«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

اگر خود خدا هم آنجا بود از نیش آن ها در امان نمی ماند

«این ها بر و بچه ها و دست پروردگان همان زنبورهای عسل اند که پیش از رفتن به آنجا، هر چه عسل داشتند، در بازار فروختند و برای شما کارگران جز نیش چیزی بر جای نماند. گناهی ندارند؛ اگر خود خدا هم که بگفته ی امام راحل، کارگر است، آنجا بود از نیش آن ها در امان نمی ماند.»

از زبان «کیر خر نظام»:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۲ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸

***

گزارش خبرنگار پیام سندیکا از مراسم روز کارگر ۱۳۹۸ [در تهران]

از اوایل صبح خیابان منتهی به بهارستان با اعزام پلیس و نیروهای امنیتی انباشته شد. ساعت ۱۰ صبح طبق برنامه کارگران با دعوت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران، اتحادیه نیروی کار پروژه ای ایران، اتحاد سراسری بازنشستگان ایران، بازنشستگان فلزکارمکانیک، گروه اتحاد بازنشستگان، بازنشستگان سندیکای بافنده سوزنی، اتحادیه آزاد کارگران، در صفی منظم و آرام به سمت مجلس از حاشیه جنوبی خیابان مجاهدین به سمت محل ویژه همیشگی تجمعات رهسپار بودند که یکی از افسران جلو آمده و با آقای وحید فریدونی یکی از کوشندگان کارگری سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی وارد گفتگو شد. آقای وحید فریدونی به ایشان گفتند که مراسم روز کارگر است و کارگران برای اعلام خواسته های خود به مجلس آمده اند.

راهپیمایی ادامه پیدا کرد و بعد از مستقر شدن و باز نمودن پلاکاردها دوستان به نوبت شعارهای از پیش تعیین شده را با صدای رسا اعلام می کردند.  کارگر معلم دانشجو اتحاد اتحاد اولین شعار تجمع کنندگان بود. این همه اختلاسگر ـ  زندانه سهم کارگر ... بیشتر شعارها در مورد موضوع معیشت و گرانی بود. همچنین کارگران خواستار آزادی زندانیان کارگر و معلم و دانشجو بویژه اسماعیل بخشی، و سپیده قلیان بودند.
 
شوربختانه مانند مراسم همیشگی، این لباس شخصی ها بودند که به تجمع حمله کرده و به پاره کردن پوسترها و دست نوشته ها پرداختند. تلاش اولیه برای دستگیری وحید فریدونی با حمایت کارگران و اعضای سندیکای فلزکارمکانیک با حلقه زدن و قلاب کردن دست ها انجام نشد. طول تجمع که بیش از ۴۰۰ متر می شد و از هر طرف از سوی لباس شخصی ها به تجمع حمله صورت می گرفت که با ضرب و شتم کارگران معترض و ورود یگان های ویژه و نیروی انتظامی جهت دستگیری ها، تجمع بحرانی تر گردید. کارگران تلاش کردند محل را ترک کنند که به بازداشت بیش از ۳۰ تن منجر شد. اولین کسانی که دستگیر شدند، آقای فریدونی، رضا شهابی و حسن سعیدی بودند. کارگران معترض تلاش می کردند که با آرامش محل را ترک کنند؛ اما خشونت پلیس و لباس شخصی ها بحران را افزایش می داد. کارگران به سمت مترو بهارستان و میدان بهارستان تارانده شدند و همچنان دستگیری ها ادامه داشت. پیرمرد بازنشسته ای که از این رفتار متعجب شده بود با در آوردن کارت خود به افرادی که او را زده بودند، گفت که او نیز یک بازنشسته ی نیروهای مسلح و سرهنگ است و با این حقوق نمی تواند زندگی کند و این روزگار شما هم در آینده خواهد بود.

 زنان و پیرمردان تلاش بسیار زیادی برای رهانیدن بازداشتی ها از دست پلیس داشتند. تجمع با رفتن خانواده ها و دوستان بازداشتی به سمت کلانتری ارک همچنان ادامه پیدا کرد.

طبق آخرین اخباری که کانال تلگرامی سندیکای واحد نگاشته است:
تعدادی ازرانندگان شرکت واحد درهمراهی با خانواده های اعضای بازداشتی سندیکا، درمقابل محل بازداشت کارگران شرکت واحد مقابل پلیس امنیت گیشا تجمع کردند و نگران وضعیت جسمانی بازداشتی ها هستند و براساس آخرین پیگیری خانواده ها، عوامل پلیس امنیت گیشا به خانواده ها گفته اند، کارگران امشب در بازداشت می مانند و فردا به دادسرای زندان اوین منتقل خواهند شدn.

بر پایه ی آخرین اخبار بازداشتی ها، وحید فریدونی ازاعضای بازداشتی سندیکا بعلت ضرب وشتم مامورین دربیمارستان بستری گردیده است و ۱۶تن ازبازداشتی ها مجددا به بازداشگاه وزرا منتقل شده اند. رضاشهابی، حسن سعیدی، ناصرمحرم زاده و سید رسول طالب مقدم، همچنان در بازداشت پلیس امنیت گیشا زندانی هستند. خانم شیری دیگرعضو سندیکا بعد از بازداشت کوتاهی از کلانتری بهارستان آزاد گردید

سایت رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!