باید از خودِ اسلام پیشگان پرسید تا پاسخ گویند. در واپسین
نمونه ی این جهان وارونه از اسماعیل بخشی و سایر کارگران رنج و آزار دیده ی «هفت
تپه» گرفته تا سپیده قُلیان و عسل محمدی، همگی دروغ می گویند و تنها گاوالله ها راست
می گویند که هر بار چیزی تازه چون هموندی این یا آن در فلان حزب کمونیست کاغذی که
کم ترین هماوندی با رنج و آزار داده شده به نمایندگانِ شمار بسیاری کارگر «هفت
تپه» نیز ندارد، می یابند تا به چهره ی مردم تُف کنند.
آنچه در زیر آورده ام نیز نمونه ی دیگری از جهان وارونه ی
گاوهای نشخوار کننده ی راستی است:
گاوی تمرگیده در جایگاه ریاستِ «شورای راهبردی روابط خارجی
رژیم دزدان اسلام پیشه» در دیدار با گروهی از نهادی ایتالیایی که روشن نیست برای
کدام داد و ستد نان و آبدار به میهن اسلام زده ی ما پا نهاده اند، پس از بر زبان
راندن مشتی سخنان بیمایه همراه با آه و ناله و پند و اندرز دادن و از آن میان، «منافع
اروپا ایجاب میکند که گامهای عملی در قبال برجام بردارد.»،* می پرسد:
«اگر دولتهای اروپایی میدانستند که بر شرکتهای خود
نفوذی ندارند، چرا با ایران وارد مذاکره شدند؟»* در حالیکه خودشان بودند که دست بدامن آن ها شدند؛ خودشان بودند که حتا از همین
روزنه برای تبهکاری های مالی و پولشویی های تازه تر سود جستند؛ خودشان بودند که هم
بسیار بردند و خوردند و هم از آن بیش تر، شغال های اروپای باختری را سیراب کردند؛ و
خودشان هستند که همچنان بر سر مردم ایران که گویی به همه ی اینگونه تبهکاری ها
رفته رفته خو گرفته و اگر جز آن باشد، شگفت زده خواهند شد، باز هم کلاه می گذارند.
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ دی ماه ۱۳۹۷
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر