«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ آذر ۲۵, دوشنبه

خرموش ها هنوز نیمی از حقیقت را هم بر زبان نیاورده اند

شمار جانباختگان و زخمی شدگان دستگیر شده ای که از کم ترین درمان و دارویی برخوردار نشده و جان باخته اند، بالاست؛ خرموش های بجان مردم ایران افتاده، هنوز نیمی از حقیقت را هم بر زبان نیاورده اند. کالبد برخی از جانباختگان را با این دست آن دست کردن و درنگِ بیش تر در کرانه ی شهرها رها کرده یا در رودخانه ها افکنده اند تا مردم هست و نیست از دست داده از تب و تاب بیفتند و آن ها را به خود وانهند؛ زهی پندار پوچ! چنین کردار تبهکارانه ای با دشمن زخمیِ در بند گرفتار شده در جنگ ها حتا از پلیدترین رژیم های تاریخ کم تر سر زده است.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ آذر ماه ۱۳۹۸  

زیرنویس تصویر:
رضا نيسى، نوجوان ۱۶ ساله، فرزند عطيه از باشندگان منطقه گرانه («پاستوريزه») شهر اهواز در پرخاش های ۲۵ آبان ماه گذشته، در منطقه زرگان شمال آن شهر، آماچ گلوله های سرکوبگران قرار گرفت و جان باخت.

برگرفته از «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران»  ۲۴ آذر ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!