دیشب باز هم آن حضرت نورانی به خوابم آمد؛
خوشبختانه به هنگام فرود، داسی در دست نداشت و من دریافتم، حضرت عزراییل نیست؛
بگمانم جبراییل یا شاید یکی از فرشتگان پیام رسان وی. کوتاه و بی هیچ زمینه چینی گفت:
همداستان شوی، سنگین تری!۱ زبانم
بند آمده بود که چیزی بگویم؛ ولی بی درنگ آماج سخن باریک و پاکیزه ی وی را
دریافتم. آشی است که خودمان نیز در بارگذاشتن و پختن آن دست داشته و می دانیم که
درگیری مان با «عجم» ها برای آن ها۲ بهانه ای است تا هم گلوگاه «خلیج عربی» را در
چنگ خود بگیرند و هم جنگ ابزارهای بُنجل و تاریخ گذشته شان را به ما بفروشند؛ از
این ها بدتر به این بیابانِ خشکِ «لَم یزرع» نیز چشم دوخته اند تا چاه های نفت
خدادادی را از چنگ مان درآورند و بی هیچ سرخری بفروشند.۳ اینک باید هزینه ی خورد و
خوراک و ریدمان و کارهای دیگرشان را هم بپذیریم و چنانچه به ناموش مسلمین چنگ
بیندازند نیز چشم پوشی کنیم! بحمدلله، شترباز نیستند؛ ولی خدا را چه دیدی؟! شاید
این کار را نیز همینجا بیاموزند. دیگر چه می ماند؟ بجز مشتی گدا گشنه ی بخت برگشته
از جمیع بلاد اسلام که برای دریافت پشیزی در این بیابان خدا بکار در زیر آفتاب
سوزان خو گرفته اند و شماری شاهزاده ی بخور و بخواب و یکی از دیگری دریده تر که
بخون هم تشنه اند، دیگر هیچ! و من نیک می دانم که این «شیطان» های زمینی که دست
«شیطان» خودمان۴ را از پشت می بندند، در گام پسین، همه مان را بجان هم می اندازند و سر
به نیست می کنند؛ و من بیم آن دارم که نخستین قربانی نیز پسر دلبندمان باشد.
ب. الف. بزرگمهر ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۸
پی نوشت:
۱ ـ وزارت جنگ «یانکی» ها در راستای پاسخ به «ترساندن های پیگیرِ» ایران [بخوان:
گروهبندی های خرموش فرمانروا بر ایران!] در منطقه، فرستادن سه هزار نیروی
و جنگ ابزارهای تازه به عربستان [زیر چکمه ی خاندان پلید سعودی] را به
آگاهی رساند. دونالد ترامپ [بخوان: لات بی سر و پای «یانکی»] گفته است،
عربستان همه ی هزینه های جایگیری این نیروها را پذیرفته است.
گزیده ای برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و
بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به
تاریخ ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از
اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.
ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ «یانکی» ها
۳ ـ بنگرید به
یادداشتِ «جداگانگی سترگی است میان ایران و توده های مردم آن با رژیم خرموش های
اسلام پیشه» و بویژه بند «ج» آن:
«چنگ اندازی
سرراست تر کشورهای امپریالیستی برهبری ՛یانکی՝ ها به سرزمین های دیگر و از آن
میان، همه ی کشورهای نفتخیز منطقه و دستیابی سرراست و بی سرِ خر به خاستگاه های
انرژی و دیگر خاستگاه های کانی و از همه برجسته تر، نیروی کار بس ارزان ترشان. بگمانم
روشن باشد که در چشم انداز، کشورهایی چون عربستان زیر چکمه ی خاندان پلید سعودی،
کویت و بسیاری دیگر از کشورها بسی بیش از ایران، در تیررس چنان سیاست بلندپروازانه
ای قرار خواهند گرفت و همسویی چنین کشورهایی با سیاست های امپریالیستی برهبری ՛یانکی՝ ها خودِ آن کشورها را در نخستین
گام های پسین از میان برمی دارد یا چنانچه باریک تر بگویم: در چارچوب ՛نظم جهانی
نوین՛ دلخواه ՛یانکی՝ ها گواریده خواهند شد.»
«جداگانگی سترگی
است میان ایران و توده های مردم آن با رژیم خرموش های اسلام پیشه»، ب. الف. بزرگمهر ۲۳ اُردی
بهشت ماه ۱۳۹۸
۴ ـ «شیطان» بخت
برگشته و رانده شده از درگاه باریتعالی در کتاب هوایی (بجای آسمانی!) مسلمانان! «هوایی»
را نیز به این شوند می نویسم که بر بنیاد آنچه در آن کتاب آمده و از آن برمی آید،
الله تازی دستِکم آن هنگام که آیه ها و سوره های آن را گرد آورده و سر هم بندی
نموده اند، دَم و بازدم داشته و جایی در بالای ابرها زندگی می کرده است. اینکه الله
تازی که ایرانیان از یکی دو سده پس از آن، هر بار وی را بجایی بالاتر فرستاده اند که
در آنجاها دیگر از هوا هیچگونه نشانی نیست، هنوز هم نیازمند هواست یا بی هوا زندگی
می کند، برایم روشن نیست. ب. الف. بزرگمهر ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر