جهان در آستانه ی هشت مارس امسال، همچنان روند رو به رشد
بیکاری، فقر، جنگ، آوارگی، تبعیض جنسیتی و بسیاری نابسامانی های ازاین دست را به
خود می بیند و درصورت تداوم حاکمیت سیستم نابرابر کنونی از دهشت و سیه روزی انسان
نه تنها کاسته نخواهد شد که حتی زیست بوم بطور عام و ادامه ی حیات انسان و
موجودات زنده ی دیگر با خطر جدی روبرو خواهد بود.
اولویت کسب سود به هرقیمتی، جنگ های نیابتی،تعمیق هرچه بیشتر
شکاف فقر و غنا عرصه را بر اکثریت مردمان ساکن این کره تنگ تر کرده است؛ حاکمیت ها
برای بازتولید وضعیت موجود، علاوه بر استثمار و سرکوب مبارزات حق طلبانه در سراسر
دنیا، ارتجاعی ترین و ضدانسانی ترین ایدئولوژی ها مانند نژادپرستی،بنیادگرایی مذهبی،
مردسالاری و مهاجر ستیزی را باد می زنند و دراین میان، کودکان و زنان بیشتر از همیشه
قربانی می گردند.
چنین شرایط سراسر غیرانسانی و غیر قابل تحملی، میلیون
انسان را به خیابان ها و میادین شهرها کشانده و از لبنان و عراق گرفته تا فرانسه و
شیلی و سودان، عرصه ی مصاف با مناسباتی گشته که انسان را قربانی کسب منفعت و تداوم
حاکمیت نابرابرش نموده است.
خوشبختانه زنان در صف مقدم این پیکار برحق و رهایی بخش
جهانی هستند؛ زیرا صنعت سکس، دستمزد
نابرابر در قبال کار مساوی، ازدواج کودکان دختر، به اسارت بردن زنان و فروش آن ها،
زنانه شدن فقر و ... به میدان آمدن در صفوف متشکل و متحدانه و پیکار درراه ساختن
دنیایی شایسته ی انسان را به ضرورتی مبرم و تاریخی تبدیل کرده است. در ایران نیز بیکاری گسترده روزبروز بخش
بیشتری از مردم را به فقر و تهیدستی
کشانده و دولت هیچ برنامه ای برای عبور ازاین شرایط نابسامان ندارد. کارگران، معلمان،
پرستاران و سایر اقشار فرودست جامعه به دلیل پیگیری مطالبات شان با تهدید و زندان
و تبعید مواجه اند و بی تدبیری حاکمان و فضای سرکوب و ارعاب این جامعه را به سوی یک
انفجار اجتماعی کشانده است.
تهیدستان شهری، در چهارچوب وضعیت موجود، افقی برای کسب
شغل و معیشت و برخورداری از حداقل های زندگی نمی بینند و اعتیاد، خشونت،مشکلات
خانوادگی، ترک تحصیل و ... هرروز سایه ی شومش را هرچه وسیع تر برجامعه می گستراند.
روشن است که این موج وسیع فقرو فشار در درجه ی اول متوجه
زنان است؛ زیرا بدلیل سلطه ی مناسبات و فرهنگِ ایدئولوژیکِ مردسالار، زنان اولین
قربانیان آن هستند. هم اکنون، زنان کمتر از بیست درصد نیروی کار شاغل را تشکیل می
دهندو با وجود افزایش قابل توجه زنان تحصیلکرده از دستیابی به شغل شایسته محرومند.
مساله ی ازدواج کودکان دختر، دستمزدنابرابر با مردان، قوانین
تبعض آمیز، محرومیت و فقر ساختاری زنان، تنها گوشه ای از وضعیتی است که بصورت
قانونی و فرهنگی براین بخش ازحامعه تحمیل شده است .
زن ستیزی نهادینه و دارای پشتوانه ی قانونی، دانش آموزان
دختر را هر روز با مشکلات تازه ای روبرو کرده، فقر فزاینده و بیکاری باعث افزایش
روند ترک تحصیل دختران شده و این مساله پیامدهای مخربی چون ازدواج درسنین پایین و
پدیده ی تراژیک مادر ـ کودک را بدنبال داشته است.
در چنین شرایطی است که اقشار مختلف مزدبگیر و تهیدست
جامعه، راهی جز پیگیری خواسته ها و مطالبات شان نداشته و مدام برای ایجاد ظرف های
ممکن فعالیت و تشکل تلاش نموده اند و در این مسیر، همانگونه که عیان است با مشکلات
و ناملایمات زیادی روبرو بوده، ولی کماکان از راه نایستاده اند؛ زیرا انتخابی جز
مبارزه درراه به دست آوردن یک زندگی در شان انسان، در پیش روی خود نمی بینند.
در این میان، زنان در هیچ عرصه ای از مبارزه و طرح و پیگیری
مطالبات غایب نبوده و در بیشتر عرصه ها بخشی تعیینکننده و غیرقابل انکار از
مبارزه بوده اند و روز بروز بیشتر و تکامل یافته تر علیه مناسبات ضد زن حاکم می
شورند و در این مسیر هم حتی ازبذل جان هم نهراسیده اند.
در آستانه ی هشت مارس، روز جهانی زن، ضمن تبریک این روز
تاریخی به تمام انسان های آزادیخواه و طرفدار برابری انسان، اعلاممی داریم که تا
رسیدن به دنیایی عاری ازهرگونه ستمی و تحقق برابری زن و مرد دست از مبارزه برنخواهیم
داشت و یقینا پیروزی ازآن ماست.
«انجمن صنفی معلمان کردستان ـ مریوان»
برگرفته از «تلگرام معلمان عدالتخواه» ۱۷ اسپند ماه ۱۳۹۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر