«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ آبان ۶, دوشنبه

الهی، مال بد، بیخ ریش صاحبش! ـ بازانتشار

روزهای زاد و رود یا مرگ و میر مقدسین یا دیگر روزشمارهای خررنگ کنی که نزدیک می شود، شمار نیایش هایی از اینگونه که:
«خدایا! ما را به خاطر ... ببخش و بیامرز» افزایش چشمگیری می یابد؛ می دانیم که این هم یکی از ویژگی ها یا بهتر بگویم: واماندگی های جامعه ی ایران است:
چون آفتاب پرست، هر آن از رنگی به رنگ دگر درآمدن و همرنگ شدن! و از نیرنگی به نیرنگی دیگر ...

من هم به سرم زد که نیایشی فراخور اوضاع بسازم و به سوی آسمان روانه کنم:
خدایا! دست از سرِ ما بردار و سایه سنگینت را بر سیاره ای وامانده تر از زمین ما بیفکن تا ما بهتر بتوانیم بهره کشان و دروغ پردازان مزدور و نیرنگبازشان را از سایر آفتاب پرستان بازشناسیم و همه شان را به سوی تو بازفرستیم تا هر جایی که می خواهی جای شان دهی! الهی، مال بد، بیخ ریش صاحبش!

ب. الف. بزرگمهر   سوم بهمن ماه ۱۳۹۴


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!