«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ آذر ۱۴, پنجشنبه

پیشوازی نیکو و سرشار از مهر و سپاس از نماینده ی شهر!

پیشوازی نیکو و سرشار از مهر و سپاس از نماینده ی بندر گناوه: عبدالحمید خدری، در مجلس فرمایشی* و بگمان بسیار، یکی از آن زنبورهای عسلی که «شیره ی گل های معرفتی ՛آقای پیشین՝ [«امام راحل»] را مکیدند، در سرتاسر کشور راه افتادند ... به مردم عسل دادند و به دشمنان نیش زدند ...»**

می بینید چه مردم ناسپاسی داریم؟! کَاَنَّهُ پنج انگشت را عسل کنی و در دهان شان بگذاری، دستت را گاز می گیرند!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۴ آذر ماه ۱۳۹۸

* ویدئوی پیوست (پیشوازی نیکو و سرشار از مهر و سپاس از نماینده ی شهر) و بنیادِ داده ها برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران» یکی دو روز پیش

** «...  شاید آقا زنبورهای گاوی را بجای زنبورهای عسل اشتباه گرفته است؟!»  ب. الف. بزرگمهر     ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۲



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!