نوشته ی کهنه ی زیر از آنِ نزدیک به سه سال پیش است که
امروز الله بختکی به آن برخوردم و ناچار شدم واپسین بند نیمه کاره رها شده ی آن را
نیز بپیرایم. تاریخ نوشتار ۲۵ آگوست ۲۰۱۴ است و نکته ی دندانگیر نویی نیز هم اکنون ندارد؛ ولی شاید برای یادآوری
بد نباشد. زیرا روغن سپارش داده شده به آن سوی اقیانوس، رسیده و نرسیده، هنوز هم دیر
یا زود دارد.
ب. الف. بزرگمهر دهم فروردین ماه ۱۳۹۶
***
رییس جمهور مستضعفین و رییس جمهور مستکبرین
یک
عکس مربوط به رییس جمهور اصلاح طلب عدالتخواه ماست که از خودروی آخرین مدل پیاده می
شود تا در حرکتی نمایشی، سری به کودکان زمینگیر در توانبخشی نارمک بزند. کسی که بسیاری
از ما حوشحالیم رای آورده، چون سایرین آنقدر «مدل واضحی» بودند که صد رحمت به این یکی ...
عکس دوم، رییس جمهور بی ادعای اوروگوئه را در صف انتظار
در یکی از بیمارستان ها برای ویزیت پزشک نشان می دهد. رییس جمهوری که هر سال کم و
بیش ۹۰ درصد از درآمد خود را صرف امور خیریه کرده است ...
کاری به بی دین ها، بی خداها، شکاک ها، ندانم گراها
ندارم. مسلمین عزیز بروند قدری در احوال ادعاهای گزاف شان تعمق و تامل کنند که
قرار بود چه بشود و چه شده و به کجا رفته اند که ریس جمهور یک کشور تنگدست به همه
شان درس می دهد .
از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش و پارسی نویسی درخور از
اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
از زبان رییس جمهور اصلاح طلب عدالتخواه:
آقا جان آمدی و نسازی. قدیم ترها، پیش از انقلاب را می
گویم، آنقدر در مسجد چپق دود می کردند که
ما بالای منبر سرفه مان می گرفت. الان هم که این حرف ها را می شنویم، همان خفگی
بهمان دست می دهد. من کجا ادعا کردم رییس جمهور اصلاح طلبِ عدالتخواه هستم؟! لا الله الاالله! من گفتم: تدبیر و امید!
حتا نگفتم برای که؟ شما اجازه بدهید کارمان با «شیطان بزرگ» کمی بیش تر پیش برود،
اصلاح طلبی و عدالتی نشان تان بدهم که رویش یک وجب روغن داشته باشد. آن را به
برادران در آنسوی اقیانوس سپارش داده ایم؛ دیر یا زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد.
ب. الف. بزرگمهر ۲۵ آگوست ۲۰۱۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر