آنجا که پای بهره وری های
توده های میلیونی مردم به میان می آید، پول مولی در کار نیست
در زیر گزیده ای از گفته های چند روز پیشِ «دودکش
نظام» در مراسم رونمایی از وزیر تازه ی «اقتصاد و امور دارایی» را آورده ام؛ گفته
هایی که در آن، سیاست شکست خورده ی سرمایه داری نولیبرال امپریالیستی در همه جای
جهان و از آن میان، کشورمان با گستاخی هر چه بیش تر دنبال شده است! در لابلای این
گفته ها دو نکته ی درست، ولی کم و بیش سفسطه آمیز چشمم را می گیرد:
نخست. «اینکه گفته
میشود هدف آمریکا از اعمال تحریمهای جدید، ملت ایران نیست بلکه دولت است، حرف
دروغی است ...»؛۱ و
دوم. «... در شرایط
فعلی بدهیمان بسیار اندک است. در مقابل، داراییهای دولت بسیار زیاد است و به نوعی
دولتی پولدار هستیم ...»۲
بگمانم با شناخت نسبی درخوری که توده های مردم ایران
یافته اند، هر دو نکته ی یادشده نیازمند شکافت بیش تر نیست؛ بویژه در مورد نکته ی
نخست که سوداگران ریز و درشت، سال های سال به همین بهانه جیب مردم را تهی کرده و
با فروش هر چیز فروختنی در بازارهای جهان به کمیابی و گران شدن کالاها در بازارهای
درون ایران دامن زده و می زنند:
سودی دوسویه که چنانچه واردات (و از آن میان، واردات بُنجل
ترین کالاها چون گوشتِ گاومیش پیر و بیمار هندی) را نیز به آن بیفزاییم، سودی
چهارسویه دستِ این زالوهای بجان مردم ایران افتاده را می گیرد و به تنگدستی هرچه
بیش تر توده های میلیونی مردم که دامنه ی آن سال هاست از لایه های فرودست اجتماعی
فراتر رفته و لایه های میانگین اجتماعی را نیز دربرگرفته، هر روز بیش از پیش می
افزاید.
گفته های این تبهکار نیرنگباز، شاید بی آنکه خود از آن
آگاه باشد تا اندازه ای، دست رژیم اسلام پیشگانِ سگ مذهب و بویژه «دولت
زهدان اجاره ای» آن را باز می کند:
«جمهوری اسلامی ایران به
اندازه مورد نیاز خود طی ماههای گذشته نفت فروخته ...»؛۳ گفته ای که اندکی چکُّش کاری می خواهد تا راست و
ریست شوند.
آمارهای صادرات نفت ایران گواهند که نفت فروخته شده بدرازای
سالیان، بسی بیش از اندازه ی مورد نیاز کشورمان بوده و آنچه در
کردار رخ داده، پیگیری سیاستی بی در و پیکر، ضِدّ ملی و زنهارخواهانه، همچنین
بزیان «سازمان کشورهای صادرکننده ی نفت» (نامور به «اوپک») و بسود کشورهای
امپریالیستی بویژه «کارتل» ها و «تراست» های غول پیکر نفتی «یانکی» ها بوده و
همچنان هست. پیگیری سیاستی اینچنین یا بهتر است با کمی چشم پوشی بگویم: «بی
سیاستی»۴ به فرآوری و انباشت
بیش از اندازه ی نفت و کاهش بی پیشینه ی بهای آن در دوره ای نه چندان کوتاه انجامید؛
جیبِ کلان دزدانی چون «دزد نامدار زنگوله پا»: بیژن نامدار زنگنه و بسیاری دیگر از
وکیل و وزیر و هر کون نشور دله دزدی در دَم و دستگاه ولایت سگ مذهب را از پول های
بادآورده، انباشت و دهان خُمس و زِکات بگیران ریز و درشت را نیز فراخور جایگاه شان
در هِرَم ایلخانی، شیرین نمود. آنچه در همه ی این سال ها برای سگ مذهبان ضد ایران
و ایرانی از کم ترین برجستگی برخوردار بود و همچنان نیز هست، پیامدهای چنین سیاست
های زیانباری است که سرراست، «اقتصاد کلان» کشور را نشانه گرفته و نابود می کند.
آن ها که نه از برنامه ریزی اقتصادی سردرمی آورند و نه از بنیاد خواهان آنند،
همواره برای بجیب زدن همه یا دستکم، بخشی از چنین درآمدهایی سرشار، شتاب ورزیده،
گاه چون گرگ، بجان هم افتاده و گوشه ای از پرده ی «گنداب ولایت» را کنار زده اند.
درآمدهای اینچنینی و ریخت و پاش های همراه و پیامدشان به اندازه ای سترگ بوده اند
که گرگانی دیگر برای یافتن و بالا کشیدن شان، دندان تیز کرده اند.۵ بجز دزدی های میلیاردی کلان دزدانی که هر از
گاهی و بیش تر، زود بزود، کیسه سنگین شده ی درآمدهای نفت و اینا را سبک
کرده به کانادا و جاهای دیگر بار می زنند، ریخت و پاش های شگرفی چون آنچه بدست دزد
بی سر و پایی به نام بابک زنجانی به انجام رسید و میلیاردها دلار سرمایه ی ایران
را به باد داد، آنچنان دامنه ای گسترده و بی هیچ حساب و کتابی بخود گرفته که
بگمانم برخی از چنان پول های انباشته شده در این یا آن سوراخ سنبه ی جهان سرمایه
داری را برای همیشه بر باد رفته، باید انگاشت.۶ این، تنها بخشی از زیان هایی بس بزرگ است که
سیاست های امپریالیستی و از آن میان، بگاه بایسته: «تحریم»، در کشوری بی در و پیکر
با رژیمی ایلخانی می تواند ببار آوَرَد. چنین تحریم هایی با همه ی زیانبار بودن
شان برای اقتصاد ملی کشورهای دیگر و فشاری که بر گَرده ی توده های کار و زحمت در
همه جا می آورد، در کشوری چون کوبا که
آبخُستی کوچک، درست زیر بینی امپریالیست های «یانکی» است یا چون جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره که بخشی از سرزمین
شان در چنگ امپریالیست ها و انباشته از جنگ ابزارهای پیشرفته و از آن میان، اتمی «یانکی»
هاست با مشت استوار و افراشته ی توده های کار و زحمت روبرو شده و از زیانبخشی آن
تا اندازه ای بسیار کاسته می شود. روشن است که در رژیم ایلخانی فرمانروا بر میهن
مان، ما با اوضاع و چشم اندازی جداگانه و سنجش ناپذیر با آن کشورهای سرفراز
روبروییم؛ در اینجا، تحریم های امپریالیستی، افزون بر زیان های یاد شده در بالا،
بختی جداگانه برای چاپیدن هر چه بیش تر مردم از سوی رژیم و دولت های نماینده ی
کلان بازرگانان و سوداگران فراهم می کند۷ تا به این بهانه از هر راه نابکارانه ای از آن
میان، پنهان نمودن کالاهای مورد نیاز در انبارها، گران فروشی و بند و بست هایی چون
نمونه های نخستینِ۸ «کارتل»
های جهان سرمایه، در دورانی که «سرمایه داری انحصاری» در اروپا تازه جوانه می زد، تَسمه
از گرده ی مردم بکشند.
با آنچه آمد، دومین نکته ی سفسطه آمیزی که «دودکش نظام»
بر زبان رانده و در آغاز نوشتار از آن یاد شد، نیازمند چکُّش کاری بیش تر برای
راست و ریس شدن است:
... در شرایط کنونی، نه تنها بدهیمان اندک نیست که هم از
نهادهای مالی جهانی و برخی کشورهای امپریالیستی وام های کلان گرفته ایم که هر بار
به بهانه ای گوش «بانک مرکزی» خودمان و هر نهاد چاق و چلّه ی دیگر که دست مان
بدامن شان رسیده را بُریده و الی ماشاء الله تا خرخره به همه وامداریم. در برابر،
داراییهای دولت بسیار است و بی رودربایستی دولتی پولدار هستیم. آن بخشی از این
پول که در ایران می بینید، اندک و می شود گفت، ناچیز است؛ سَر گُنده اش در زیر
لحاف پهناوری که بیرون ایران پهن کرده ایم به اندازه ای برآمده که هم چشم دونالد
ترامپ، رودی جولیانی، «موساد خصوصی» و سایر جَک و جانوران آن سو را آزار می دهد و هم
آب از لب و لوچه ی همه شان آویزان است ... خوب! این وضع بیم برانگیزی است که باید
برای برونرفت از آن، راهی پیدا کنیم. برای همین «باید به بخش خصوصی اطمینان
دهیم که از آنها دفاع میکنیم ... به
سرمایههای خارجی نیاز داریم. در این زمینه جاذبههای خوبی ایجاد شده تا بخش خصوصی
و سرمایههای ایرانیان خارج از کشور به کمک داخل بیایند. در این موضوع همچنین یک
مصوبه نیز در شورای عالی اقتصادی سران قوا به تصویب رسیده که بر اساس آن هر کسی ۲۵۰
هزار دلار در ایران سرمایه گذاری کند، پنج سال اقامت این کشور را اخذ خواهد کرد.» ۹ اینجوری دست ها که بیش تر شد، هم از آن
برآمدگی کاسته می شود و کم تر توی چشم می زند و هم از فشار دشمن که به مال و ناموس
مان چشم دوخته، کاسته می شود. البته کوشش می کنیم تا با آن ها هم کنار بیاییم تا
چشم و دل شان از هرباره سیر شود. ما را که می شناسید! بحمدلله در همه ی این سال
های سخت به اندازه ای دست مان، هر بار لای در مانده که بلدیم چه جوری عمل کنیم تا
آن ها نتوانند ما را پشت در نگه دارند.۱۰
ب. الف. بزرگمهر
۱۵ آبان ماه ۱۳۹۷
پی نوشت:
۲ و ۳ ـ همانجا
۴ ـ
گرچه، سخن از «بی سیاستی» در اینجا مایه ای از خوش بینی بیجا دربردارد. به باور
من، آنچه در این سال ها بویژه
پس از دستینه نمودن ننگین ترین قرارداد تاریخ ایران، نامور به «برجام» در این
زمینه رخ داده، پیگیری باریک سیاست های جهانی امپریالیست ها از سوی مزدوران پارسی
زبان خود بوده است و بس؛ مزدورانی آنچنان پست و فرومایه که سزاوار نام ایرانی
نیستند. آن ها به پارسی سخن می گویند؛ به عربی نیایش می کنند و با دلار و یورو هزینه
می کنند؛ و آنجا که پای بهره وری های توده های میلیونی مردم به میان می آید و از
دیدگاه «سوسیالیسم دانشورانه»، آنچه «منافع ملی» می خوانند، تنها در این چارچوب می
گنجد، پول مولی در کار نیست.
۵ ـ روزنامه
اسراییلی «هاآرتس» در کاوش هایی که درباره ی شرکت خصوصی خبرچینی اسراییلی به نام
«بلک کیوب» انجام داده، به این نتیجه رسیده که آماج بنیادین آن شرکت از شناسایی
والارتبگان دولت «باراک اوباما» که در به بار نشاندنِ قرارداد هسته ای با ایران
دست داشتند، دسترسی به داراییهای ایران در جهان است. بر پایه ی این کاوش، «بلک کیوب» که در سال های کنونی در «ایالات
متحد» نیز کنش داشته، آماج بنیادین خود را شناسایی دارایی و بویژه پول نقد دولت
ایران در بانک های سراسر جهان و از آن میان، «خاور دور» از راه نزدیک شدن به
والارتبگان پرشمار «یانکی» اعلام نموده که گویا قرار است به شرکت های حقوقی و
وکلای نماینده خانواده های قربانیانِ یورش های ساز و برگ یافته با جنگ ابزارِ گروههای
مورد پشتیبانی [رژیم سگ مذهب] ایران،پرداخت شود.
برگرفته از گزارش «موساد خصوصی، دربهدر به دنبال پولهای
ایران در گوشه و کنار دنیا»، تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ
وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» چهارم آبان ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش، فشرده و بازنویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از
آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
۶ ـ این،
تنها مشتی نمونه ی خروار است:
دسترسی به حساب های «مُعمر قذافی» با رای «شورای امنیت
سازمان ملت های [نامور به] یگانه» در سال ۲۰۱۱ بسته شد. در آن هنگام، بیش از ۱۴
میلیارد یورو در حساب های وی در بانک های «بی اِن پی پاریبا فورتیس»، «ای اِن جی»،
«کا بی سی» و «یوروکِلییِر» نگاهداری می شد و بدرازای هشت سال ۳ تا ۵ میلیارد
یورو به آن افزوده شد. همه ی این میلیاردها و سود بهره ی آن از سوی کسانی ناشناس [ارواح مشک تان،
ناشناس!] ربوده شده است.
برگرفته از «اسپوتنیک»، هشتم آبان ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش،
فشرده و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من
است. ب. الف. بزرگمهر)
هنگامیکه این گزارش را می خواندم، یاد گیج و گولی چپ رو
یا (چپ نما؟) و جویای نام افتادم که در گرماگرم چنگ اندازی امپریالیست های اروپایی
بویژه تبهکاران فرانسوی با دستیاری و پشتوانه ی «یانکی» ها به لیبی و درگیری هایی
که در پی سیاست سازشکارانه از یکسو و سرکوبگرانه از سوی دیگرِ «جناب سرهنگ» پدید
آمده بود با پشتیبانی پرهیاهو و ساده اندیشانه در نوشته هایی آبکی، چپ و راست از
وی، تنها با فرنامِ «سرهنگ» یاد می کرد:
سرهنگ آنجا رفت ... سرهنگ فلان شکر را خورد ...
انگار «سرهنگ»، پسرخاله ی وی بود! یادم نیست چه واکنشی از
خود نشان دادم؛ شاید تنها پوزخندی یا بگمان نیرومندتر ناسزایی شور با سود بردن از نام
کُرّه ی زحمتکش ترین جانور جهان: حضرت الاغ!
بله کُرّه خر! «رفیق سرهنگ» ۱۴ میلیارد یورو از درآمد نفتی
لیبی در بانک های اروپایی اندوخت؛ آنگاه که سُنبه ی امپریالیست ها پُرزورتر شد به
نوکری شان تن داد و حتا برای بریاست جمهوری رسیدن مادربخطایی به نام «سَرِگوزی»
(سارکوزی) در فرانسه، پولی گزاف هزینه کرد و درست آن هنگام که می پنداشت همه چیز
بخوبی و خوشی پیش می رود، بلبشو آغاز شد. بلبشویی که از زمینه های اجتماعی درخوری
برخوردار بود و در روندِ خود به بخشی از نقشه ی امپریالیست ها بویژه امپریالیسم
فرانسه برای تکه تکه کردن لیبی و دستیابی رایگان به بهترین نفت سبک جهان، دگردیسید!
روندی که نه تو کُرّه خر و نه دیگر کُرّه خرهای چپ رو آن را آنگونه که رُخ می داد
و پیش می رفت، ندیدید و همچنان در میدانی که شلنگ تخته انداختنِ نادان هایی چون
شما و چپ نمایانی از هر رنگ گشوده شده، جولان داده و می دهید.
۷ ـ «در
دیدارهایی که در گذشته با بازرگانان داشتم، می گفتند در صورتی که نرخ ارز از سه
هزار تومان به پنج هزار تومان برسد، دنیا را می گیریم! اما الان ۱۵ هزار تومان شده
است. افزایش نرخ دلار آثار منفی دارد؛ اما فرصت مناسبی برای صادرات ایجاد کرده
است که باید از آن استفاده کنیم.» گفته ای از رضا رحمانی، وزیر پیشنهادی «صنعت،
معدن و تجارت» در «اتاق بازرگانی از ما بهترانِ رژیم سگ مذهب اسلام پیشه»، برگرفته
از «تسنیم» یکم آبان ماه ۱۳۹۷
۸ ـ
«پروتوتیپ» (prototype) یا باریک تر: سایه ای از آن
۱۰ ـ «ما
اگر چنانچه به توافقی هم برسیم، بلدیم چهجوری عمل بکنیم که بعد آنها نتوانند
جمهوری اسلامی را پشت در نگه دارند. این را مسوولین نظام جمهوری اسلامی بلدند که
چه جوری عمل بکنند ...» «کیرِ خرِ نظام» در دیدار با
هموندان «مجلس خبرگان رهبرى»، پس از برگزاری هفدهمین همایش آن
***
اینکه گفته میشود هدف آمریکا از اعمال تحریمهای جدید،
ملت ایران نیست بلکه دولت است حرف دروغی است؛ آنها مکررا به این موضوع پرداختهاند
و سعی دارند از نظر رسانهای و روانی فضا را در دست بگیرند اما نیت آنها مجموعه
نظام جمهوری اسلامی ایران است.
آمریکاییها فکر نمیکردند که جمهوری اسلامی ایران موقعیتی
دارد و نفت این کشور نیز شرایطی دارد که نمیتوانند آن را از فضای بینالملل حذف
کنند؛ جمهوری اسلامی ایران به اندازه مورد نیاز خود طی ماههای گذشته نفت فروخته
...
باید به بخش خصوصی اطمینان دهیم که از آنها دفاع میکنیم.
همه کسانی که فشار میآوردند که دولت خصوصی سازی انجام
دهد، حداقل در دوره فعلی بلافاصله بعد از انجام واگذاریها اعتراض کردند که واگذاریها
کار درستی نبوده است. این در حالیست که به نظر میآید این افراد انتظار داشتند که
مزایده به گونهای برگزار شود تا حتما کسانی که آنها میخواستند پیروز شوند.
امروز اتفاقا ما به سرمایههای خارجی نیاز داریم. در این
زمینه جاذبههای خوبی ایجاد شده تا بخش خصوصی و سرمایههای ایرانیان خارج از کشور
به کمک داخل بیایند. در این موضوع همچنین یک مصوبه نیز در شورای عالی اقتصادی سران
قوا به تصویب رسیده که بر اساس آن هر کسی ۲۵۰ هزار دلار در ایران سرمایه گذاری کند
پنج سال اقامت این کشور را اخذ خواهد کرد.
وی با تاکید بر اینکه در زمینه توسعه بازار اولیه و بازار
سرمایه، شرکتهای بسیاری متعلق به نیروهای مسلح، بانکها، صندوقهای بازنشستگی و
دولت وجود دارند که زمان واگذاری آنها فرا رسیده است خاطرنشان کرد:
ما دولتی هستیم که در شرایط فعلی بدهیمان بسیار اندک
است. در مقابل داراییهای دولت بسیار زیاد است و به نوعی دولتی پولدار هستیم که از
وظایف وزارت اقتصاد این است که داراییهای دولت را مدیریت کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر