«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ اسفند ۱۵, پنجشنبه

... گاهی از درون تاریکی، بیرون را بهتر می توان دید! ـ بازانتشار

گزارش زیر که واکنش یکی از تاریک اندیش ترین و واپسگراترین آخوندهای دوره ی کنونی درباره ی حسن فریدون روحانی را بازتاب داده از هر سویه چشمگیر است؛ این آخوند، سرشت پلید و دروغگوی «حسن آقا» و شاید نه تنها وی که همه ی گروه های سازشکار با امپریالیست ها که برای نگاهداری منافع طبقاتی خود، چنانچه دست شان برسد، آمادگی خونریزی هایی بسیار بزرگ تر از آنچه «ایالات متحد» و نوکرش: شاه گوربگور شده برای سرکوبی موج جنبش انقلابی مردم در سر می پروراندند* را دارند، بسیار خوب و درست دیده است.

آنچه «مصباح یزدی» درباره ی انتقادناپذیر بودن «آخوند ریش حنایی» و ناشکیبایی وی در برابر هرگونه انتقادی، بر زبان رانده نیز از دید من، بسیار درست است و نشان می دهد که صورتک نرمش پذیری و میانه روی (اعتدال) وی و دولتش بسیار زودتر از آنچه پیش بینی می شد، کنار رفته، چهره و خوی زشت آن به عنوان نیرویی پست تر، سازشکارتر و خطرناک تر از سایر گروهبندی های حاکمیت برای گردن نهادن به نوکری و بندگی امپریالیست ها حتا برای برخی نیروهای پیرامونی حاکمیت تبهکار که روز به روز بیش تر آب می روند نیز به نمایش درآمده است. تنها یک نکته که خود را پس از پیروزی کودتای ۲۸ امرداد ماه ۱۳۳۲ نیز در بالا گرفتن همچشمی بر سرِ سهم بیش تری از چپاول نفت ایران میان بگونه ای عمده امپریالیست های انگلیسی و آمریکایی نشان داد، در اینجا نیز شایان درنگ و باریک بینی بیش تر است:
آیا برخورد آخوند مصباح یزدی و برخی دیگر از آخوندهای چون وی تاریک اندیش و واپسگرا به جریان بسیار خطرناک بورژوا ـ لیبرال که بسیاری از آن ها، هنوز اندازه های راستین خطر آن را  بدرستی ارزیابی نکرده، آن را دستِکم می گیرند و می پندارند سر نخ ها زیر پوشش ماسماسکی به نام «ولی فقیه» همچنان در دست خودشان است، از موضع ملی است؟ گرچه، این یا آن آدم یا آخوند را نمی توان به آسانی به انگلیس و آمریکا و یا دیگر کشورهای امپریالیستی بزرگ و کوچک دیگری چون فرانسه وابسته دانست، ولی پیشروی و گسترش بازهم بیش تر روند ضدانقلابی در حاکمیت جمهوری اسلامی، گردن نهادن، سرسپردگی و وابستگی هرچه بیش تر این رژیم تبهکار به سامانه ی امپریالیسم، همزمان، نشانه هایی روشن از افزایش همچشمی در میان گرگ های امپریالیستی را دربر دارد. در این زمینه، هشدار حاکمیت «ایالات متحد» به شرکت ها و نهادهای بزرگ امپریالیستی فرانسه درباره ی زیاده روی نکردن و نگه داشتن اندازه ی سرمایه گذاری در ایران شایان درنگ است؛ گویی، گرگی به لاشخوری گوشزد می کند:
«عمده کارِ شکار از آنِ من بود و تو تک خوری را آغاز کرده ای!»

ب. الف. بزرگمهر  ۱۸ بهمن ماه ۱۳۹۲


* پیش از روی کار آوردن شاهپور بختیار، واپسین نخست وزیر رژیم پیشین ایران، نقشه ی به خاک و خون کشیدن گسترده تظاهرات مردم و حتا بمباران هوایی برخی منطقه های تهران و شهرهای بزرگ دیگر چون تبریز در دوره ی کوتاه نخست وزیری ازهاری که به همین منظور روی کار آمده بود به دلیل «اولتیماتوم» بجا و نیرومند «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» ناکام ماند و بختیار با صورتکی دمکرات مآبانه به نخست وزیری گماشته شد.

***

یورش تند و کم‌ پیشینه ی مصباح یزدی به حسن روحانی

محمدتقی مصباح یزدی٬ رئیس موسسه آموزشی «امام خمینی» بدون آنکه به نام حسن روحانی اشاره کند وی را «دروغگو»٬ «بلا» و «قسی‌القلب» معرفی کرد.

به گزارش «رسا»٬ آقای مصباح یزدی، شامگاه چهارشنبه (۱۶ بهمن) در سخنانی در قم، جبهه ای تند در واکنش به این گفته روحانی که منتقدان تفاهم‌نامه ژنو «بی‌سواد» هستند٬ گرفته است.

حسن روحانی در هفته ی کنونی در گردهمایی گروهی از دانشگاهیان، منتقدان «تفاهم نامه ژنو» را شماری «معدود» و «بی‌سواد» نام برده که از جایی«خاص» پشتیبانی می‌شوند.

این گفته های رییس جمهوری ایران با واکنش گروهی از محافظه‌کاران تندرو از آن میان، اعضای «جبهه پایداری» که زیر نظر مصباح یزدی اداره می‌شود، روبرو شده است.

مصباح یزدی نیز هم در این هماوندی گفته است:
«این‌ها [روحانی و دولت یازدهم] می‌گویند، انتقاد را دوست داریم؛ اما دروغ می‌گویند؛ طاقت یک جمله را ندارند.»

وی در بخش دیگری از سخنان خود، روحانی را آدمی «قسی‌القلب» خوانده و افزوده چنین آدم هایی «می‌گویند شما را چه کار به این کار‌ها؟ شما را چه به اقتصاد و سیاست؟ بی‌سواد‌ها.»

این عضو مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنان خود، افزوده که «علما» مردم را اندرز می دهند که «این رفاهی که {دولتی‌ها} به شما وعده می‌دهند، دروغ است و به آن نخواهید رسید.»

وی همچنین رو به مقام‌های دولت یازدهم گفته است:
«عزت مردم را می‌فروشید؛ خون‌های هزاران شهید به باد می‌دهید تا چند دلاری که از پول‌های خودتان است را به شما بازگردانند؛ زهی خیال باطل.»

مصباح یزدی افزوده است:
«در طول تاریخ همواره روحانیون را به بی‌سوادی، کم فهمی و کج فهمی متهم می‌کردند ... شاه هم می‌گفت:
این آخوند‌ها یک دم کنی روی سرشان گذاشته‌اند.»


این گزارش از سوی اینجانب، ویرایش و پارسی نویسی شده است؛ عنوان آن را نیز اندکی دستکاری نموده ام.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!