«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ اسفند ۵, یکشنبه

جعفر عظیم زاده و پروین محمدی به چه «جرم» به بند کشیده شده اند!؟

مسوولان و متولّیانِ بگیر و ببند می گویند: جرم و پرونده شان «اقدام علیه امنیت» است!

ما کارگران، پرونده زندگی شان را خودمان ورق می زنیم:
جعفر و پروین، کارگران بردگیِ مزدی صنایع و کارخانجات، همواره با همراه شدنِ شانه به شانه ی زنان و مردان کارگر در مبارزه و اعتراضات و به نمایندگی بخش وسیعی از کارگران ستمدیده در دفاع از منافع و مطالبات برحق و انسانی فرودستان مزدی همواره و بدون تخفیف تلاش و مبارزه کرده اند.

جعفر و پروین و دیگر کارگران زندانی، علیه «امنیتِ» چه چیز و چه کسانی اقدام کرده اند؟

علیه اقدام کارفرمایان و سرمایه دارانی که به پشتوانه ی این نظم از بربریت سرمایه، با ولع سود و بهره کشی، حتی با عدم پای بندی [«پایبند نبودن» یا «نبود پایبندی»] به عقب مانده ترین قانون کار موجود و فقرمزدی به پایمال کردن آخرین تکه نان سر سفره شان به زورگویی و غارت عریان مشغولند.

بله، این «امنیتِ» استثمارگران، رانتخواری و غارتگران نان را بخطر انداخته اند!

جعفر و پروین از سازمان دهندگان کارزارهای اعتراضی/ مبارزاتیِ چهل هزار امضاء کارگران و فرودستان کارمزدی، علیه فقر مزد و تلاش و پیشتازی دائم شان در افزایش مزد کارگران و … بودند و کماکان خواهند بود.

جعفر و پروین علیه کدام «امنیت» اقدام کردند؟ علیه «امنیت» سرمایه در غارت مزد کارگر؟ بله، چنین کردند!

بجلو آوردن جنبش متحدانه اعتراضی/ اعتصابی کارگر و معلم (عبدی و عظیم زاده)، علیه چهل سال پایمال کردن حقوق زحمتکشان دیگر، ابزار نخ نما شده «اقدام علیه امنیت»، در سرکوب و بگیر و ببند هزاران کارگر و معلم و ... و هرانسان معترض فقر معاش و تحقیر زیست انسانی و ... دیگر حنایی است که رنگی ندارد.

فعالیت برای نان و آزادی، اقدام علیه کدام «امنیت» است؟ علیه بگیر و ببند و سرکوب جنبش اعتراضی/ اعتصابی کارگران، معلمان و دیگر فرودستان کارمزدی؟ بله، علیه چنین«امنیتی» بوده است!

تلاش دائم و بی وقفه ی جعفر و پروین، چه در انعکاس لحظه به لحظه ی مبارزات جنبش اعتراضی/ اعتصابی کارگران هفت تپه و فولاد و ، چه با سخنرانی و مصاحبه ها به حمایت و در دفاع از خواست های بر حق و انسانی شان، علیه فقر مزد و علیه گروکشی نان و جان کارگران و علیه تحمیل «شوراهای اسلامی کار» بر گرده کارگران و .... می باشد.

دفاع قدرتمند از شوراهای مستقل کارگران در هفت تپه و فولاد و … بعنوان تشکل واقعی اعمال اراده متحدانه و دخالتگر کارگران و ...، سازماندهی کارزارهایی برای آزادی کارگران به بند کشیده شده ی هفت تپه و فولاد و …، برای افشا و لغو شلاق کشیدن معدنکاران آق دره، برای دفاع از حقوق بازنشستگان و همه اقدامات به جهت حفظ منافع کار و زیست کارگران و ... بوده و می باشد.

«اقدام علیه امنیتِ» چه چیز و چه کسانی ست؟

علیه «امنیت اتحاد مقدس» دولت سرمایه و مافیای اقتصاد و کارفرمایانی که فقرمزد و گروکشی نان و ویرانی، ارمغان شان بر معاش و زیست هزاران خانوار کارگری ست که دیگر کارد از استخوانشان رد شده است.

بله، «اقدام علیه امنیتِ» این «اتحاد مقدس سرمایه» است !

ما کارگران در پاسخ به این بگیر و ببندها می گوییم:
بساط ابزار نخ نما شده ی سرکوب جنبش اعتراضی کارگران و همه ی نیروی کارمزدی و ... با ترفند «اقدام علیه امنیت…» باید برچیده شود!

جنبش درهم تنیده ی اعتراضی کارگران و نیروی کارمزدی، علیه فقر و فلاکت موجود به میدان آمده است.
این، خواستِ همه کارگران ستمدیده است که جعفر عظیم زاده و پروین محمدی و همه کارگرانِ زندانی، بدون هیچ قید و شرط باید آزاد شوند!

رحمان گلچهره

اتحادیه آزاد کارگران ایران  ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۷


این نوشتار تا اندازه ای از سوی اینجانب بویژه در نشانه گذاری ها ویرایش شده است. افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.     ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!