بنا
بر خبرهای رسیده، اسماعیل بخشی، کنشگر و نماینده ی کارگران «نیشکر هفت تپه» را پس
از بازداشت به اندازه ای رنج و آزار (شکنجه) داده که ناگزیر به فرستادن وی به بیمارستان
شده اند؛ همچنین، علی نجاتی از هموندان «سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه» با یورش دژخیمان
امنیتی و نیروی نامور به «انتظامیِ» رژیم سگ مذهب به خانه اش بازداشت کرده و برده
اند (بنیاد
خبر، برگرفته از «گوگل پلاس»).
آماج تبهکاران از بازداشت و سپس آزاد نمودنِ شماری از
کارگران پرخاشگر و نگهداشتن اسماعیل بخشی، کنشگر و نماینده ی کارگران «نیشکر هفت
تپه» از همان نخست، روشن بود. برای اسلام پیشگان دزد و تبهکار، وی و دیگرانی چون
علی نجاتی که بتازگی دستگیرش نموده اند، «دانه درشت» بشمار می روند. «دانه درشت»
هایی که به پندار خامِ سگ مذهبان، چنانچه دستگیر شده و رنج و آزار بسیار ببینند،
دیگران از فرجام کار، ترسیده و خاموش خواهند شد. رژیم اسلام پیشگان، همزمان با
هرچه بیش تر در گل فرورفتن، آنچنان کور و کر و خِنگ نیز شده که درنمی یابد، روند
کنونی و سراشیبی که روی آن قرار گرفته اند با همین چند سال پیش ـ و نه گذشته ای
دورتر ـ از جداگانگی های بزرگی برخوردار است:
هم شیبِ آن افزایش چشمگیری یافته و هم روند سرنگونی، شتاب
بازهم بیش تری گرفته است؛ پدیده ای که از دیدگانِ امپریالیست های «یانکی» و
همدستانش نیز دور نمانده و بازتاب آن در شیوه ی گفتار و چگونگی کردارشان بروشنی
دیده می شود. از دیدگاه «سوسیالیسم دانشورانه»، در چنین روندی، هر سرکوب، هر
بگیر و ببند و هر رنج و آزاری در رنجیره ای از نشانه گذاری های ماهیت ها و پدیده
هایی هماوند با یکدیگر، تنها و تنها سرنگونیِ ناگزیر و فرجامین شما
تبهکارترین رژیم تاریخ ایران را پیش می اندازد و درست به همین شَوَند، شعار برجسته
ی کارگران «نیشکر هفت تپه»: «نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد» که در جاهای
دیگری از ایران نیز پژواک یافت و از سوی کارگران و زحمتکشان سر داده شد، نه شعاری
میان تهی که شعاری باریک و درست است.
پرخاش گسترده ی اجتماعی به این ددمنشی آشکار رژیم، همچنین
برای آن ها که می پندارند «این شتر در خانه ی آن ها نخواهد خوابید، کار و کاریایی
شایسته و بویژه بایسته است. همانگونه که پیش تر نیز در رشته نوشتارهایی یادآور
شده ام، روند کنونی، همچنین دربردارنده ی همچشمی میان توده های میلیونی مردم ایران
و در کانون آن: طبقه کارگر دلاور و جانفشان میهن مان، دهگانان و خلق های ایران
زمین در یکسو و نیروهای امپریالیستی برهبری «یانکی» ها، ریزه خواران و مزدوران
منطقه ای آن در سوی دیگر است. چنانچه ما در این همچشمی جلو بیفتیم و بر این
نیروهای اهریمنی و چشم دوخته به سرزمین مان پیشدستی کنیم، سرنگونی رژیم با همه ی
زیان های ناگزیر و گریزپذیر آن، بسود ایران خواهد بود و چه بهتر که «... آگاه
ترین نیروهای پیشرو و انقلابی ایران ... برای زایش یک پیشانی با برنامه ای درخور
برای سرنگونی رژیم و جایگزینی آن با رژیمی ... که به بهبود انقلابی در زمینه های
گسترده ی اجتماعی و اقتصادی و از آن میان بویژه ملی کردن بی درنگِ بازرگانی بیرونی
از راه بُریدن دست سرمایه داری وابسته به امپریالیسم (کمپرادور) دست یازد»*، همه ی کوشش خود را بکار گیرند.
سرنگون باد رژیم دزدان اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن
مان!
ب. الف. بزرگمهر
هشتم آذر ماه ۱۳۹۷
* «...
آماج آگاه ترین نیروهای پیشرو و انقلابی ایران، کوشش پیگیر برای زایش یک پیشانی با
برنامه ای درخور برای سرنگونی رژیم و جایگزینی آن با رژیمی است که به بهبود
انقلابی در زمینه های گسترده ی اجتماعی و اقتصادی و از آن میان بویژه ملی کردن بی
درنگِ بازرگانی بیرونی از راه بُریدن دست سرمایه داری وابسته به امپریالیسم
(کمپرادور) دست یازد و هوده ی برابرِ همه ی خلق های ایران زمین و حتا پذیرش هوده ی
جدایی از سایر خلق ها و در پیش گرفتن راهی جداگانه برای هر یک از آن ها را برسمیت
بشناسد. به این ترتیب، در آن پیشانی، هیچکدام از نیروهای خودفروخته و از آن میان:
سازمان دوزخی نامور به نام ریشخندآمیزِ «مجاهدین خلق» و «سرتَنَت خواهان» که در
فروپاشاندن ایران زمین، همسو و همگام با امپریالیست ها گام برمی دارند، جایی نمی
ماند؛ مزدورانی که چنانچه کار بالا گیرد و به درگیری بینجامد، چون بُزهای پیشمرگِ
«یانکی» ها و روبهکان دنباله روی آن ها در اروپای باختری و سایر جاها بکار گرفته
خواهند شد. در اینجا مرز روشنی میان نیروهای خواهان سرنگونی رژیم ایران بربادده
با نیروهایی که خواه ناخواه، آگاهانه یا از سرِ ناآگاهی، در رکاب امپریالیست ها
گام برمی دارند، کشیده می شود.» برگرفته
از نوشتارِ «با سمتگیری برای سرنگونی رژیم سگ مذهب اسلام پیشه از فروپاشی ایران
جلوگیریم!»، ب. الف. بزرگمهر دوم شهریور
ماه ۱۳۹۷
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر