به هر رو، اندرز آن نُنُربچه ی وزارتخانه ی اجاره ای شان۶ کنجکاویم را برانگیخت تا مردم راستین آن کشور را
بهتر بشناسم. نخستین پدیده ای که چشمم را گرفت و از شما په پنهان، انگشت بدهان
ماندم، شمار بسیار کم «مردم راستین» به میدان آمده در آن کلانشهر غول پیکر بود؛
سپس با خود گفتم: خوب! شاید اینترنت شان از کار افتاده و شماری از آن آن مردم،
پیامک فراخوان را دریافت نکرده اند؛ وگرنه، می آمدند و جا برای سوزن انداختن نمی بود.
باز هم اندیشه ای دیگر ذهنم را انباشت که اگر همه ی آن ها نیز می آمدند، شمارشان
بگونه ای نسنجیدنی، بسیار کم تر از آشوبگران از کار درمی آمد که ناگهان آنگونه که
بر زبان خودشان آمده و شاید بسیار بیش از این ها نیز باشد، ناگهان در ۵۰۰ نقطه ی
بیش از ۱۰۰ شهر گویی از زمین جوشیدند و همه جا را آنچنان پر کردند که وادار شدند، بسیج و سپاه را به یاری فراخوانند. چگونه
می شود که حتا یک آشوبگر هم درون این مردم راستین نتوانسته، رخنه کند و آشوب راه
بیندازد؟! نه کسی از پشت چاقو و خنجر خورده، نه گلوله ای از دور یا نزدیک در رفته
و کسی را کشته یا زخمی کرده و نه حتا الف بچه ای با تفنگ ساچمه ای، چشم و چال کسی
را نشانه گرفته است! همه با خوبی و خوشی در آن میدان گرد هم آمده اند و سرُمرُ
گنده، بی هیچ رخداد ناگواری به خانه های شان بازگشته اند! ماجرا کمی بودار است!
مرا بگو که می خواستم در برابر آن مردم راستین سر خم کنم و برای این راهپیمایی
آشتی جویانه و بی دردسر که دست آشوبگران را برای «جامعه جهانی» رو کرد به آن ها شادباش
بگویم.
آیا رژیم جمهوری اسلامی، همه ی آشوبگران را دستگیر کرده
یا آن ها که دستگیر نشده اند، آنچنان موش شده اند که به میان این مردم راستین
نیامدند تا دستِکم انگولکی کنند و دادِ کسی را درآورند؟! با مغزی باد کرده با خود
می اندیشم، اگر شمار آشوبگران در کشور خودمان تا این اندازه بود و یکباره در همه
جا سبز می شدند، شاید این آبخُست، بیش تر از ونیز و برخی جاهای دیگر در آب فرو می رفت.
نه! سر و ته این ماجرا با هم نمی خواند و من چشمم از این مردم راستین آب نمی خورد.
چیستانی آزاردهنده است و مغزم دیگر کار نمی کند ...
ب. الف. بزرگمهر هفتم آذر ماه ۱۳۹۸
پی نوشت:
۱ ـ راهپیمایی
جَک و جانوران و لات و لوت های گروهبندی های خرموش اسلام پیشه همراه با ناچار
شدگانِ نگونبختی با وابستگی های گوناگون مالی از هر رقم بسوی «میدانِ انقلاب»
تهران، نیمروز دوشنبه، چهارم آذر
ماه ۱۳۹۸
۲ ـ «عباس
موسوی، در نشست خبری هفتگي با خبرنگاران با بر زبان راندن اینکه ایران پرخاش را هوده
ی مردم میداند و گردهمایی های آشتی جویانه را برسمیت میشناسد، گفت:
«ما سالهای گذشته نیز شاهد اعتراضات بودهایم؛ اما حساب
اغتشاشگران و گروههای خط گرفته جداست.»
آقای موسوی با گفتن اینکه امیدواریم کشورهایی که از آشوبگران
پشتیبانی کردن، پاسخگو بودن به آن را بپذیرند،
گفت:
«تعجب میکنیم از کشورهایی که سطح سیاست خارجی آنها
آنقدر نازل شده که میخواهند فیلم آتش زدنها برای آنها فرستاده شود.»
وی به کشورهای پشتیبان آشوبگران پیشنهاد کرد:
«راهپیمایی مردمی امروز را ببینند تا بدانند مردم واقعی
چه کسانی هستند.» برگرفته از «خبرگزاری پشم و شیشه» چهارم آذر ماه ۱۳۹۸
۳ ـ بنگرید به تصویر پیوستِ پیامکِ فراخوان
به راهپیمایی خودجوش که برای گروه های گوناگون اجتماعی فرستاده شده بود.
۴ ـ این
«کدو تنبل انگلیسی» از ندانمکاری، تنبلی یا هر شَوَندِ دیگر، دو زبانزد ما را با
یکدیگر آمیخته و ناخودآگاه زبانزد تازه ای ساخته است.
۵ ـ «دروغ
که مالیات ندارد»
۶ ـ عباس
موسوی، توتی «وزارت خبرچینی
بسود یانکی ها در ایران»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر