«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ بهمن ۴, جمعه

چه بهتر که هر چه دورتر و دورافتاده تر و از آن بهتر به نام کمک به «مظلومین»، «مستضعفین» و اینا!

سال های آزگار است که درباره ی کمک های «گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان» به کشورهایی نگونبخت با بیشینه انبوهِ مسلمان یا گروهبندی های اسلام پیشه در این یا آن کشور هیاهویی بویژه از سوی شاه پرستان یا «سَرتَنَت طلبان» و بگونه ای دربرگیرنده تر، راستگرایان براه انداخته شده که درونمایه ی آن را با اندک چشم پوشی می توان در زبانردِ «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» چکاند. از دید من، این آوازه گری ها که پیش تر نیز در یادداشت هایم به نادرست بودن آن ها اشاره هایی داشته ام، روی دیگر و برجسته تر سکّه را دانسته یا از سرِ ناآگاهی، نادیده گرفته و هچنان می گیرند:
خورد و بردهایی نان و آبدار، دور از چشم مردم و بویژه همچشمانی اسلام پیشه که جز دو چشم خود، دو چشم دیگر نیز وام می گیرند تا چهارچشمی همدیگر را بپایند؛ کلاه سرشان نرود یا از نَمَدِ چاپیده شده از سوی دیگری، سهمی فراخور زورمندی خویش برگیرند؛۱ و چه بهتر که هر چه دورتر و دورافتاده تر و از آن بهتر به نام کمک به «مظلومین»، «مستضعفین» و اینا! از اینکه بگذریم، تنها برای آنکه ترازی از کارآزموده ها در بازسازی نهادهای آموزشی خودی بدست آید، ویدئوی برگرفته از بگمانم «تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران»۲ را در زیر این یادداشت کار گذاشته ام.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر  سوم بهمن ماه ۱۳۹۸

پی نوشت:

۱ ـ درست بسان آنچه اینجا می بینید:
«ولش کن مادرچخی!» ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۴

۲ ـ نام آن را «زنگِ دبستان» نهاده ام.  ب. الف. بزرگمهر

***

محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش‌ و پرورش، در گفتگو با خبرنگاران هنگام اندر آمدن به فرودگاه دمشق از آمادگی ایران [بخوان: گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!] برای در میان نهادن کارآزموده ها (تجربه) در بازسازی نهادهای آموزشی سوریه آگاهی رساند و گفت:
«همکاری‌های دوجانبه میان ایران و سوریه در حوزه آموزش‌ و پرورش به شکل‌گیریِ فرهنگ مشترک میان دو ملت کمک می‌کند و به همین منظور، آماده ی انتقال تجربه و دانش فنی در بازسازی واحدهای آموزشی این کشور هستیم.»

دستینه نمودن «یادداشت تفاهم همکاری‌های آموزشی» میان دو کشور در زمینه‌های همکاری و بازاندیشی (تعامل) در پهنه ‌های فنی و کاردانی (حرفه‌ای)، آموزش پیش دبستانی و دبستانی (ابتدایی)، آموزش های جداگانه (استثنایی)، نَسک های (کتب) آموزشی، ساختارهای (صنایع) آموزشی و پرورش آموزگار (تربیت‌معلم) و درونداشت های (استعدادهای) درخشان از برجسته ترین (مهم ترین) آسه های (محورهای) این دیدار بود.

برگرفته از «آفتاب»  دوم بهمن ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛  افزون بر افزوده های درون [ ]، افزوده های درونِ  ( ) نیز از آنِ من است که امیدوارم روزنامه نگاران ایرانی و پارسی زبان ها آن ها را بکار گیرند.  ب. الف. بزرگمهر)


ویدئوی پیوست: «زنگ دبستان»


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!