بله، می بینم؛ ولی آقا پیش تر فرموده بودند، کار را تا
نزدیکی دقیقه ی ۹۰ کش بدهید.۱ این بار هم فرمودند با امعان نظر بررسی کنید. حال
که آن ها خودشان ۳۰ دقیقه وقت اضافی داده اند، دلیلی ندارد زود رای بدهیم؛۲ ولی شما هم مراقب باش تا انشاء الله، سخنی
بیهوده بر زبان نیاوری که بچه های حزب الهی مان جوشی شوند؛ به خیابان ها بریزند و
دوباره کار گره بخورد. خوب! وقتی آقا از امعان نظر می گویند، معنایش این است که با
اصل مساله مخالفتی ندارند؛ ولی باید به دور و بری های خودمان نشان بدهیم که تا
واپسین دَم زیر بار نرفته و دُم به تله شان نداده ایم. آن مثال بند تنبان را هم
علی الخصوص برای شما فرمودند که چانه ی مبارک تان بیش از سایر اندام های بدن تان
کار می کند. خودتان بهتر از ما می دانید که خود آقا هم به همین درد مبتلاست و این
بار، کار را به خودمان مُحَوّل فرموده اند. البته می دانی که سران سه قوه، ما و
برادرمان و آن آخوند پرچانه، همگی موافقیم تا کار بجاهای باریک تر کشیده نشده، قال
قضیه را بکَّنیم و کار را فیصله دهیم. هدف، بازی با بند تنبان نیست؛ کار باید صورت
داد. ما صورت ندهیم، آن ها ترتیبِ خودمان و استغفرالله، ضعیفه های مان را یکجا می
دهند.۳ شاید ما بتوانیم موضوع
را نادیده بگیریم؛ زیر آن بزنیم و به خلق الله بگوییم، نه چیزی احساس کرده و نه
چیزی دیده ایم؛ ولی ضعیفه چی؟! آیا می توانیم از او بخواهیم که موضوع را نادیده
بگیرد و از آن زشت تر، در پیشگاه خدای تبارک و تعالی دروغ بگوید؟ این بار هم که
تنها یک مغول در کار نیست؛ حالا که «برجام» را به پیش برده و بر کار سوار شده اند،
همه شان الی ماشاء الله یکباره با هم هجمه آورده اند. خدا ذلیل شان کند انشاء الله
که هیچ خط قرمز و مرزی برسمیت نمی شناسند و هر بار، آبروی ما را پیش عوام الناس می
ریزند.
ب. الف. بزرگمهر
۱۱ اسپند ماه ۱۳۹۷
پی نوشت:
۱ ـ «حواس
تان جمع باشد که کار به وقت اضافی نکشد!»، ب. الف. بزرگمهر ۱۲ دی ماه ۱۳۹۷
۲ ـ از آنجا که لوایح
«پالرمو» و «سی اف تی» کاملا با یکدیگر مرتبط هستند، نظر اعضا بر این شد که پس از
اتمام بررسی «سی
اف تی»، این لوایح به شکل همزمان به رای
گذاشته شود ... مجمع تشخیص
امسال دیگر جلسهای نخواهد داشت و روند بررسی دستور کارهای مجمع به فروردین ماه
سال آینده موکول میشود.» گفته های نمودار اسلام،
غلامرضا مصباحی مقدم، هموند «مجمع تشخیص مصلحت نظام»؛ برگرفته از «تسنیم» ۱۱ اسپند ماه ۱۳۹۷
۳ ـ «زنی و پسرش در
صحرایی به دست تُركی افتادند. هر دو را بگایید و برفت. مادر از پسر پرسید كه اگر ترك را بینی،
بشناسی؟ گفت: در زمان مجامعت رویش از طرف تو بود؛ تو او را زودتر بشناسی.» جاودانه عُبید زاکانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر