مادری را در افغانستان به گناه داشتن هماوندی برون از
شریعتی وامانده سنگسار کرده اند؛ دخترکش، ددمنشی را برنتافته به پشتیبانی از مادری
که تنها کالبد بیجانش بر زمین مانده، برمی خیزد و سنگ های پرتاب شده ی یورشگران را
به سوی خودشان پرتاب می کند. مادری از میان می رود؛ زندگی کودکی بی مادر، برای
همیشه دستخوش فنا می شود تا قانون های دین و آیینی پلید و همراه با آن، واماندگی
جامعه ای توسری خور و خوار شده، پابرجا بماند.
از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی نویسی و بازآفرینی درخور از
اینجانب: ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر