«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ مهر ۱۷, سه‌شنبه

ملتی ستمگر و زورگو به دیگر ملت ها، خود زیر بار ستم و زور است! ـ بازپخشش

یادداشت زیر از آنِ بیش از هفت سال پیش را (چون برخی دیگر از یادداشت ها و نوشتارهایم) گویی خوانندگانی نکته سنج با بدیده گرفتن درگیری های میان رژیم فراراست «عزراییل» برهبری تبهکاری سزاوارِ تیرباران: «نادان یابو» با گروهبندی های تندروی عرب که از پشتیبانی رژیم سزاوار سرنگونی گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان برخوردارند، یادآوری نموده اند؛ دستِکم من چنین انگاشته ام. از همگی چنین خوانندگانی بویژه سپاسگزارم و دست های شان را هر کجا که هستند، می فشارم:
ملتی ستمگر و زورگو به دیگر ملت ها، خود زیر بار ستم و زور است!

این پیامی دیگر به توده های مردم ستمدیده ی «عزراییل» زده بویژه نیروهای پیشروی درون آن سرزمین باستانی است که چندی پیش از آنکه باری دیگر دور بدست «نادان یابو» و آن چند بُزِ کاسه ی داغ تر از آش خودش برای کاشتن هر چه بیش تر تخم کین و نفرت میان یهودیان و عرب های باشنده ی آنجا که در بنیاد با یکدیگر همریشه اند بیفتد، یکی از بزرگ ترین و سازمان یافته ترین پرخاش های خیابانی را برپا نموده، نیروی خویش را برُخ مزدوران «یانکی» ها و انگلیسی ها کشیدند. باید بیفزایم که سهم یهودیان پیشرو در آنجا برای بهبود زخم چرکین گسترش یافته از سوی تندروها از هر دو سو، دلجویی از عرب های بیگناه ستمدیده و رنج کشیده بسی بیش از دیگران است؛ این کاریایی (وظیفه ای) تاریخی بر دوش همه ی نیروهای پیشرو در آنجا و پیرامون آن سرزمین باستانی است. باید بتوانیم و می توانیم همه ی نیروی خود را چه در سرزمین باستانی «کنعان»، چه در ایران برای کشیدن فرش زیر پای نیروهای راستگرا و فراراست که بی برو برگرد، همگی سر در آخور امپریالیست ها دارند، بسیج کنیم. باید بتوانیم و می توانیم همدوش یکدیگر در این پیکار تاریخی راهگشا باشیم. همگی مان می دانیم که ملت ها و خلق های جهان با هر کیش و آیینی که به آن پایبندند، با هر آرمان و آرزوی نیکی که در سر دارند، می توانند با یکدیگر همزیستی آشتی جویانه ای داشته و به یکدیگر یاری رسانند. همگی مان نیک می دانیم که ریشه ی همه ی جنگ ها و دشمنی ها از سامانه ی سرمایه داری امپریالیستی که کلان بهره کشان میلیاردر و از چندی پیش به این سو تریلیاردر در آن دستی بالا و سمت و سو دهنده در بدبختی میلیاردها آدم در جهان دارند، سرچشمه می گیرد.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ مهر ماه ۱۴۰۳ 

***

ملتی ستمگر و زورگو به دیگر ملت ها، خود زیر بار ستم و زور است!

تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها در گزارشی از آن میان، چنین آورده است:
«پیونگ‌یانگ» [بخوان: جمهوری دمکراتیک خلق کره!»]، پیشتر، خواستار ایستاندن رزمایش‌های آمریکا و متحدانش [بخوان: مزدوران ژاپنی و کره ای!] در برابر ایستاندن آزمایش‌های نظامی خود شده بود. «واشینگتن» تاکنون چنین خواسته‌ای را نپذیرفته ‌است. «ایالات متحد»، ژاپن و کره جنوبی [بخوان: «یانکی»ها و مزدوران چشم بادامی اش!] می‌‌گویند رزمایش‌ها تنها آماج های دفاعی دارند.*

گستاخی بیش از اندازه و بی همتایی که شاید آن را دریدگی بتوان نام نهاد، می خواهد که از آن سوی اقیانوس ها به این سوی آن لشگرکشی کنی؛ پایگاه دریایی و زمینیِ ساز و برگ یافته به موشک های اتمی و پیشرفته ترین جنگ ابزارها اینجا و آنجا بسازی؛ سرزمین مردمانی دیگر را با به کشتن دادن میلیون ها آدم بیگناه به توبره بکشی و هر از گاهی همراه با مزدوران فرومایه و بخت برگشته ات، رزمایش هایی تهدیدآمیز در اینجا و آنجا راه بیندازی و سپس چنین یاوه ای چشمگیر سر هم کنی که «رزمایش‌ها تنها آماج های دفاعی دارند»! آنهم در شرایطی که بخش سترگی از توده های مردم «ایالات متحد» با دشواری هایی چون بیکاری، تنگدستی و کاهش روزافزون آزادی های اجتماعی حتا در چارچوب دمکراسی بورژوایی آن روبرویند و چنانکه رویدادهای شهر شارلوتزویل که نخستین نمونه از آن نیز نیست، نشان داد با کوچک ترین پرخاشی از سوی نژادپرستان و راستگرایان تندرو به گلوله بسته می شوند!

با این همه، آیا این ناهمتاییِ در نگاه نخست: چشمگیر، جای شگفتی دارد؟ بیگمان، نه! «سوسیالیسم دانشورانه» بر بنیاد بررسی طبقاتی نشان می دهد که چنین پدیده ای در ماهیت خود، گواهمند و قانونمند است:
ملتی ستمگر و زورگو به دیگر ملت ها، خود زیر بار ستم و زور است!

ب. الف. بزرگمهر   ۳۰ امرداد ماه ۱۳۹۶
* برگرفته از گزارش «آغاز رزمایش مشترک کره جنوبی و ایالات متحده»، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  ۳۰ امرداد ماه ۱۳۹۶ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از سوی اینجانب؛ برنام و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!