در
پاسخ به فرمایشات بانو مُکَرّمه معصومه ابتکار،*
نکته های زیر را به آگاهی می رسانم:
اولا که ما تا قرن بیست و یکم، راه بسیاری در پیش داریم و
تازه در آستانه ی قرن پانزدهم هستیم؛
ثانیا، تعجب آن معصومه ی مُکَرّمه و ربط دادن احکام دین
مبین اسلام به این یا آن تاریخ، تعجب ما را نیز برانگیخت و نشان داد که معلومات
اسلامی این بانو به اندازه ی خرگوشی بیش نیست و شاید در اساس به اندازه ی هویجی
کوچک نیز بویی از اسلام نبرده باشند؛ زیرا این احکام مقدس، یکبار از آسمان نازل
شده و تا روز قیامت و حتا پس از آن پابرجا می مانند و لذا، بدون تاریخند؛
ثالثا، اگر تاکنون بگوش این بانوی مُکَرّمه نخورده که ما
«بنیادگرا» یا بگفته ی غربی ها: «فوندامنتالیست» هستیم، ما هم اکنون آن را بگوش
شان فرو می کنیم و برای فهم بهتر ایشان و دیگرانی چون وی، توضیحات زیر را می
افزاییم تا کاملا شیر فهم شده، انشاء الله تعالی از خواب خرگوشی بیدار شوند! وقتی
می گوییم: «بنیادگرا» به این معناست که ما ساختمان و آسمانخراش و پل و ابنیه نمی
سازیم. به عمق فرو می رویم و ریشه های مان در گذشته را می جوییم. از همینجا می
توان نتیجه گرفت و باید برای این بانوی مُکَرّمه و دیگرانی چون وی روشن شود که ما
اصلا و ابدا رو به جلو و بالا حرکت نمی کنیم؛ درست بالعکس، عقب عقب، رو به پایین و
سراشیبی می رویم و آنجا که لازم باشد، مانند موشی نقب زن، نه آنگونه که آن لعنت
الله علیه: «کارول مارکیز» توصیف کرده بود که راه های تازه برای پیشرفت و رسیدن به
روشنایی حفر می کند که چاله چوله های قدیمی و کهنه ی پرشده که حفرشان آسان تر است
را می یابیم تا انشاء الله، هر چه زودتر به ۱۴۰۰ سال پیش برگشته، ریشه های مان را
دریابیم. این کار از برخی سویه ها سخت تر از نقب زنی بسوی روشنایی و آنچه آن لعنت
الله علیه، پیشرفت نامیده بود، است؛ زیرا هرچه پایین تر می رویم، هم تاریک تر است
و هم گرما و هُرم زمین نفسگیرتر می شود. با این همه، همانگونه که پیش تر نیز عرض
کردم، بحمدلله «در این چهل سال به اندازه ی چهارسد سال به این کشور خدمت
شده است و به اندازه ی چهارسد سال رشد و پیشرفت کردهایم.»** برخی آن را پیشرفت معکوس می نامند؛ ولی از دید ما
راه درستِ پیشرفت همین است. در این چهل سال ازگار، بحمدلله چاله چوله و گودال های
بسیاری کنده و به اندازه ای گود کرده ایم که اگر کسی درون هر کدام از آن ها بیفتد
و انشاء الله، دست و پایش نشکند، یارای بیرون آمدن از آن را نیز نداشته و ناگزیر
به همراهی با ما شود.
رابعا، همانگونه که در ثانیا نیز به آن اشاره کردیم، تعجب
ایشان، اساسا بی معناست؛ انگار این بانوی مُکَرّمه ی جاافتاده در این ولایت زندگی
نمی کند یا خدای ناکرده، کور و کر است و نمی تواند آنچه ما در بالا توضیح دادیم و
در عمل آن را بکار بسته ایم را ببیند یا از زبان دیگران بشنود. همینکه در بسیاری
از شهرها و روستاها مردم در زیرزمین های قدیمی یا در گورها و حتا کاریزهای عمیق
پناه می گیرند تا به آرامش الهی دست یابند، خود بهترین نشانه از پیشرفت به آن سویی
است که ما برای مسلمین خواستاریم. سن ازدواج هم همین حکم را دارد که در شرع انورمان،
برای دختر، یکبار برای همیشه، نُه سال درنظر گرفته شده و ازدواج پیامبر عظیم الشان
مان با عایشه در همین سن و سال، بهترین نمونه و سرمشق برای همگی ما مسلمانان
است.
از زبان یکی از واپسگراترین و تاریک اندیش ترین خرموش
های اسلام پناه دوره ی کنونی:
ب. الف. بزرگمهر
۲۳ بهمن ماه ۱۳۹۷
* «ما طرفدار این نیستیم که سن ازدواج کلاً بالا برود یا پایین بیاید بلکه
بحث ما این است که سن ازدواج از یک سنی نباید پایینتر بیاید. یک دختر زیر ۱۳ سال که هیچ حقوق
اجتماعی نداشته و کودک محسوب میشود، چرا باید وارد یک مسوولیت سنگین به نام
ازدواج شود؟ آیا او آگاهی کافی برای انتخاب دارد؟ اینکه بگوییم سرپرست او برای او
تصمیم بگیرد به معنای خدشهدار کردن حقوق انسانی نیست؟ آیا در قرن بیست و یکم میتوانیم
اینگونه احکام اسلامی را ببینیم؟»
از گفته های «ننه ی خشکسالی پیشین نظام سگ مذهب» و یکی از
ننه چغندرهای کنونی نظام با برنام «دستیار امور زنان و خانواده ریاست جمهوری ایران»
(برگرفته از تارنگاشت «بهزیستی» ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۷) که بگمانم،
این بار زهدان زنان ایرانی را نشانه گرفته و می خواهد اجاق همگی شان را کور کند. برجسته
نمایی های متن از آنِ من است. ب. الف.
بزرگمهر
** سخنان
بس حکیمانه ی «نشانه خدا»: محمد یزدی، در مراسم پایانی «یازدهمین اجلاسیه جامعه
مدرسین حوزه و علمای بلاد»، پژوهشگاه عَلّامه طباطبایی در قم، برگرفته از «ایسنا» ۱۳
دی ماه ۱۳۹۷
برگرفته از یادداشت «در این چهل سال به اندازه ی چهارسد
سال پیشرفت کردهایم»، ب. الف. بزرگمهر
۱۴ دی ماه ۱۳۹۷
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر