«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۷ اسفند ۲۳, پنجشنبه

خسته شدم. باز هم بنویسم؟!

پیشکش به آقای ابوالفضل قدیانی با آرزوی تندرستی وی

من این کاریا (وظیفه) را از سوی آقای قدیانی بر دوش می گیرم (گزارش زیر) و آن را به شیوه ی خود انجام می  دهم:
رهبر، برخلاف حرف هایی که بچه های کلاس های بالاتر می زنند، خر نیست. (نقطه سر خط!)

آن ها وی را «گله بان ولایت» می نامند و می گویند، نفهم است؛ ولی وی نه تنها نفهم نیست که در بصیرت، دست ناصرِدّین شاه قاجار را از پشت می بندد.

رهبر، آنگونه که به وی می بندند، دروغگو نیست. اگر گاهی چیزهایی می گوید که ناراست از آب درمی آید به این شَوَند است که وی بیش تر در آسمان است تا زمین. ریسمانش را ندیده ایم؛ ولی کسی که هوایی است، نمی تواند بی هیچ ریسمان و بندی از بالا آویزان باشد.

مانند جبرییل که ناگهان از آسمان فرود آمد و به آن آدم بیسواد وحی کرد: «بخوان به نام خدایی که جهان را آفرید ...»* و او با آنکه الفبا را نیاموخته بود، خواند و همان آن به جایگاه پیامبری دست یافت، رهبر نیز پله ی بلندی را جفت پا پرید و یکشبه از جایگاه «نمودار اسلام» به جایگاه «نشانه خدا»یی رسید و «ولی امر مسلمین» نام گرفت.

می گویند هر کار بد و نادرستی را بگردن دیگران می اندازد؛ ولی چنین نیست. اگر چنین پیشامدهایی تاکنون، چندین و چند بار رخ داده به این شَوَند است که وی به ریز و شپش کارها کاری ندارد؛ دستوری که داده است را خوب درنیافته و درست بکار نگرفته اند.

می گویند کینه جوست؛ ولی چنین نیست. هنگامی که در همه ی زندگی با شریعتِ شتری سر و کار داشته باشی، خواه ناخواه، سرشت این جانور کینه جو در دل و جانت می نشیند و بی آنکه بدانی، چون شتر رفتار خواهی کرد. با آنکه دلش می خواهد سر به تنم نباشد، نمی خواهد خشم «عوام النّاس» را بیش از این بجان بخرد و برای مدتی هم شده، ناچار به دوست داشتن من است. آذرخش دی ماه سال گذشته، انگ و نشان خود را بر جای نهاده است.

رهبر حتا در این سن و سال نیز بچه ها را دوست دارد و هر از گاهی، یواشکی هم شده با آن ها بازی می کند.

رهبر از نرمش قهرمانانه پرهیز می کند و آن را دوست ندارد؛ اگر گاهی ناچار به انجام آن می شود، برای پاسداری از «بیضه اسلام» است که هر از گاهی بیم آسیب دشمنان به آن می رود.

رهبر، ساده زیست است و اگر میلیاردها دلار و یورو در اینجا و آنجا اندوخته، برای گشودن گره کار «مستضعفین» ایران و جهان در روز مباداست.

رهبر، همه فن حریف است و در رشته های گوناگون زمینی و هوایی، برای خود دانشمندی است. بازگویی همه ی آن ها در این مجال نمی گنجد.

خسته شدم. باز هم بنویسم؟!**

ب. الف. بزرگمهر   ۲۳ اسپند ماه ۱۳۹۷

پی نوشت:

* «بخوان به نام پروردگارت كه آفريد. انسان را از علق آفريد. بخوان و پروردگار تو كريم ترين است. همان كس كه به وسيله قلم آموخت. آنچه را كه انسان‌ نمى ‌دانست [بتدريج به او] آموخت.»

** به شیوه ی «بز عزازیل نظام»: بازم بگم؟!

***

انتقاد عضو دفتر نشر آثار خامنه‌ای از مجبور کردن محکومان به رونویسی کتاب

علی عسگری، هموندِ «دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی»، فرمان دادگاه درباره ی واداشتن ابوالفضل قدیانی به رونویسی از چند کتاب هماوند به رهبر جمهوری اسلامی را «بدسلیقگی» دانست.

بتازگی گفته شد که ابوالفضل قدیانی، کنشگر سیاسی و هموند والارتبه ی «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» به سه سال زندان و «مطالعه و رونویسی از سه کتاب» چاپ شده از سوی نهادهای حکومتی محکوم شده‌است.

علی عسگری در واکنش به این خبر گفت که «دفتر تنظیم و نشر آثار رهبر معظم انقلاب هیچ توصیه‌ای به دادگاه‌ها جهت مطالعه اجباری آثار رهبر انقلاب توسط محکومان ندارد و این کار را مغایر با اثربخشی و روح کار فرهنگی می‌داند.»

برگرفته از «خبرخوان» تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»   ۲۰ اسپند ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!