سروده: «جورج سکورتیس»
ساز و آواز (خُنیا): «جیانیس ماکروپولوس»
اجرای نخست: «لاکیس هالیکاس»
اجرای دوم: «سوتیریا بلو»
کارخانه ایست ندارد
شب کار میکند؛ روز کار میکند
نام کسی که در کنار شماست، چیست؟
... و آن دیوانه ایتالیایی
نمیتوانم از او بپرسم
حتی نمیتوانم نفس بکشم
من در برابر دستگاه کار میکنم
خم که میشوم بر سرش، انگار شیب تند جادهای سربالا
... و از همان نخستین دَم
سرپرست کار آمد به سراغم
برای اینکه درِ گوشی به من بگوید
دو کلمه اتمام حُجّتش را:
«گوش کن مهاجر،
دوست من
وقت طلاست
با کارگران گفت و گپ نکن
وقت کشی نکن
پسر خود را فراموش نکن
او گرسنه است و این شوربختی [همراه] دارد»
و خاک مرده پاشیدهاند در پست من
گفت و گپ از یادم رفته است
من شماره ۸ هستم
همه با این شماره مرا میشناسند
و من نامم را پنهان نگه میدارم
نامم را به من میگویی؟
برگرفته از «تلگرام هنر اعتراضی» سوم اردی بهشت ماه ۱۳۹۹ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
تصویرهای افزوده: نگارگری های کارگران
صنعت نفت آبخُست خارک ـ هوشنگ پزشک نیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر