«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ مرداد ۲۳, چهارشنبه

الاغ رسول الله، بهترین نماد اقتصادی اسلامی! ـ بازانتشار

به بهانه ی بازانتشار

نوشته بودم:
«... با روندی که اقتصاد ”ولایت آقا“ می پیماید، دور از ذهن نیست که ”عفیر“ نیز به همان سرنوشت ریال کنونی یا بدتر از آن دچار شود» (یاددداشت زیر). هم اکنون با روز و روزگاری که اقتصاد نامور به «ملّی» و پولی به همین نام یافته، حتا اگر قرار بر کاربرد آنچنان پولی «اسلامی» بجای ریالِ خاک بر سر باشد، دیگر تصویر شش در چهارِ سر و گردن «الاغ رسول الله» چندان گویا نیست؛ بجای آن بهتر است تصویر آن اُلاغ برگزیده در حالیکه چهارنعل برای خودکشی بسوی «چاه بنی خطمه» روان است،* بر آن نقش بندد. بله! بگمانم چنین نقشی زیبنده تر باشد.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۳ اَمرداد ماه ۱۳۹۸

* «خدا را سپاس که مرا همان الاغ قرار داد!»

***

الاغ رسول الله، بهترین نماد اقتصادی اسلامی!

این طرح اسکناس های تازه ای است که از دید طراح آن تا سال ۱۴۰۰ جایگزین اسکناس های کنونی شده و واحد «پول اسلامی» (بجای ملی پیشین!) نیز نامی اسلامی تر از ریال کنونی خواهد یافت؛ و چه نامی بهتر از نامِ نامی «عفیر» یا همانا «الاغ رسول الله» بر آن! هنوز روشن نیست یک «عفیر» در آن هنگام به اندازه ی چند ریال ارزش خواهد داشت؛ ولی با روندی که اقتصاد «ولایت آقا» می پیماید، دور از ذهن نیست که «عفیر» نیز به همان سرنوشت ریال کنونی یا بدتر از آن دچار شود؛ روندی نه چندان ناشایست برای اقتصادی که از سوی آن امامِ راحل، «مالِ خر» نام گرفته بود! در چنین اقتصادی، «پول ملی» یا در آینده ی نزدیک، «پول اسلامی»، چنان کاغذ پاره ای خواهد شد که حتا الاغ ها نیز که افزون بر مردمان این سرزمین از گرسنگی و کمبود و گرانی سرسام آور رنج می برند، از بلعیدن چنان اسکناسی بجای علف خودداری کنند؛ بویژه آنکه به تصویری از گونه ی خودشان نیز آذین شده باشد! و این بیگمان، یکی از بزرگ ترین دستاوردهای اقنصادی، فرهنگی و سیاسی «ولایت آقا» در همه ی این سال ها خواهد بود.

ب. الف. بزرگمهر   پنجم شهریور ماه ۱۳۹۳

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!