«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

دراکولا بامو! دراکولا بوشو! ـ بازانتشار

از گروه پیرو «اسلام نابِ مُحَمّدی» به شیوه ی چاقوکشی و سربُری آن، برای مردم لولویی درست کرده اند:
گونه ای بهره وری ناب ابزاری، بویژه برای ترساندن لایه های میانگین به بالای اجتماعی!

ـ داعش کم مانده بود به مرزهای ایران برسد ...

ـ داعش در فاصله زمانی کوتاهی از استان انبار عراق گذشت و به استان دیالی، در مرز کرمانشاه و ایلام رسید ...

ـ تروریست های داعش آماده ی بمبگذاری در شهرهای بزرگ ایران می شوند ...

ـ داعش در پدیداری ناامنی و هرج و مرج دست دارد ...

این ها تنها چند نمونه از گفته هایی است که کمابیش با همین درونمایه، بارها از زبان بلندپایگان رژیم دزدان اسلام پیشه بیرون آمده است. اینکه آماج برجسته ی چنین زبان بازی های گزافه گویانه ای، آفرینش آمادگی روانی برای هماوند دانستن و پیوند زدنِ جنبش های اجتماعی آینده ی مردم ایران با جریان های تروریستی چون «داعش» و در پی، سرکوب آن ها به این بهانه در هر گوشه ای از میهن مان است، برایم چون روز روشن است؛ ولی اکنون، شیوه های پراکندن بیم بر بنیاد چنین سوژه ای و امیدبخشی بی پایه ی منطقی بر آن بنیاد با به رخ کشیدن نیروی خویش از سوی رژیم دزدان اسلام پیشه تا اندازه ای به آن شوخی (جوک) می ماند که هنگامی دورتر، «ساواک» رژیم شاه گوربگور شده برای کوچک شمردن یکی از دلاورترین خلق های پهنه ی آریانا در درازنای تاریخ میهن مان: «گیلان» ساخته بود:
فیلم «دراکولا»، تماشاگران ترسویی که به هر رو می خواهند آن فیلم را ببینند؛ ولی هر بار که دراکولا پا به صحنه می گذارد، می ترسند به وی با دندان های خون آشامش بنگرند و برگماری چند یکه بزن و نترس در سالن سینما که پدیدار شدن «دراکولا» را هشدار داده تا تماشاگران، سرهای شان را بزیر افکنده، نترسند:
ـ دراکولا بامو!

ـ دراکولا بوشو

ب. الف. بزرگمهر  ۲۲ اردی بهشت ماه ۱۳۹۵  


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!