«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ آبان ۲۲, چهارشنبه

آیا برای نابودی ایران زمین، آستین ها را بالا نزده اند؟

این، مشت نمونه ی خروار تبهکاری های هر آن فزاینده در همه ی زمینه های اقتصادی ـ اجتماعی میهن مان، ولی به اندازه ای بسنده گویاست:
بریده شدنِ آب ۲۰ روستا در استانی پر آب!

الله بختکی نمی تواند باشد؛ آیا برای نابودی ایران زمین، آستین ها را آشکارتر از پیش، بالا نزده اند؟

ب. الف. بزرگمهر   ۲۲ آبان ماه ۱۳۹۸

***

بریده شدن آب ۲۰ روستای بخش لوداب در استان کهگیلویه و بویراحمد

مردم ۲۰ روستای بخش لوداب از آن میان، آبمورد، وحدت، ده سوخته، تک سیاه، اشکفت سیاه و قلندری از بریده شدن پی در پی آب که گاهی تا ۲۰ روز بدرازا می کشد، گله مندند.

آب آشامیدنی این روستاها از منطقه آبریز در شهرستان کهگیلویه بدست می آید. به گفته ی باشندگان این روستاها هیچگونه آبی جز این خطوط لوله در دسترس ندارند (خبرگزاری صداوسیما)

برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران»  ۲۲ آبان ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!