«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱, یکشنبه

عِمران خان، هم خدا را دارد و هم خرما را

بوسه ای برای تو که هم این جهان را داری و هم آن جهان را

عِمران خان، آدمی بسیار دلبسته به کیش و آیین های اسلامی است؛ برای همین، هنگامی که به ایران قدم رنجه می کند بجای دیدار و روبوسی با رهبر ولایت خرموش ها بدیدار آقا امام رضا شرفیاب می شود تا دنباله ی سفرش، رنگ و بویی سپندینه (مُقَدَّس) بخود گیرد. عِمران خان تاکنون، دستِکم سه بار داماد شده است. اینکه آیا همه ی آن زنان را همچنان یکجا در کابین خود دارد، بر من روشن نیست و اگر چنین نیز باشد از دیدگاه آن شرع اَنورِ نه تنها کاری بد بشمار نمی رود که پسندیده نیز هست؛ افزون بر آنکه دارندگی است و برازندگی! با این همه، دگرگونی در شیوه ی نگرش عِمران خان و چگونگی همسریابی اش در گذر زمان که کسی آن را به تصویر کشیده، چشمگیر است. بُردار زمان را از روی تصویرها و چهره ی عِمران خان می توان بروشنی بازشناخت که با نخستین همسر که بشیوه ی اروپایی جامه دربر کرده از چپ می آغازد؛ از همسر دوم چادر چاقچوری امروزی می گذرد و به همسر سوم سوپراسلامی و چنانچه خوارکننده نباشد که آماج سخنم نیست: «داعشی» در سمت راست می رسد. در تصویر دیگری که پیوست نموده ام، همین نخستین همسر است که بوسه ای هوایی برای کسی می فرستد و باید چنین انگاشت که عِمران جان، آماج تیر چنان بوسه ای بوده است:
بوسه ای برای تو که هم این جهان را داری و هم آن جهان را!

... و الله برای عِمران خان از هر سویه ساخته است. بگفته ی آذربایجانی های خودمان که دلنشین تر است:
الله برکت ورسین! الله ساخلاسین!

با این همه، عِمران خان، آدمی بسیار دلبسته به کیش و آیین های اسلامی است؛ هم خدا را دارد و هم خرما را!

ب. الف. بزرگمهر   یکم اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!