از زبان «شیخ اجل» نوشته است:
هر که با بدان نشیند، اگر طبیعت ایشان را هم نگیرد، به طریقت
ایشان متهم گردد ...
سلطان الریاست و صاحب الکیاست و معقول فی امور السیاست،
سعدی
از «گوگل پلاس»
می خواستم برایش بنویسم:
من هنوز که هنوز است، درنیافته ام بد و خوب و ویژگی هایی
مطلق دیگری چون این ها را چگونه و با چه متری باید اندازه گیری نمود؟! از روی خود؟
خوب! این که خودمحوری است! از روی امام جمعه شهر؟! این که سنگی در تاریکی است! از
مُحَسّنات آقا؟! این که پشم است! از روی سنگ ترازوی پذیرفته شده ی اجتماعی؟ خوب!
به عنوان نمونه، در جامعه ی ایلی ـ عشیره ای بیش از ۹۵ درصد کار روزانه و هفتگی و
ماهیانه و سالیانه بر دوش زن است و مرد جز دزدی گاو و گوسپند، هر از گاهی زد و
خورد و راهزنی که گاهی نیز به جنگ هایی بزرگ تر می انجامد، وظیفه ای بر دوش ندارد.
در اینجا بد و خوب را چگونه روشن می کنید؟ از دید بسیاری از شما یا آن اندرزگویان شکمباره
ی جامعه:
«دزدی بد است»؛ همچنان که «خیار سبز است»؛ ولی در آنجا،
دزدی گاو و گوسپند و حتا دختر دلبسته ی خود از عشیره ی همسایه از سوی برخی جوانان
پردل تر* نه تنها کاری ناپسند نیست که به
عنوان بخشی از «خرده فرهنگ» عشایری، نشانه ای از دلاوری نیز بشمار می رود!
در هر جامعه ی دیگری نیز که بنگرید با چنین چالش هایی
روبرو می شوید و چنانچه کمی جوانمردانه تر داوری کنید، ناچارید سایه روشنی که گاه
از پهنای بزرگی نیز برخوردار است را بپذیرید.
نمی خواهم جُستار را در گونه ای نسبیت گرایی (relativism)کودن وار که
خود آن را شیوه ی برخوردی دانشورانه نمی دانم، بپیچانم. تنها خواستم باریک بینی
بیش تر شما به چنین چالش هایی را و چگونگی برخورد از گونه ای دیگر که در آن پدیده
ها در هماوندی با یکدیگر، بی آنکه از متن تاریخیِ خود بیرون کشیده شوند و در روندی
تاریخی ـ و نه بُرشی از «مکان ـ زمان» ـ بررسی می شوند و این شیوه برخورد، واقعیت
را در نقطه ای یخ زده و بی جنبش (منجمد) نمی کند،** جلب کنم.
نکته ی دیگری نیز هست که دریافت آن برای برخورد دانشورانه
با واقعیت های پیرامون، بسیار پر اهمیت است. این نکته را دانشمند انگلیسی: «کِلوین»
(بازشناسنده ی شمارگان «صفر مطلق»ـ کم و بیش اینگونه فشرده گفته است:
«هر چیزی که آن را نتوانیم اندازه بگیریم، هنوز در پهنه ی
دانش جایی ندارد.» (نقل به مضمون) و چنانچه تاریخچه ی بازشناسی (کشف) های دانشورانه
را بررسی کنیم، بروشنی می بینیم که بسیاری از آن ها، پیش تر به میان آمده اند؛ ولی
درست به همان شَوَندی که «کِلوین» از آن یاد کرده، دستِ بالا از جایگاه فرضیه (hypothesis) فراتر نرفته اند.
ب. الف. بزرگمهر
۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۳
* بیش
تر وقت ها با قرار و مداری دو سویه، بگونه ای که خانواده ی دختر در برابر کار
انجام شده، قرار داده شود تا دختر را در برابر شیربهای بیش تر به خواستگاری دیگر نتوانند
بدهند.
** snapshot
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر