روی گند و گه بالا آمده، هرچه بیش تر ماله بکشید، گند
آن بیش تر در آمده و سویه ای ریشخندآمیزتر از پیش بخود خواهد گرفت
گزارش زیر را دانسته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه
مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» برگرفته و
بختی برای ویرایش آن نیز نداشتم. واکنش «سپاه پاسداران تاریک اندیشی و واپسگرایی»
و نهادی انباشته از کارچاق کن و دله دزد به نام «جمعیت هلال احمر» به گفته های یکی
از پاچه ورمالیده ترین و بدپیشینه ترین هموندان اینک بازنشسته ی سپاه یاد شده به
اندازه ای بسنده، چشمگیر و شایان درنگ از آن میان بویژه برای آن گروه از روشنفکران
نادان و لمیدگان چپ نماست که هر بار با دوگانه سازی های ساختگی، در کردار هم به
رژیم خرموش های اسلام پیشه و هم به امپریالیست ها که کمر به خدمت شان نیز بسته
اند، یاری می رسانند؛ گرچه، درباره ی گروه لمیدگان چپ نما که گروهبندی های کوچک تر
"چپ" تندرو را نیز دربرمی گیرد، سخن تنها بر سر نادانی شان نیست که بیش
از آن، پاسخ به نیازی درونی برای شانه تهی کردن از کاریای راستینِ چپ
راستین در ایران بدرازای بیش از هشت ـ نه سال در پیگیری آماجمندانه و ببار نشاندن
شعار سرنگونی رژیم سگ مذهبی است که در کردار، نقش دستیار کشورهای امپریالیستی
برهبری «یانکی» ها در سرکوب جنبش های توده ای و خلقی میهن مان از یکسو و پیشبرد
سیاست اقتصادی ـ اجتماعی زنهارخواهانه، ضد ملّی و ایران برباددهِ «نولیبرال سرمایه
امپریالیستی» از سوی دیگر را بر دوش گرفته و همچنان با سرسختی به پیش می برد؛
گزینه ای درخور و شایسته که بی آن، دستِکم بخشی از کارگران و زحمتکشان پیرامون آن
در میهن مان، سردرگم و پراکنده بر جای می مانند و به خرده کاری کشانده می شوند و
همه ی اینگونه روشنفکران جا خوش کرده در سازمان ها و حزب های کوچک و بزرگ با گرایش
های آشکار و پنهان سوسیال دمکراتیک را همراه گروهبندی های شان، خواه ناخواه
در جایگاه تبهکار می نشاند.
آنچه آن پاچه ورمالیده ی بدپیشینه فراموش نمود به گفته
هایش بیفزاید، همکاری دربست و باریک تر بگویم: مزدوری رژیم تبهکار اسلام پیشه با
امپریالیست ها برهبری «یانکی» ها در فروپاشاندن یوگسلاوی۱ بود که در جاهای دیگر بویژه در کشورهای
همسایه ی ایران، پاره تن مان: افغانستان و عراق با خریّتی بیمانند از دیدگاه
تاریخی، حتا بدتر از تن دادن رژیم قاجار به سرکوب افغان ها با سپارش
امپریالیست های کهنه کار انگلیسی که به جدایی بی برو برگردِ افغانستان از ایران
انجامید، پی گرفته شد. ناگفته نگذارم که رژیم خرموش های فرمانروا بر میهن مان از
چندی پیش به این سو نیز نقش پادویی «یانکی» ها در افغانستان را بر دوش دارد.۲
گفته های آن مردک که «... با القاعدهایها
با هم بودیم ... مجاهدین از سرتاسر دنیا آمدند و یک اتفاق جدید رقم خورد و یگانهای
جهادی مسلمان متشکل شدند»،۳ همچنین گوشه ای از روند کالبد یافتن جریان های مزدور
اسلام گرا که بی هیچ گمان و گفتگو، زیر رهبری و سازماندهی امپریالیست ها به به
بوته ی آزمایش درآمد و سپس در جاهای دیگر کشت و از آن بهره برداری شد را نیز نشان
می دهد و گواهی می کند. درست به همین شَوَند است که این گفته ها با آنکه
رویهمرفته، چیزی تازه نیز دربر ندارند و واقعیت های تلخ و ناگوار به تاریخ پیوسته
اند، دستپاچگی و حتا سراسیمگیِ دم و دستگاه سرکوب و کارچاق کنی رژیم خرموش ها را
در پی داشته و به ماله کشی روی گند و گه بالا آمده، وادارشان نموده است؛ کوششی
جانکاه و بی بر و بار که هرچه بیش تر در انجام آن پافشارند، گند آن بیش تر در آمده
و سویه ای ریشخندآمیزتر از پیش بخود خواهد گرفت؛ به این شَوَند ساده که همه از آن
آگاهند.
سخنگوی «سپاه پاسداران تاریک اندیشی و واپسگرایی»، نگران
کدام «دشمنان انقلاب و ملت ایران»۴ است که گویا از این گفته ها بهانه و دستاویزی
برای توسری زدن بیش تر به رژیم خرموش ها خواهند تراشید؟ بی هیچ گمان و گفتگو، آماج
سخن وی، امپریالیست ها برهبری «یانکی» ها نیست و نمی تواند باشد؛ زیرا آن ها همه
چیز را بسی بیش از این گفته های سر و دُم بریده می دانند و هرگاه بخواهند از
ریزترین دستاویزها چماقی بزرگ می سازند. روشن تر از روز است که دستپاچگی همه تان
از آگاهی هر روز افزون تر از پیش توده های مردم ایران و از آن میان، پایین ترین
لایه های نیروهای سرکوبگر خود رژیم است که گام بگام بیش تر درمی یابند به مزدوری چگونه
رژیمی تن داده اند؛ نیروهایی که تاریخ دور و نزدیک نشان داده که با نخستین خیزش
های توده ای پایدار، لوله ی تفنگ خود را بسوی رهبران و فرماندهان زنهارخواه و تن
به نوکری بیگانگان داده، خواهند گرفت.
«دشمنان انقلاب و ملت ایران»، خود شما، آن رهبرِ پوشالی کیر
خر و سایر دو یا چند ملیتی ها از آن میان، برادران تازی ـ انگلیسی تمرگیده در
بالای هرم پوشالی رژیمی ایلخانی است که پشت به نیروهای امپریالیستی دارد و به
پشتوانه ی همان ها همچنان روی پا ایستاده است. ترس از خیزش توده های مردم بویژه در
منطقه ی نفتخیز خوزستان، شما را واداشت که در هنگامه ی تندآب ها و بی خانمانی
بسیاری از مردم، پای «حشره های شعبی» که خود آن ها را خورانده و پروار نموده اید
را به ایران باز کنید؛ به آن در اینجا نمی پردازم؛ تنها به همین بسنده می کنم که
بگویم: گور خود را می کنید و خواه ناخواه نابود و به دوزخ روانه خواهید شد. بسیاری
از آن ها نیز که در کانادا یا جاهای دیگر، بهشتی زمینی برای خود یافته اند نیز با
سرنگونی این رژیم پلید، روز خوش نخواهند داشت. امپریالیست ها هر چه برده اید را حتا
اگر شده از گلوی تان بیرون خواهند کشید.
ب. الف. بزرگمهر ۲۹ فروردین ماه ۱۳۹۸
پی نوشت:
۱ ـ «نشانهها و نمودهای کافی، گواه ترس بورژوازی ملی که نم نم باران را
به سیل بنیان کن انقلاب ترجیح می داد و نیز هراس فزاینده سایر نیروهای واپسگرا و
واپس نگر اجتماعی از گسترش پیشرفت انقلاب و سمتگیری هرچه بیشتر آن به سود طبقه
کارگر و توده های زحمتکشان، بود. تاریخ نشان می دهد که پیش از پیروزی انقلاب تا هم
اکنون، تماس های بیشتر پنهانی و گاه از پرده برون افتاده ای، از سوی نمایندگان سیاسی
همه این نیروها با نمایندگان کشورهای امپریالیستی و بویژه امپریالیست های ایالات متحده
(از گفتگوهای ژنرال هایزر با آیت اله بهشتی و دیدارهای ابراهیم یزدی به نمایندگی
از سوی ایت اله خمینی با نمایندگان ریز و درشت امپریالیست های اروپایی و امریکایی
پیش از انقلاب بر سر برکناری شاه از حاکمیت و جایگزینی این نیروها بجای رژیم
وابسته شاهنشاهی گرفته تا ماجرای ننگبار و خائنانه مک فارلین ـ رفسنجانی به نام ایران
ـ گیت و دیدارها و همکاری های گسترده پس از آن در فروپاشی یوگسلاوی، به پیروزی
رساندن نیروهای اشغالگر امپریالیستی در عراق و افغانستان و ...) به زیان طبقه
کارگر و سایر زحمتکشان ایران و منطقه، به زیان منافع ملی ایران و حتا گاه به زیان
منافع کوته بینانه نیروهای درون و پیرامون حاکمیت، وجود داشته است»
برگرفته از نوشتارِ «ارزیابی
هایی درباره وضعیت کنونی و چشم اندازهای آینده ایران»، ب. الف. بزرگمهر هفتم فروردین ماه ۱۳۸۹
۲ ـ «مقامات وزارت خارجه ایران این روزها در نقش
سخنگویان طالبان عمل میکنند ... آیا بهتر نبود به جای شنیدن صدای طالبان، صدای
مخالفان سیاسی ... شنیده میشد؟»
نوشته ی شاهحسین مرتضوی، سخنگوی
دولت پوشالی افغانستان در «فیسبوک» که سپس آن را زدود. برگرفته از «خبرگزاری دَری» و درج در یادداشت «مگر ما
خودمان قَرِه نوکر و پادو نداریم که همین شکرها را بخورد؟!»، ب. الف. بزرگمهر ۲۴ دی ماه ۱۳۹۷
۳ ـ گزارش زیر
۴ ـ همانجا
***
واکنش سپاه و دولت به گفتههای سعید قاسمی: «شخصی و
فاقد اعتبار»؛ «پاس گل به دشمن»
سپاه پاسداران، روز چهارشنبه، ۲۸ فروردینماه، اظهارات سعید
قاسمی، از فرماندهان بازنشسته سپاه، در مورد استفاده این نیرو از پوشش هلال احمر
برای آموزش دادن به شبهنظامیان اسلامگرا در بوسنی را تکذیب کرد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، رمضان شریف، سخنگو و مسئول
روابط عمومی کل سپاه، روز چهارشنبه گفت:
«اظهارات آقای سعید قاسمی که مدتی داوطلبانه در بوسنی
حضور داشتهاند و سالهای زیادی هم از بازنشستگی ایشان میگذرد، دیدگاهی شخصی و
فاقد اعتبار بوده و مورد تأیید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم نمیباشد.»
وی افزود:
«مواضع و کارکردهای سپاه در عرصههای مختلف تابع منطق
و منطبق با قوانین و مقررات بوده و اقدامات امدادی سپاه به مردم مسلمان بوسنی نیز
از این قاعده تبعیت کرده است.»
سعید قاسمی در روزهای اخیر در گفتوگو با برنامه اینترنتی
«رو در رو» گفت:
«در بوسنی در قلب اروپا اتفاقاتی افتاد. با القاعدهایها
با هم بودیم. استیلشان را از ما گرفتند … مجاهدین از سرتاسر دنیا آمدند و یک
اتفاق جدید رقم خورد و یگانهای جهادی مسلمان متشکل شدند.»
او در این گفتوگو توضیح داد که سپاه پاسداران در پوشش
هلال احمر، به آموزش نظامی اسلامگرایان در بوسنی مشغول بوده و با ذکر نام کریستین
امانپور، خبرنگار ارشد در شبکه خبری سیانان، نیز گفت:
«این خانم همولایتی ما... که همه سیاستمداران ما دوست
دارند با ایشان صحبت کنند، از آقای احمدینژاد گرفته تا روحانی، و به نظر میرسد
یک خواهرخواندگی با مقامات دولتی ما دارد، این بیشرف جاسوس سیانان و بیبیسی،
ما را افشا کرد.»
در واکنش به این اظهارات، جمعیت هلال احمر ایران در حساب
توئیتر خود نوشت:
«هلال احمر هیچ گاه اجازه استفاده از نشان و لباس خود را
به نیروهای نظامی نمیدهد. طبق کنوانسیون چهارگانه ژنو در مخاصمات مسلحانه بیطرفیم؛
چون کار مهم حمایت از انسانیت و کمک به غیرنظامیها را داریم. اگر فرد یا نهادی از
نشان و لباس جمعی هلال احمر ایران استفاده کرده، قطعاً بدون هماهنگی بوده است.»
این پیام میافزاید:
«بدین ترتیب به دنبال اقرار سعید قاسمی، از فرماندهان
سابق نظامی به استفاده از پوشش هلال احمر برای اهداف نظامی در زمان جنگ بوسنی، جمعیت
هلال احمر جمهوری اسلامی ایران از وی به مراجع قضایی شکایت کرده و حق پیگیری این
موضوع را تا زمان رسیدن به نتیجه برای خود محفوظ میداند.»
پس از آن که هلال احمر سعید قاسمی را تهدید به شکایت قضایی
کرد، آقای قاسمی روز سهشنبه بار دیگر بر گفتههای خود تأکید کرده و در توئیتر خود
نوشت:
«به چشم دیدیم در لباس سازمان ملل جاسوسی میکنند؛ از ملت
هایی که نمیجنگند و عنانشان را بدست غربیها میدهند، حالا تعجب میکنم که بر ما
خرده می گیرند، چرا با لباس هلالاحمر به نجات مستضعفین رفتید!»
او افزوده است: «مگر نه اینکه معنی پوشیدن این لباس یعنی
نجات مسلمین و هر بنیبشری که تحت آسیبِ ظالم است؟»
سخنگوی سپاه روز چهارشنبه به سعید قاسمی و دیگر بازنشستههای
این نیرو تذکر داد که «از اظهارنظرهای غیرمسئولانه و خلاف واقع پرهیز نموده و
برای دشمنان انقلاب و ملت ایران تولید بهانه و دستاویز نکنند».
در جریان جنگ بوسنی در سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۳ ایران از طریق
سپاه پاسداران و حزبالله لبنان در جنگ مشارکت داشت. احمد جنتی به نمایندگی از آیتالله
خامنهای، فعالیتهای مربوط به حضور ایران را پیگیری میکرد.
در حالی که مقامهای ایرانی در جریان سیل اخیر ایران
همواره از اثری که تحریمهای آمریکا بر سخت شدن کمکرسانی دیگر کشورها به سیلزدگان
ایرانی دارد بهشدت انتقاد کردهاند، اظهارات تازه سعید قاسمی نگرانی مسئولان هلال
احمر ایران را در این مورد بیشتر کرده است.
در همین ارتباط، اسماعیل رمضانی، مدیر روابط عمومی جمعیت
هلال احمر، روز سهشنبه در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به این پرسش که که آیا
اظهارات این فرمانده سابق سپاه باعث میشود که مسیر کمکها به ایران سختتر شود،
گفت:
«در هر جای دنیا ممکن است سوء استفاده از صلیب سرخ
اتفاق بیفتد و اینگونه نیست که یک کار سازمانیافته و مورد تأیید ما باشد.»
او افزود:
«ما هم به عنوان هلالاحمر تحریم نیستیم؛ اما به دلیل
تحریمها، امکان کانال مالی و تبادلات مالی با همه دنیا را نداریم. همین الان
صیلب سرخ ها در سراسر دنیا امکان ارسال کمکهایشان را به ما ندارند و در حال
تلاش هستیم که با فشار به مجامع رسمی این کانال باز شود.»
رمضانی خاطرنشان کرد:
«حواشی و جنجالهای اینگونه قطعاً در سختتر شدن کار ما
تأثیرگذار است. در حال حاضر دولت و آقای ظریف در حال تلاش هستند که کانالی برای
ورود کمکهای نقدی به ایران باز شود.»
برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ
اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۲۸ فروردین ماه ۱۳۹۸
بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر