«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ فروردین ۲۲, جمعه

شمارِ جانباختگانِ «کرونا» در میهن مان، بسی فراتر از آمارهای رسمی است

روز گذشته، ۲۰ فروردین ۹۸، رییس «بیمارستان بقیه الله تهران»، گفت:
«تاکنون بیش از ۱۴ هزار بیمار مبتلا به کرونا در این بیمارستان پذیرش شده اند.» همزمان، «وزارت بهداشت» آمار دچار شدگان به «کرونا» در سراسر کشور تا این تاریخ را کم و بیش، ۶۴ هزار تن برشمرد!

کم و بیش ۲۰ بیمارستان در تهران و ۱۰۰ بیمارستان در سراسر کشور بگونه ای ویژه، بیماران «کرونا»زده را می پذیرند. شایان درنگ است که بیمارستان یاد شده، بیش تر بیماران وابسته به کارمندان «سپاه» را می پذیرد و گنجایشِ پذیرشِ روزانه ی بیماران «کرونا»زده در بیمارستان های دانشگاهی تهران، چون «بیمارستان امام خمینی»، بسیار بیشتر از «بیمارستان بقیه الله تهران» است.

با آنچه آمد، شمار بیماران «کرونا»زده در سراسر کشور باید بسی بیش از شمار ۶۴ هزار تن برشمرده از سوی آن وزارتخانه باید باشد.

خاستگاه داده ها «تلگرام پزشکان تهران» به تاریخ ۲۱ فروردین ماه ۱۳۹۹، برگرفته از «تلگرام معلمان عدالتخواه» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر است.

پی افزوده:

داده های بالا درستی آمار در میان نهاده شده از سوی حمید سوری، هموند «ستاد ملی مدیریت کرونا» در گفتگویی رسانه ای۱ را نشان می دهد. چنانچه این داده های آماری را بر بنیاد آنچه علیرضا زالی، «فرمانده ستاد عملیات مقابله با کرونا در کلانشهر تهران» پیرامون درصد «متوفیان کرونایی ... نسبت به میزان مبتلایان بستری شده در بیمارستان‌ ها ...» (چند دهم درصد پایین تر از میانگین درصد جهانی برآورد شده از سوی «سازمان جهانی بهداشت»!)۲ ـ  بر زبان رانده، برآورد کنیم به شمارگان ۱۱۵۰۰ جانباخته از ویروس کرونا دست می یابیم که بسی بیش از آنچه مردک پفیوزی به نام کیانوش جهان‌پور، تمرگیده در جایگاه «سخنگوی عزراییل تازی»، بر زبان آورده، می باشد. با بدیده گرفتن بخش های برجسته نمایش داده شده در پی نوشت زیر و این سخن باریک و پاکیزه که شَوَندِ مرگ شمار بسیاری از «کرونا»زدگان در ماه های گذشته، دستکم از آذر ماه ۱۳۹۸ به این سو، «سینه پهلو» («آنفلونزا»)، «بیماری حادِ تنفسی» و ... سیاهه برداری و گواهی شده، شمار جانباختگان «کرونا» باز هم بالاتر و از دید من با برآوردی کمابیش سرانگشتی به بیش از سی هزار تن سر می زند؛شمارگانی که بخش سترگی از آن، تنها و تنها پیامدِ پنهانکاری و کارکرد دانسته و آگاهانه ی این دست آن دست کردن و سناریو سازی های تبهکارانه ی یقه ی این و آن را گرفتن۳ گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان است و بس!

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۲ فروردین ماه ۱۳۹۹

پی نوشت:

۱ ـ «برآوردی که اکنون وجود دارد، این است که حدود ۵۰۰ هزار نفر در کشور به ویروس کرونا مبتلا شده اند و هنوز کمتر از یک درصد جمعیت مبتلا شده اند؛ اما این آمار دقیق نیست؛ زیرا بیماران کم علامت و خفیف شناسایی نشده اند و این یکی از اشکالات اساسی اقدامات بهداشتی در کشور است ... عمده تست های انجام شده از مراجعات بیمارستانی بوده است؛ بنابراین نمی توان بر اساس داده های موجود، میزان همه گیری کرونا را در کشور برآورد کرد.»

از گفته های حمید سوری، هموند «ستاد ملی مدیریت کرونا» در گفتگویی رسانه ای، برگرفته از «ایرنا»  ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۹ (برجسته نمایی های متن از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ «علیرضا زالی ... درصد آمار متوفیان کرونایی را نسبت به میزان مبتلایان بستری شده در بیمارستان‌ ها ۲،۳ و نسبت به کل مراجعان ۱.۳ درصد عنوان کرد ...»

از گفته های علیرضا زالی، «فرمانده ستاد عملیات مقابله با کرونا در کلانشهر تهران»، برگرفته از «دنیای اقتصاد» ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۹ (برجسته نمایی های متن از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)

۳ ـ تازه ترین باره ی آن، گناهکار شناختن چینی هاست که بیش ترین و سودمندترین راهنمایی ها درباره ی چگونگی رویارویی با ویروس و کمک های هنگفت پزشکی به ایران را داشته و سازمان داده است؛ کمک هایی که بی هیچ گمان و گفتگو، بخش بزرگی از آن، راهی جیب خرموش ها از آن میان، تبهکاران ریزه میزه ی دیوانسالار شده و راهنمایی هایی که از این گوش شنیده و از گوش دیگر در شده است. مرگ شان باد!

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!