«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ تیر ۱۳, پنجشنبه

در چنین کارهایی، خدا وکیلی هیچگونه بده بستانی نان و آبدار در کار نیست

چه شد که چین با ۳۲۰ میلیارد دلار منابع خود میان سال های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶، دویست و بیست و شش میلیون پیشه پدید آورد و ما با بیش از ۲۰۰۰ میلیارد دلار نتوانستیم کارورزی در کشورمان را به سی میلیون تن برسانیم؟! (پرسش محمد بحرینیان، پژوهشگر اقتصادی در ویدئوی پیوست ـ برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران» ۱۲ تیر ماه ۱۳۹۸)

پاسخ از زبان یک سوداگر و کارچاق کنِ دست اندر کارِ بازی های خورد و برد با آنچه «جامعه جهانی» نام گرفته است:
وللهِ دروغ چرا؟ آنجا را نمی دانم؛ ولی اینجا خدا وکیلی، در چنین کارهایی هیچگونه بده بستانی نان و آبدار که دست ما را بگیرد، در کار نیست؛ وگرنه، ما روی دست چین و ماچین می زدیم و هر روز الا ماشاء الله، هزاران پیشه خرید و فروش می کردیم.*  

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ تیر ماه ۱۳۹۸

* بیگمان این سخن باریک و پاکیزه را بدیده می گیرید که چرا وی، بنا بر سرشت ریشه گرفته از پیشه اش به عنوان نمونه نمی گوید: هزاران پیشه می ساختیم و ...

https://youtu.be/QREepd-fBD8

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!