«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ فروردین ۷, پنجشنبه

تا هنگامیکه چنین است، نمی توان براستی نام آدمی بر ما نهاد ـ بازانتشار

بجز آن زنک کون گنده ی آلمانی، نمایندگان و گماشتگانِ «جامعه جهانی» و نزدیک ترین دنباله روهای شان در اینجا و آنجا، همین ها هستند. بیش از ۹۴ درصد دارایی جهان* از آنِ این «جامعه» است که از «ممالک محروسه ی شیطان بزرگ» در آنسوی اقیانوس ها گرفته تا چین و ماچین در همه جا، سایه شان بر سر سایر آدمیان ـ چنانچه آن ها را هنوز آدم بتوان نامید! ـ سنگینی می کند. «جامعه جهانی»، فرمانروای کمابیش همه ی زمین است و سرراست و ناسرراست بر همه ی چرخه های زیستی از طبیعی گرفته تا اجتماعی انگ و نشان خویش را می گذارد و سرنوشت سایر جانوران دوپا را رقم می زند؛ گونه ای خدایی! گرچه، نه خدایی مهربان و راهنما که خدایی که از افزایش شمار جانوران دوپا و تنگی جا بر روی زمین، سخت نگران است و می خواهد سر به تن شان نباشد؛ خدایی که به خون همگی تشنه است و هر آن دستش برسد، همه را سر به نیست خواهد نمود؛ خدایی که سخت طرفدار زیست بومِ زمین است؛ ولی بدون سایر جانوران دوپا که همه جا را آلوده اند و زِرت و زِرت، بچه نیز پس می اندازند. اوست که برای پاکیزگی زیست بوم زمین می کوشد. اوست که روشن می کند، چه چیزی راست یا دروغ است و ما سایر جانوران دوپا از این هوده برخوردار نیستیم که کارهای ناخوشایند وی از دیدِ خودمان را تبهکاری بشمار آوریم؛ زیرا آماج های وی، ابزارهای بکار برده شده را پاک و پاکیزه می کند. بمب و موشک و سایر جنگ ابزارها بخودی خود، ابزارهایی ناخوشایند و حتا ناگوارند؛ ولی هنگامیکه برای پاکیزگی زیست بوم زمین بکار گرفته می شوند، باید بگونه ای دیگر به آن ها نگریست و به بایستگی بکارگیری شان گردن نهاد و خرده نگرفت. نه تنها ما که حتا نزدیک ترین دنباله روهای «جامعه جهانی» بخشی از آن بشمار نمی روند. ما ابزار دست و اگر باریک تر بگویم: بردگانِ «جامعه جهانی» در سرتاسر زمین هستیم و تا هنگامیکه چنین است، نمی توان براستی نام آدمی بر ما نهاد؛ بردگانی که با کاربرد فزاینده و جهانگیر آدمواره ها («رُبات» ها)، دوران آن بزودی به پایان می رسد. اینکه بر سر «جامعه جهانی» چه خواهد آمد، ستیزه ی دیگری است؛ ولی ما «سایرِ آدمیان» یا باریک تر بگویم: «سایر جانوران دوپا» نیز کاربرد خویش در سامانه ی اجتماعی ـ اقتصادی کنونی را از دست خواهیم داد. آدمواره ها کار و بار را در همه جا بدست خواهند گرفت. اینک، درمی یابید چرا باید به بمب و موشک و سایر جنگ ابزارهای «جامعه جهانی» بگونه ای دیگر نگریست؟

ب. الف. بزرگمهر    ۲۶ فروردین ماه ۱۳۹۷


* ۹۴ درصد  دارایی جهان از آنِ ۲۰ درصد آدمیان است و ۸۰ درصد برجای مانده، تنها ۶ درصد دارایی دارند. ۵۰ درصد دارایی از آنِ ۲ درصد آدمیان است و یک درصد توانگران، ۴۳ درصد دارایی جهان را از آن خویش نموده اند. (ﺑﺮگرفته از ﮔﺰاﺭﺵ بنیاد پژوهشی «کِرِدیت سوییس» ـ «credit suisse» ـ اﻛﺘﺒﺮ ۲۰۱۵ ترسایی)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!