«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ فروردین ۱, چهارشنبه

نوروز بمانید که ایّام شمایید ... ـ بازپخشش

نوروز بمانید که ایّام شمایید!
آغاز شمایید و سرانجام شمایید!

آن صبح نخستینِ بهاری که ز شادی
می آورد از چلچله پیغام، شمایید!

آن دشت طراوت زده، آن جنگل هشیار
آن گنبد گردنده ی آرام شمایید!

خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،
خورشید شما، عشق شما، بام شمایید!

نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟
استوره ی جمشید و جم و جام شمایید!

عشق از نفس گرم شما تازه کند جان
افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید!

هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،
هم صاعقه ی خشمِ بهنگام شمایید!

امروز اگر می چمد ابلیس، غمی نیست
در فنّ کمین، حوصله ی دام شمایید!

گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،
در کوچه ی خاموش زمان، گام شمایید!

ایّام ز دیدار شمایند مبارک
نوروز بمانید که ایّام شمایید!

مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/03/blog-post_953.html

* اینکه این سروده از آنِ مولوی باشد، چندان روشن نیست!   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!