«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ اسفند ۸, پنجشنبه

کجای ما به هیتلر می ماند که اینجوری دست افراشته اید؟! ـ بازانتشار

کجای ما به هیتلر می ماند که اینجوری دست افراشته اید؟! البته نمی گوییم که هیتلر بد بود؛ کَاَنَّهُ آدم بسیار خوبی هم بود و کاری خدایی در پیش گرفته بود. او مانند باغبانی دلسوز می خواست زمین را وجین کند و دودمان آدم های اضافی را بباد دهد که کمونیست های بی دین و ایمانِ کافرستان و اکناف عالم، لعنت الله علیه، جلویش ایستادند و او را از انجام کارش بازداشتند و مع الاسف ناکام ماند. ما هم فی الواقع همان کار خدایی را در پیش گرفته ایم؛ با این تفاوت که او وظیفهِ خود را از ملت های پیرامون آلمان آغاز کرد و ما از همین کشور که نان آن را خورده و میوه هایش را می چینیم، کارمان را به پیش می بریم. البته کمی با چشم بصیرت که نگاه کنید، تفاوت مان بیش تر در زمینه های کار عملی و راهبردی است و در باطن، علی الخصوص میان آماج های مان چندان توفیری نیست؛ به عنوان نمونه، چنانچه مسأله ی کمونیست ها را در نظر بگیریم، او و حزبش در قَلع و قَمع آن ها در آلمان کامیاب بود؛ ولی ما نتوانسته ایم ریشه شان را در این کشور بسوزانیم و هنوز اندر خم یک کوچه ایم.

ب. الف. بزرگمهر  ششم آذر ماه ۱۳۹۸


زیرنویس تصویر:
دیدار «کیر خرِ خدا قُوّت گوی نظام» با «شجره ی خبیث» لات و لَش های مزدور و چاقوکش گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان، ششم آذر ماه ۱۳۹۸


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!