او را نمی دانم تا چه اندازه به گفته ی
خویش وفادار ماند و آیا جانشینش سخن وی را به گوشِ جان شنید یا نه؟ ولی، پند و
اندرز این یکی به «ولی فقیه» پسین۱ چیزی در این مایه خواهد بود:
تا می توانی دوپهلو سخن بگو تا هر کس به فراخور حال خود از
آن برداشت کند! از دروغگویی، هراسی به دل راه مده! می دانی که بنیاد آیین ما بر
«تَقیّه» استوار است. اگر می خواهی «ولایت» مان از گزند روزگار در پناه باشد،
«عوام النّاس» را به هر بهانه ای، زمین بخوابان و تنقیه شان کن۲ تا قدر عافیت بدانند! و آن ها که سری نترس
ندارند را به ریسمان های گره دار الهی بسپار! آن کژدم نشسته بر پرچم این سرزمین را
به نشانه ی زادگاه نیاکان و نماد خوی و سرشت همگی مان، پاس بدار و در همه جا به
نمایش بگذار تا همواره ترس بر دل و جانِ ایرانیان فرمانروا باشد!
ب. الف. بزرگمهر
۲۰ اردی بهشت ماه ۱۳۹۴
پی نوشت:
۱ ـ زبانم لال، اگر کار به آنجا بکشد!
۲ ـ همینجا نیز شیوه ای از دروغگویی را به
جانشینش می آموزاند؛ آماج وی همانا چیزی است که در زبان توده ی مردم به «کهریزکی
شدن» آوازه یافته و بگمانم به عنوان نشانه ای از این رژیم پلید در فرهنگ واژه ها
ماندگار خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر