«آقا چرا بجای
این ها ـ یا چنانچه کمی ترس و لرز نیز داشته باشد: در کنار این ها! ـ بسراغ دانه
درشت ها نمی رویم؟»* پاسخی سربسته در این
مایه خواهد شنید:
کار و بار آن دانه
درشت ها با خداوند مَنّان است؛ بارشان سنگین است و خُمس و زکاتی هم پرداخته اند؛
این دانه ریزها از گونه ای دیگرند؛ چهره های لاغر و تکیده شان گول تان نزند! درست
است که پول و پله ای ندارند تا خُمس و زکات نان و آبداری در راه الله بپردازند؛
ولی، همین ها هستند که نگذاشته و هنوز هم نمی گذارند ما از عوام النّاس، سپاه ضد
استکباری بسازیم و به جنگ کُفّار بفرستیم! کاری کرده اند که مُقلّدین پر و پا قرص
مان هم دیگر گوش شان به ما بدهکار نیست. شما که برادر دینی هستی، کلاه خودت را
داور کن و بگو: کدام گروه بیم برانگیزترند و بیش تر چوب لای چرخ اسلام می گذارند؟ خوب!
خدا خودش، کار و بار این ها را به ما سپرده است:
وظیفه ای الهی که
از زیر بار آن نمی توان شانه تُهی کرد!
از زبان «کیر خر
نظام»: ب. الف. بزرگمهر ۱۷ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸
پی نوشت:
* بیچاره عمّه ی عطار نیشابوری که
از این رهگذر، هر از گاه ناسزاهای آبداری دریافت می کند و پاره استخوان هایش در
گور می لرزند! زبان بیگانه است دیگر؛ پس از ۱۴۰۰ سال قرآن خوانی و روضه خوانی و
اینا توده ی مردم در بسیاری جاهای ایران زمین، آن را خوب نیاموخته اند و شاید
با خود می اندیشند که عمّه ی عطار نیشابوری، زن نادرستی بوده و خودشان هم دو تا
ناسزای دیگر بارش می کنند! آن همکار کُرد ایلامی، جان بجانش می کردی که بگو: «مُستَضعَف»،
باز هم می گفت: «ایما مُستعفضیم!» («دوران دیگری فرا رسیده است!»، ب. الف. بزرگمهر ۲۱ دی ماه ۱۳۸۹
http://www.behzadbozorgmehr.com/2011/01/blog-post_14.html )
http://www.behzadbozorgmehr.com/2011/01/blog-post_14.html )
** عبارت
«دانه درشت» را نیز همین گروه [دزدان
و رشوه خواران کوچک و میانگین، سبک وزن و میان سنگین] سرهم کرده اند که تا اندازه ای از زشتی و پلیدی
کار بکاهند؛ زشت است و با فرهنگ درخشان ما بویژه بخش اسلامی آن نمی خواند که واژه
های ناشایستی چون دزد و رشوه خوار بر زبان آوریم!
برگرفته از
پانوشت نوشتار «به شاخ سرو قُمری داستان زن ...»، ب. الف. بزرگمهر نهم مهرماه ١٣٩١
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر